دبیرکل حزب الله لبنان در ادامه گفت: «همچنین به عقیدهی قاصر بنده در این زمینهها، نقش تربیتی شیخ بهجت چنین ارتباطی را میطلبد. در هر صورت بنده ادعای دیگری میکنم، یعنی برای این ماجرا دلیل دیگری میآورم. بنده اعتقاد دارم در طول غیبت کبری و طول این دورانها بسیار نیاز هست که افراد مورد وثوق، شناختهشده و راستگویی با امام صاحب الزمان(علیه السلام) دیدار داشته باشند. دلیلش هم حفاظت از اعتقاد شیعهی امامیه است. زیرا با گذشت زمان، مخصوصا وقتی صدها سال میگذرند، افرادی میآیند و میگویند این امام غایبی که منتظرش هستید کجاست؟ باب شک باز میشود. امروز آنچه در روایتهای شریف از امامانمان(علیهم السلام) نقل شده است را داریم میبینیم و میشنویم که زمانی خواهد رسید که گفته خواهد شد:«مات أو هلك، في أي واد سلك». امروز افرادی هستند که میگویند هرجا بوده، مرده و از میان رفته است. پس، جنبهی علمی به جای خود.
امروز علما و محققان ما پژوهش و سخنرانی میکنند، کتاب مینویسند و دلایلی علمی میآورند که موجب اطمینان و حتی علم به وجود امام صاحب الزمان(علیه السلام)، زنده بودن و غیبت ایشان میشود و این که ایشان همانگونه که ما منتظر ایشان هستیم، منتظر اذن خداوند برای خروج، ظهور و اقامهی عدل در زمین هستند. ولی این دلایل همچنان علمی هستند و ابلیس و شیاطین میتوانند لحظاتی از طریق نقاط ضعف نفس بشر نفوذ کنند و بگویند اینها حرفهای فلسفی، علمی، کلامی و تخصصی است ولی برادر، هیچ کس او را ندیده و با او دیدار نکرده. بنده معتقدم این ماجرا بسیار برای حفظ و حراست از این عقاید بسیار مهم است. صاحب الزمان(علیه السلام) میتوانند چنین کار و مأموریتی را بدون منافات پیدا کردن با غیبت کبری انجام دهند.
همچنین در تاریخ نقل شده است که چنین دیدارهایی بوده. در هر نسلی ما نیاز به دیدار و افرادی داریم که دیدار کنند. بنده بیش از این را به شما بگویم. الآن افرادی پیدا شدهاند که میگویند چه کسی گفته است سید بحر العلوم به دیدار امام زمان(علیه السلام) مشرف شده؟ چه کسی گفته آن داستان برای مقدس اردبیلی پیش آمد؟ چه کسی گفته علامهی حلی…؟ و مانند این سؤالات. هر چه هم کتاب، سند و… بیاورید، یک بحث علمی بسیار دقیق راه میاندازند تا این موضوعات را نابود کنند و بگویند اینها همهاش قصه است، به قول خودمان همهاش حرف است و هیچ مبنای علمی که بتوان مسئلهای عقیدتی در این اندازه را بر آن بنا کرد وجود ندارد. بنده میدانم بعضی افراد دچار تردید شدهاند که آیا واقعا صاحب الزمان وجود دارد و زنده است؟ قاعدتا علم و استدلال به او میگویند بله اما قلب او مضطرب است. اما وقتی کسی با وثوق بالا پیدا میشود و از حضرت شیخ بهجت(رضوان الله تعالی علیه) نقل میکند که من دیدار کردم، مشرف شدم و… جزئیات ذکر میکند که در کتاب «خیرخواه» و… موجود است، دل این افراد بسیار قرص میشود چون شیخ بهجت برایشان از دروغگویی و… منزه است و به دنبال هیچگونه قدرتی نیست، دکانی ندارد، به دنبال جلب محبت یا ستایش مردم نیست و نیازی هم ندارد به مردم بگوید من دیدار داشتهام.
حتی شرایط صحبت شیخ بهجت دربارهی دیدارشان با صاحب الزمان(علیه السلام) این راستگویی عظیم را مستحکمتر میکند چون تحت فشار و اصرار افراد بیان کردهاند. بسیاری افراد پرسیدهاند و ایشان پاسخ نگفته است. ایشان این ماجرا را ابتدای مرجعیت یا قبل مرجعیتشان نگفتهاند. این را در آخرین سالها گفتهاند. این را بر گردن خود میدانستند و میخواستند آن را به انجام برسانند. به همین دلیل بنده این نقلها را در مورد همهی نسلهای گذشته از ابتدای غیبت کبری تا امروز میپذیرم. شایسته است به صورت اجمالی این را بپذیرید.
امام(سلام الله علیه) است که انتخاب میکند چه کسی با او دیدار کند. کسی نمیتواند به امام تحمیل کند با ایشان دیدار داشته باشد. تصمیم این ماجرا با امام(علیه السلام) است. ایشان قطعا از مصالح باخبرند و با کسی دیدار میکنند که اگر برای مردم نقل کرد، مردم باورش کنند و به او اطمینان داشته باشند تا این هدف که به آن اشاره کردم محقق شود. میخواهم بگویم آنچه اخیرا و پیش از رحلت آیت الله بهجت دربارهی دیدار یا دیدارهای ایشان با صاحب الزمان نقل شد بسیار بر تثبیت عقاید مؤمنان و شیعیان تأثیر گذاشت؛ کسانی که به واسطهی تشکیکهای موجود در بخشهای مختلف در این حوزه، شک و تردید کم کم در حال نفوذ به دلهایشان بود.»
در ادامه میتوانید ویدئوی منتشرشده از این مصاحبه را ببینید.
خودم پدر مادر فررزندانم فدایت
یا الله یا رحمن یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک. ذکری برای ثبات ایمان در قلب...
به امید ظهور پسر فاطمه صلوات