متن بیانیه به این شرح است:
گزارشهای بین المللی و اخبار منتشر شده حکایت از وقوع یک جنایت هولناک دیگر از سوی رژیم آل سعود دارد. اعدام دسته جمعی ۳۷ شهروند عربستانی صرفا به خاطر انتقاد و مخالفت با حکومت دیکتاتوری حاکم بر این کشور، یادآور اعدام دسته جمعی سال ۲۰۱۶ بوده و البته جنایت اخیر، تنها یکی از اقدامهای نقض حقوق بشر از سال ۱۹۸۰ تا کنون در پادشاهی سعودی میباشد.
گزارشات همچنین حاکی از آن است که قربانیان پیش از انجام دادرسی عادلانه و صدور حکم اعدام، دوران سخت بازداشت توام با شکنجه را تحمّل کرده و محاکمههای آنها صوری و فاقد معیارهای اسلامی و استانداردهای عادلانه بینالمللی بوده است.
تلخی این جنایت زمانی بیشتر میگردد که توجّه کنیم مخالفان نظام عقب مانده و خشن سعودی نه تنها در کشور خود با مجازات مرگ روبرو میشوند، بلکه اگر بخواهند در کشورهای دیگر نیز از حکومت آل سعود انتقاد کنند با فجیعترین نوع مرگها روبرو خواهند شد که قتل جمال خاشقچی در اماکن دیپلماتیک تنها یکی از مصادیق آن میباشد.
ابعاد خطرناک اقدامات رژیم سعودی فراتر از این جنایات است: امروز دنیا شاهد ظهور یک دولت گستاخ و خشن در منطقه خلیج فارس است که نسبت به همه معیارهای رفتاری مطرح در اسلام عزیز و چهارچوبهای مصوب جهانی بی اعتنا میباشد.
دولتی که بدون هیچ پروائی تجاوز وسیع به کشور مظلوم یمن را بدون حد و مرز و رعایت حتّی قوانین عرفی حاکم بر مخاصمات مسلحانه بین المللی آغاز کرده و ادامه میدهد و علاوه بر نابود کردن زیر ساختهای عمده این کشور هزاران زن، کودک و مردم غیرنظامی را به خاک و خون کشیده است و میلیونها انسان بی گناه را در محاصره شدید غذایی و داروئی قرار داده است.
دولتی که با در دست داشتن میلیاردها پول نفتی، خشنترین گروههای تروریستی را با کمک رژیم حاکم بر واشنگتن و رژیم صهیونی و برخی دولتهای اروپایی از جمله فرانسه و انگلیس تأسیس، تسلیح و هدایت کرده و فجایع بی شماری در عراق، سوریه، ایران و سایر نقاط جهان ببار آورده است؛ شکل گیری این چنین حکومتی نه تنها تهدید جدّی برای منطقه و جهان اسلام بلکه تهدیدی فزاینده برای امنیّت جهانی است.
از سوی دیگر حمایتهای وسیع نظامی، عملیاتی و سیاسی رژیمهای واشنگتن، تل آویو و لندن و پاریس از این حکومت ابعاد خطر را بسیار وسیعتر نموده است.
سؤال مهم این است که چه شده است که کشورهای خط مقدّم تمدن سکولار – لیبرال به این وضعیت اسف بار اخلاقی گرفتار شده اند که در قبال منافع مادی از هر خط قرمزی عبور میکنند و جنایتهایی با ابعاد سهمگین را نادیده میگیرند؟
نکته مهم اینست که این حوادث صرفاً سقوط یک یا چند دولت و فساد تعدادی سیاستمدار را نشان نمیدهد بلکه سقوط یک ایدئولوژی پر ادّعا و پر تبلیغات را که مدعی انسان دوستی و حقوق بشر و صلح طلبی و آزادی و دموکراسی است یعنی ایدئولوژی سکولار- لیبرال را بیان میکند. با اطمینان میتوان گفت که تجربه لیبرالیسم سکولار غربی یکی از پر خسارتترین تجربههای تمدنی بشر بوده و سقوط آن هم با به خاک و خون کشیدن مردم جهان عجین شده است.
در چنین شرائط خاص و مهمی معتقدیم:
اولاً: باید خود را از شر خرافه بزرگ مدرنیته که همانا سکولاریزم- لیبرال است و وعده¬های بی اساس آن درباره آزادی و کرامت انسان¬ها و حقوق بشر تقلّبی و بزک شده رها نماییم و به تجربه¬های دیگر زمینه رشد و ظهور بدهیم؛ و در این راه منتظر مصوّبه¬های نهادهای آلوده بین¬المللی نباشیم و بدون فوت وقت با کمک یکدیگر "جبهه احیا و پاسداری از کرامت انسانی" را شکل بدهیم
ثانیاً: احیای عقلانیت اسلامی و شکل دادن به رفتارهای مدنی بر اساس آن نه تنها برای دنیای اسلام بلکه برای همه جهانیان خود پنجره نوینی برای نجات مظلومان و رهایی از یوغ سرمایه پرستی مدّعی و تحمیل¬گر است.
ثالثاً: با مظاهر عمده خشونت و تجاوز به حقوق ملتها در هر کجا و در هر شکل و با هر ابعادی باید مقابله عملی شود:
درمقابل تجاوز به کشور مظلوم یمن منتظر شورای امنیت نمانیم و با تمام قوا و دسته جمعی تحریم را نادیده بگیریم و کمک¬های حیاتی را برای مردم ستم¬دیده این کشور با اصرار و پیگیری و ریسک پذیری بفرستیم و همانطور که توطئه تروریستی داعش و حواشی آن با همّت بلند چند کشور و عزم ملل منطقه، خنثی شد، باید سناریو تجاوز به یمن هم ناکام بماند
رابعاً: حضور عربستان در شورای حقوق بشر سازمان ملل یک طنز تلخ و توهین¬ آشکار به شعور مردم جهان است. باید با تحرک وسیع در مجمع عمومی سازمان ملل این رژیم دست نشانده، حقیر و فاسد را از شوری اخراج نمود. دبیرکل سازمان ملل و کمیسرعالی باید نقش خود را ایفاء نمایند و دین خود را به بشریت بپردازند.
مبارزه با تروریسم و کشورهای بانی و حامی آنها که شامل رژیم واشنگتن، تلاویو، و برخی دولتهای اروپائی از قبیل فرانسه و انگلیس، با قدرت پیگیری شود و در این راه بر ملا کردن ارتباطات و سیاستهای تروریستی این کشورها بسیار اساسی و ضروری است.
نباید فراموش کنیم که جهان و بشریت صرفاً مقابل یک حرکت منفرد جنائی قرار ندارد بلکه با یک جریان وسیع روبرو است که ایدئولوژی دارد، ثروت و دستگاههای وسیع رسانهای و قدرت نظامی دارد و برای گستاخی خود حدّ و مرز قائل نیست؛ لذا سقوط مدّعیان مسلک سکولار- لیبرال غربی همراه با نظامهای قرن بیست و یکمی آن حادثه مهمی است که ترکشهای آن برای امنیت جهان باید مدّ نظر باشد.
ستاد حقوق بشر جمهوری اسلامی معتقد است رژیم سعودی مستحق شدیدترین مجازات¬ها می¬باشد؛ و از آن شدیدتر باید رژیم واشنگتن و تل آویو و همراهان اروپائی آنها محکوم شوند، زیرا به اذعان خودشان بدون حمایت وسیع حتّی یک هفته هم رژیم سعودی دوام ندارد. بنابراین، جرمِ حامیان این رژیم به مراتب فراتر از یک پدیده همراهی و دوستی سیاسی است، مسئله مباشرت در جنایتها است.
انتهای پیام/