روز پنج شنبه گذشته با کشف جسد سوخته جوانی که درون یک چمدان مسافرتی دفن شده بود، راز دو جنایت هولناک مرد شیشهای در حالی لو رفت که او در اعترافاتی تکان دهنده گفت: برادرم را به خاطر ارثیه کشتم و دوستش را به دلیل کنجکاوی بیش از حد به قتل رساندم!
زن میان سالی ششم اسفند ۹۷ با مراجعه به «دایره فقدانیهای پلیس آگاهی خراسان رضوی» از پلیس برای یافتن شوهر گمشده اش کمک خواست. وی به کارآگاهان گفت: همسرم که یک دستگاه پراید دارد و ضایعات خرید و فروش میکند از صبح یکم اسفند از منزل خارج شده و دیگر بازنگشته است.
به دنبال اظهارات این زن میان سال و با دستور سرهنگ غلامی ثانی، رئیس اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی، پروندهای در «دایره فقدانی ها» تشکیل شد و بدین ترتیب تحقیقات گسترده کارآگاهان برای یافتن سرنخی از مرد ۵۷ ساله گمشده ادامه یافت.
کشف جسد
کارآگاهان در ادامه تحقیقات به منزلی که پاتوق معتادان در شهرک مهرگان بود درحالی مشکوک شدند که هیچ کس آن جا حضور نداشت به همین دلیل قاضی میرزایی دستور ورود به منزل مذکور را صادر کرد و از کارآگاهان خواست با شیوههای تخصصی و فنی هرگونه تغییرات احتمالی در منزل را جدی بگیرند.
در اثنای این بررسیهای ویژه، ناگهان گوشهای از حیاط که گویی به تازگی سیمان شده بود، توجه کارآگاهان را جلب کرد و آنها با کندن چند سانتی متر از محل یاد شده، به جسد مرد ۵۷ ساله رسیدند و این گونه راز گم شدن مرد ضایعات فروش در حالی فاش شد که تحقیقات برای شناسایی عامل یا عاملان دفن جسد و تعیین علت مرگ ادامه یافت.
سرنخهایی از یک جنایت دیگر
تحقیقات میدانی قاضی میرزایی و کارآگاهان زبده پلیس آگاهی بیانگر آن بود که برادر صاحب منزل (مظنون اصلی پرونده) نیز که همواره در محل شهرک مهرگان تردد داشت، از مدتی قبل در محل دیده نشده است! همین موضوع جرقههایی از یک جنایت دیگر را در ذهن قاضی ویژه قتل عمد به وجود آورد و افکار او را به هم پیچید، اما اثری از برادر متهم تحت تعقیب به دست نیامد! به همین دلیل قاضی میرزایی از کارآگاهان خواست مشخصات متهم تحت تعقیب، (پسر زن صاحب خانه محل دفن) را به همه نیروهای اطلاعاتی و انتظامی سراسر کشور اعلام کنند چرا که این معتاد شیشهای تنها مظنون اصلی پرونده قتل مرد ۵۷ ساله بود و منزل مادرش را که در تصرف وی قرار داشت به پاتوق معتادان تبدیل کرده بود.
درحالی که ردیابیهای کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی برای دستگیری متهم تحت تعقیب با صدور نیابتهای قضایی از سوی قاضی ویژه قتل عمد مشهد همچنان ادامه داشت، اواخر فروردین گذشته، متهم تحت تعقیب در پایانه مسافربری بندرعباس مورد ظن پلیس قرار گرفت و به دام افتاد.
با گذشت حدود دو ماه از ماجرای اعترافات قاتل شیشهای در بندرعباس، او اواخر هفته گذشته و پس از هماهنگیهای قضایی و پلیسی به مشهد منتقل شد و در اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی مورد بازجوییهای فنی و تخصصی قرار گرفت.
این مرد شیشهای که تاکنون مدعی بود جسد برادرش را در کنار جسد دوست برادرش دفن کرده است، این بار در اظهاراتی متناقض، پای یکی دیگر از بستگانش را نیز به ماجرای دو جنایت هولناک خود کشید و مدعی شد که برادردیگرم نیز در ارتکاب این قتلها نقش اصلی را داشته است؛ بنابراین گزارش، در پی اعترافات تکان دهنده این مرد شیشه ای، بلافاصله گروهی از کارآگاهان اداره جنایی در کنار قاضی ویژه قتل عمد، دوباره عازم منزل ویلایی در شهرک مهرگان شدند جایی که اسفند سال گذشته، جسد دفن شده مرد ۵۷ ساله ضایعات فروش در حیاط آن کشف شده بود، اما این بار متهم به قتل نیز با پابندهای آهنین در محل جنایت حضور داشت.
با اشاره مرد شیشهای به آن سوی حیاط و درست روبه روی محل دفن جسد مرد ۵۷ ساله، کارآگاهان به نقطه مورد اشاره چشم دوختند و این گونه با حفر محل مذکور ناگهان چمدان بزرگ مسافرتی نمایان شد که درون آن بقایای جسد سوخته مرد جوانی (جبار) قرار داشت.
متهم دو پرونده جنایی که با دیدن جسد برادرش به گریه افتاده بود، در حضور قاضی کاظم میرزایی لب به اعتراف گشود و گفت: برادرم را به خاطر ارثیه پدری کشتم! او میخواست سهم ما را به خواهرها بدهد به همین دلیل هم با یکدیگر درگیر شدیم و به همراه برادرم او را به قتل رساندیم، من جسدش را به انباری منزل انتقال دادم، ولی بعد از چند روز دیدم که جسد دچار فساد نعشی شده است و انتشار بوی تعفن امکان دارد پای پلیس را به این جا بکشد به همین دلیل جسد را روی آتشی که در حیاط منزل روشن کرده بودم انداختم و سپس با کمک برادرم، آن را درون چمدان مسافرتی قرار دادم و در حیاط منزل دفن کردم.
این متهم که در صحنه وقوع جنایتهای تکان دهنده خود، در تنگنای سوالات تخصصی قاضی میرزایی قرار گرفته بود درباره ماجرای قتل مرد ۵۷ ساله ضایعات فروش نیز گفت: «جلیل» دوست برادرم بود و به منزل ما رفت و آمد داشت. از زمانی که برادرم را کشته بودم حدود دو ماه میگذشت و او هر بار که به منزل میآمد سراغ برادرم را میگرفت و من برای رد گم کنی داستانهایی سر هم میکردم تا این که روز حادثه دوباره به منزل آمد.
او خودرواش را مقابل در حیاط پارک کرد و مدعی شد که من احتمالا بلایی سر برادرم آورده ام! او خیلی کنجکاو شده بود و سعی میکرد از ماجرای گم شدن برادرم که از دوستان صمیمی اش بود سردرآورد به همین دلیل او را به داخل کشاندم و برادرم با بستن دست و پایش کمد را روی سرش انداخت.
بعد از آن هم من چند پتو را روی سرش ریختم! وقتی فهمیدیم دیگر مرده است، گودالی حفر کردم و جسد را داخل آن قرار دادیم و سپس خاکها را رویش ریختم! اما در قتل برادرم از یک کارگر معتاد برای حفر گودال کمک گرفتم و به او مبلغ ۱۸ هزار تومان دستمزد دادم اگرچه آن کارگر هم به موضوع مشکوک شده و اظهار میکرد که شما یا گنج در این جا دارید! یا چیزی را غیرقانونی دفن میکنید! خلاصه، بعد از قتل مرد ۵۷ ساله، دیگر نتوانستم در مشهد بمانم چرا که هر لحظه احتمال داشت خانواده آن مرد موضوع را پیگیری کنند به همین دلیل به بندرعباس گریختم که در پایانه مسافربری آن شهر دستگیر شدم.
با اعترافات مرد شیشهای به دو جنایت هولناک، وی با صدور قرار بازداشت موقت از سوی قاضی میرزایی در اختیار کارآگاهان اداره جنایی قرار گرفت و مرد مورد ادعای متهم نیز برای روشن شدن ماجرا دستگیر شد. تحقیقات در این باره ادامه دارد.
منبع خراسان
انتهای پیام/ز