به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، در انتخابات ریاستجمهوری اوکراین «ولادیمیر زلنسکی» کمدین معروف در رقابت با «پترو پوروشنکو» رئیسجمهور قبلی با کسب ۷۳ درصد آرا به قدرت رسید. ۶۲ درصد مردم اوکراین در این انتخابات شرکت کردهاند. در روند به قدرت رسیدن زلنسکی گفتهاند که وی پس از نقشآفرینی در فیلم «خادم ملت»، حزبی را با همین نام تاسیس و با شرکت در رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری توانست به پیروزی دست پیدا کند.
بیشتربخوانید : سالگرد کودتای «میدان»؛ اوکراین در گردباد ماجراجویی غرب
کشور اوکراین که از کشورهای جداشده شوروی سابق است در سالهای اخیر سعی کرده خود را بهطور معناداری به غرب نزدیک کند. همین موضوع باعث ایجاد چالشهای زیادی برای این کشور شده است. کشور ۴۰ میلیون نفری اوکراین بهعنوان یکی از همسایگان روسیه به دلیل سیاستهای غربگرایانه دولتهای گذشته و تبعات آن با افزایش مهاجرت و کاهش همبستگی ملی مواجه است. از طرفی درگیریهای نظامی با روسیه و فشارهای روسیه به این کشور به دلیل عدمپیروی و همراهی، به این چالشها افزوده است.
این جنگ پنج سال است که در شرق اوکراین جریان دارد و ناتوانی اوکراین در مقابله با توان نظامی روسیه امر پنهانی نیست. به هرحال این موضوع چالشی است که هر چندوقت یکبار سراغ آنها میآید و کشور را تحت تاثیر قرار میدهد.
اگر تهدیدهایی که یک جامعه، حکومت یا کشور با آن مواجه است را به سه گروه از تهدیدهای محلی، ملی و جهانی تقسیم کنیم، کشور اوکراین در حالتی قرار گرفته است که با هر سه گونه از آنها مواجه است. بهزعم برخی از روشنفکران، دموکراسی و نظام ارزشهای اروپایی، همان چیزی است که جوانان تحصیلکرده اوکراینی میخواهند در کشورشان ببینند. برای برخی از مردم نیز نظام ارزشهای اروپایی نوعی شیوه زندگی است که تخیلشان قدری به آن رنگ و لعاب غیر واقعی داده است و ذهنیتهای موهوم ناشی از توسل به اروپا را در آنها پدید آورده است در حالی که واقعیت غیر از این است.
ایجاد و نشر اطلاعات غلط و ناصحیح و تبدیل انتخابات مهم ریاستجمهوری به یک دوقطبی بزرگ و نامتوازن در جامعه موجب فراهم ساختن زمینه برای ظهور جریانی نو، بیاصالت و بدون نسبت تمام با سیاست اصیل و مبتنیبر اخلاق، شده است و به قدرت رسیدن یک کمدین را در مقام ریاستجمهوری که شاید در جهان بیسابقه باشد رقم زده است. این موضوع را میشود حداقل از دو جنبه مورد تحلیل قرار داد: اول اینکه؛ شاید ساختار انتخابات و روند به قدرت رسیدن افراد در اوکراین و رهآورد دموکراسی غربی در این کشور موجب فراهم آمدن این وضعیت باشد. رهآورد دموکراسی غربی بهطور کلی بر این منطق استوار است که زمینه برای مشارکت و انتخاب بر مبنای گرایشات کاملا حزبی و بدون ضابطه افراد فراهم میکند. حال این حزب از چه افراد یا گروههایی تشکیل شده است و سابقه آن را چه مبانی و اصولی تشکیل میدهند، تفاوتی ندارد.
از طرف دیگر وقتی احساسات و عواطف بیش از اندازه در جامعه رشد پیدا کند، عقل و منطق زایل شده و عنان کشور به دست افراد نالایق و به دور از شایستگیهای لازم سپرده میشود و آینده کشور نه بر مبنای یک نظام صحیح با اصول سیاسی آن بلکه بر روزمرگی و تصمیمات احساسی استوار میشود. اینجاست که مردم باید آمادگی هر نوع اقدام نابخردانه که حیثیت کشور را به مخاطره میاندازد، داشته باشند. امروز شاید بسیاری از اوکراینیها از این انتخاب خود خوشحال باشند، اما با توجه به اینکه سیر مراحل انتخاب رئیسجمهور براساس اصل شایستگی صورت نگرفته است، احتمال میرود در آینده چالشهای جدیدی را برای این کشور به وجود بیاورد.
دوم اینکه؛ شرایط حاکم بر یک کشور ممکن است به چنین انتخابهایی منجر شود. این شرایط حاد و بحرانی ممکن است در حوزههای سیاسی، اقتصادی، مالی، امنیتی، آموزشی و فرهنگی اتفاق افتاده و مردم برای رفع چالش و شرایط به وجود آمده مجبور به انتخابی شوند که فکر میکنند فرد مورد نظر منجی آنهاست. در شرایط نارضایتی و هرج و مرج هرچند از نوع فاشیستی نباشد موقعیت برای بروز و ظهور افراد و گروههای غیراصیل، بدون طی مراحل شایستگی فراهم میشود.
منبع: روزنامه فرهیختگان
انتهای پیام/