واحدی گرم و صمیمی که در ورودی آن، رو به تک اتاقی باز میشد که از فضای اصلی سالن پذیرایی و دیگر قسمتها توسط راهرویی باریک و کوچک متمایز شده بود. اتاقی با دیوارهای پوشیده از قفسههایی که با کتابهای متنوع اخلاقی، تربیتی و مذهبی تزئین شده بود و جلوه خاص فضای داخلی اتاق حکایت از افکار و ضمیر معنوی صاحب آن داشت.
صاحب این افکار معنوی در نخستین روزهای مردادماه سال ۵۷ در شهربابک کرمان متولد شد. پرورش در دامن پرمهر خانوادهای مذهبی، تزریق ذرهذره مفاهیم آیات قرآنی و معرفت انسانی را در تکتک بافتهایش در پی داشت و همین امر همتی مضاعف در کسب معارف دینی را در وجودش پدیدار نمود؛ بهگونهای که بعد از سپری دوران دبیرستان، برای بهرهمندی از تحصیلات حوزوی عازم قم میشود.
نگارش و هضم مفاهیم و مطالب ناب کتابهای معرفتی ساعتها و شاید اغلب روزهای زندگیاش را تحتالشعاع خود قرار داده بود. اهتمام به تدریس از همان سالهای ابتدای تحصیل آنهم با ویژگی و سبکی خاص که به نشر مجموعهای از جزوات آموزشی تحت عنوان بدایة النحو نموداری و بلاغت نموداری انجامید و ترویج مهارتهای لازم برای طلبگی از تلاشهای دیگر این استاد فرهیخته بود.
طراحی دوره تندخوانی و مهارتهای مطالعه تحت عنوان مطالعه موفق شاخصترین تلاش ایشان در این زمینه بود و در کنار تدریس دروس رسمی در حوزه و دانشگاههای سراسر کشور به ترویج قرآن اهتمام بیشتری داشت. تسلط بر هنر خطابه، جذب جوانان بسیار، در جلسات و سخنرانیهایشان حاکی از سخنرانیهای جذاب و گیرا و روحیه بانشاط و ارتباطی صمیمانه با طلاب و شاگردانش دارد.
ارتباط مستمر با مؤسسه روایت سیره شهدا و مسئولیت دفتر اعزام راویان روحانی به خرمشهر، نشان از علاقه وافرش به شهدا و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت داشت. این میل و اشتیاق، فعالیتهای تبلیغیاش را به جمع مجاهدان و مدافعان حرم کشاند تا جایی که در دومین و آخرین اعزام به منطقه ریف سوریه در مجلس روضه اباعبدالله (ع) طی عملیاتی تروریستی، به مقام والای شهادت و مراد دل خویش نائل آمد.
تعهدات و مسئولیتهای سنگین شرایط زندگی طلبگی
زندگی در کنار یک روحانی متعهد شرایط و سختیهای خاص خود را دارد این مطلب را فاطمه رستمی همسر شهید محمدحسن دهقانی بازگو میکند و در یک نگاه الگوی فاطمی بهخوبی در کنه زندگی این خانواده به رخ کشیده شده است و میگوید: با شناختی که نسبت به شهید و خانواده ایشان بهواسطه دوستی با برادرم کسب کردیم و به خاطر علاقهمندی به ازدواج با یک طلبه مسیر زندگی برایم مشخص شد.
بهقدری خود را مقید و مکلف نسبت به اطرافیان و مسئولیتها و موقعیتهای پیش رویش میدانست که کمتر فرصت استراحت و اوقات فراغت پیدا میکرد، در همه حال شرایط سخت و موقعیتهای ناهموار را بر رفاه حال خویش مقدم میدانست و حتی در انتخاب مکانهای تبلیغی دورافتاده نیز که کمتر کسی اعلام حضور میکرد پیشقدم بوده و با میل و رغبت بسیاری عهدهدار آن میشد.
زمانی که از همسر شهید مدافع حرم علت و چگونگی رضایت به عزیمت شهید به مناطق عملیاتی سوریه را جویا شدم، ایشان اینگونه پاسخگو بودند که در طول ۱۶ سال زندگی مشترک که حاصل آن مطهره و محدثه خانم هستند، روزی را به یاد ندارم که در امری با ایشان مخالفت و نسبت به مسئلهای اعلام نارضایتی داشته باشم، چراکه با این ازدواج از همان ابتدا سختیهای زندگی طلبگی را پذیرفته بودم.
درواقع با توجه به تکلیفی که همسرم در لباس پیغمبر بر عهده داشتند، این مهم را پذیرفته و با علم به این مسئله که هرکجا که احساس نیاز به حضور و وجود ایشان مطرح میشد هیچگاه به خود اجازه مخالفت نداده و حقیقتاً از این امر نیز واهمه داشتم، چراکه مسیر زندگی ما از همان ابتدا مشخصشده و با هر شرایط و سختی، نتیجهای جز این نمیتوانست در پی داشته باشد.
بشارت شهادت شهید در آخرین اعزام به سوریه
همسر شهید دهقانی حضور پر خیروبرکت استاد عرفان، دوست خانوادگی و استاد اخلاق همسرش را عاملی مؤثر، در آرامش درونی خود میدانست گویا هرزمانی که به تجدید روحیه معنوی نیاز پیدا میکرد از منبر این استاد اخلاق، کلام نافذ و بیانات تأثیرگذار ایشان بهرهمندمی شد. این استاد گرانقدر در دیداری که با همسر شهید داشته خبر شهادت همسرش را در دومین اعزامش بشارت داده بود.
این استاد بزرگ اخلاق که با عنوان همراز و دوست نزدیک و عالم به عمل شهید شناخته میشدند بنا بر گفته همسر شهید سرانجام این استاد فرهیخته که از نور معنوی خاصی برخوردار بوده و پیشگوییهای درست و نزدیک به واقعیت ایشان را اطرافیان بهخوبی درک کرده بودند پنجاه روز قبل از شهادت همسرش از این دنیا رخت بربستند.
باوجود بیتابیهای محدثه خانم، از نبود پدر که نسبت به دختر کوچکم حضور پدر را بیشتر درک کرده است، اما با یادآوری روزی که با اشتیاق کامل عازم این سفر معنوی میشد و روزی که با برنامهریزی دقیق، تمام مسئولیتها و امورات کاریش را به دیگری میسپرد گویی برای عزیمت به این سفر مرغدلش زودتر از جسمش از قفس تن پرواز کرده باشد و از اینکه به آرزویش رسیده بسیار خرسندم.
فرازی از وصیتنامه شهید محمدحسن دهقانی
همسر فداکار و مهربانم آنقدر در حق من لطف، گذشت و ایثار کردی و آنقدر از خواستههای بهحق خود گذشتی که تنها جملهای که در برابر اینهمه سختیهایی که متحمل شدی میتوانم بگویم آن است که شرمندهام... بار سنگین زندگی و تربیت فرزندان به دوش شما بود، سختیهای تنهایی و غربت و ... را عاشقانه تحمل کردی تا من در تحصیل و درس خواندن اذیت نشوم، مرا حلال کن و برایم طلب مغفرت کن.
مرا در قم دفن کنید تا در پناه بیبی فاطمه معصومه (س) که سالها جیرهخوارش بوده باشم مقداری تربت سیدالشهدا (ع) و مقداری از تربت شلمچه شهدای بزرگ همراهم بگذارید شاید مشمول شفاعت آنها شوم، همچنین دستمال مشکی اشکم که خدا قبول کند در روضههایم همراهم بوده آن را هم همراه بگذارید.
منبع:تسنیم
انتهای پیام/