بسترهای رسانهای اجتماعی مانند چَترومها و وبلاگها (مانند Tumblr و Reddit)، سایتهای اشتراکگذاری ویدئو (مانند YouTube)، سایتهای شبکهای اجتماعی (مانند + Facebook, Instagram, Twitter, Google)، سرویسهای ارائه دهنده ایمیل، پیامهای متنی کوتاه (SMS) و چَتهای ویدئویی؛ همه و همه باعث تغییر شکل شگرف روشهای سنّتی ارتباطات شدهاند. این تحول در پی توانمندی ویژه این رسانهها در انتقال و اشتراکگذاری سریع و تعاملی اطلاعات بهوسیله افراد، گروهها، سازمانها و دولتها است. (لوکستون ۲۰۱۲)
رسانههای اجتماعی هر روز بیشتر از دیروز افراد مختلف را به خود جذب میکنند، بهگونهای که تا ابتدای سه ماه پایانی ۲۰۱۸، شبکه اجتماعی «فیسبوک» حدود ۲.۳۲ میلیارد کاربر فعال ماهانه دارد. طی دو، سه سال اخیر، اما با افزایش نرخ خودکشی در نوجوانان و جوانان، نگرانیهای فزایندهای از احتمال ارتباط این مسئله با شبکههای اجتماعی بهوجود آمده است.
اطلاعاتی که درباره موضوع خوکشی در شبکهها و رسانههای اجتماعی، بدون هیچگونه فیلتر یا محدودیت سنّی، در دسترس همگان قرار دارد؛ میتواند هم اثر مثبت و هم اثر منفی بر چنین رفتارهای خطرناکی در نوجوانان و جوانان داشته باشد. محققان دریافتهاند که استفاده روزافزون از شبکههای اجتماعی، آنهم برای موضوعات خاصی مانند خودکشی، بر ذهن افراد مخصوصا نوجوانان اثر گذاشته و زندگی آنها را برای همیشه تغییر میدهد. (گیوُن و آپتر، ۲۰۱۲)
مرکز پیشگیری از بیماری و خودکشی در آمریکا طی گزارشی اعلام کرد که در سال ۲۰۱۷ میلادی، بیش از ۴۷,۱۷۳ نفر در ایالات متحده جان خودشان را گرفتند و همچنین سالانه در جهان یک میلیون نفر خودکشی میکنند. این معضل، در رتبه دهم عوامل مرگومیر در آمریکا قرار دارد. همچنین طبق ارزیابی سازمان جهانی بهداشت (WHO) حدود ۱.۵۳ نفر در سال ۲۰۲۰ درپی ارتکاب خودکشی، از بین خواهند رفت.
البته شواهد و مدارک فزایندهای مبنی بر تاثیر اینترنت و رسانههای اجتماعی بر رفتارهای مرتبط با خودکشی وجود دارد (مارکانت ۲۰۱۷). استفادهی بدون نظارت از اینترنت میتواند افراد را، بالاخص نوجوانان و جوانان را که قشری آسیبپذیر از نظر فرهنگی هستند، در معرض تصاویر کنترلنشدهای از خشونت و خودکشی و همچنین ارعاب و مزاحمتهای فضای مجازی قرار دهد. مارکانت و همکاران در تحقیقاتی که در سال ۲۰۱۷ انجام داد، دریافت که طی ده سال گذشته در بسیاری از پروندهها و مواردی که در آن فردی خودکشی کرده یا آسیبی به خودش رسانده، رد پای مزاحمتهای اینترنتی مشاهده میشود.
ارعاب و مزاحمت مجازی، یکی از مشکلات بزرگ مرتبط با افزایش نرخ خودکشی است (مِیسون ۲۰۰۸). واژه Cyberbullicide نیز کلمهای جدید در قاموس زبان انگلیسی است که از ترکیب Cyberbully (مزاحمت مجازی) با کلمه suicide (خودکشی) ایجاد شده و به معنی عمل خودکشی است که بهنوعی با آزار و اذیت مجازی مرتبط باشد (ناپولیتانو ۲۰۱۳). مزاحمت مجازی به مفهومی اشاره دارد که در آن یک کودک یا نوجوان توسط کودک یا نوجوان دیگری از طریق تلفنهای همراه یا فناوریهای اینترنتی مانند ایمیل و شبکههای اجتماعی مورد آزار، تهدید، تحقیر یا تمسخر قرار میگیرد. (کوالسکی، لیمبر، آگاستستون ۲۰۱۲)
ارعاب مجازی و بعد از آن مزاحمت مجازی، دو عامل شایعی است که منجر به رفتارهای مرتبط با خودکشی یا خودزنی میشود. در گذشته و زمانی که هنوز ارتباطات آنلاین و شبکههای اجتماعی وجود نداشت، برای ایجاد مزاحمت و ارعاب نیاز به حضور فیزیکی در مکان قربانی بود. اما اکنون درقرن بیستویکم دیگر چنین محدودیتی وجود ندارد. مزاحمان و قلدرها امروزه ابزارهایی مانند شبکههای اجتماعی برای آزار قربانیان خود دارند که معمولا هم این روش، عواقبی برای آنها نخواهد داشت. (میسون ۲۰۰۸) درپی این چنین آزار و اذیتهای آنلاین یا فیزیکی، ممکن است قربانیان از نظر سلامت ذهنی دچار مشکلاتی شوند که در صورت وخیم شدن، میتواند منجر به خودکشی آنها شود.
در حالی که رسانههای جمعی و شبکههای اجتماعی با بهاشتراکگذاری تصاویر و ویدئوها از معضلات جامعه جهانی امروز (مخصوصا موضوع خودکشی و خودزنی) سعی میکنند افکار عمومی را از این مشکلات و خطرات آگاه کنند؛ اما ماهیت این امر باعث بهوجود آمدن کِشش و جذابیت در جوانان و ذهنهای خام و نابالغ نوجوانان برای جستوجوی بیشتر درباره آن موضوعات میشود.
از سوی دیگر، شبکههای اجتماعی میتوانند با ارائه بسترهای مختلف حامی موضوع خودکشی – مانند سایتها، انجمنها و چترومها – خطر وقوع چنین معضلی را دوچندان کنند. بهعلاوه، اینترنت و فضای مجازی نهتنها وقایع خودکشی را گزارش کرده و بهصورت کنترلنشدهای نشان میدهد بلکه روشهای انجام این کار را نیز مستندسازی و ثبت میکند. برای نمونه، موضوعی به نام «پیمان خودکشی» یا خودکشی توافقی وجود دارد که درپی آن دو یا چند نفر که در انجمنها و چترومهایی با این موضوع با هم آشنا شدهاند، قرار میگذارند که در زمان یکسان و معمولا با ابزار مشابهی جان خود را بگیرند.
سازماندهندگان و دستاندرکاران بسترهای اجتماعی و آنلاین حامی خودکشی ممکن است افرادی که قبلا جان خود را گرفتهاند، الگوسازی کرده، انعقاد پیمانهای خودکشی را تسهیل کرده یا با تحت فشار قرار دادن افراد، آنها را به ستاندن جان خود سوق دهند. نمونهای از تاثیر زنجیرهای چنین سایتهایی بر افراد، بدین شرح است: در سال ۲۰۰۸ در یک چتروم ژاپنی، خبر خودکشی یک جوان با استفاده از گاز «هیدروژن سولفید» دستبهدست شد. در مدت زمان کوتاهی بعد از انتشار این خبر، ۲۲۰ نفر به همان شیوه برای گرفتن جان خود اقدام کردند که از این تعداد، ۲۰۸ مورد به مرگ منتهی شد. (لوکستون ۲۰۱۲)
خودکشی، سومین عامل مرگومیر در بین افراد جوان ۱۰ تا ۲۴ ساله است (ناپولیتانو ۲۰۱۳). تحقیقات پژوهشگران نشان میدهد که کسب اطلاعات درباره خودکشی از اینترنت و فضای مجازی، حتی توضیحات دقیق و روشهای مختلف برای انجام آن، بسیار ساده است. در حالی که مسئولان و ادارهکنندگان سایتها و شبکههای اجتماعی ادعا میکنند بستر ارائهشده توسط آنها از ضریب ایمنی بالا برای فیلتر کردن محتواهای مضر و خطرناک با توجه به رده سنی کاربران برخوردار است، اما این سایتها هر میزان هم تمهیدات امنیتی برای آنها درنظر گرفته شده باشد، بازهم حفاظت کمی را مخصوصا برای نوجوانان و جوانان فراهم میکنند. کاربران شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک و اینستاگرام، زمانی که وارد بستر بدون نظارت و کنترلنشده این شبکهها میشوند، خود را در معرض آزار و اذیت شکارچیان و غارتگران آنلاین قرار میدهند.
یکی از استدلالهایی که برای تشریح این مسئله وجود دارد، به رابطه علت و معلولی بین تبلیغ خودکشی در شبکههای اجتماعی و تاثیری که نسل جوان از آنها میپذیرد، اشاره میکند. اولین نفری که بهصورت پخش زنده (لایو) در بستر شبکههای اجتماعی امروزی خودکُشی کرد، «اوشِن اِبِم» دختر هجده سالهای از حومه پاریس بود که حین پخش زنده در تاریخ ۱۱ می ۲۰۱۶ صراحتا گفت: «میخواهم پیامی را مخابره کنم و البته میخواهم که در همهجا منتشر شود؛ حتی اگر بسیار تکاندهنده باشد». (گاردین ۲۰۱۷)
این چنین اقداماتی را میتوان در راستای مفهوم «شهرت ۱۵ دقیقهای» – که به معنای شهرت رسانهای کوتاه مدت یک نفر یا یک پدیده است – نیز تشریح کرد. این مفهوم از صحبتهای «اندی وارهول» پایهگذار هنر پاپ مدرن در دهه ۱۹۵۰ است که معتقد بود: «در آینده، هرکسی برای ۱۵ دقیقه شهرت جهانی خواهد داشت».
از طرفی، اخیرا عمل جدیدی در شبکههای اجتماعی بابشده و آن ایجاد صفحه یادبود شخصی برای افراد مُرده یا خودکشی کرده است. یک مورد برای نمونه، چند سال قبل در نیوزیلند برای شخصی که جان خود را گرفته بود، صفحه یادبودی در یکی از شبکههای اجتماعی ایجاد شد که منجر به وقوع ۸ مورد خودکشی مشابه در آن کشور شد. این مسئله اثبات دیگری بر «تاثیر واگیردار رسانهای» است. (رابرتسون، اِسکِگ، پور ۲۰۱۲)
بررسیهای مرکز پیشگیری از بیماریها و خودکشی در آمریکا درباره همزمانی افزایش خودکشیها در بین نوجوانان و همهگیر شدن استفاده از شبکههای اجتماعی نشان میدهد که رابطه جدی بین این دو مسئله وجود دارد.
طبق این گزارش، آمار خودکشی بین نوجوانان و جوانان که تقریبا برای دو دهه کاهش داشته بود، از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۵ شاهد افزایشی غیرطبیعی بوده است. مطالعات این مرکز آمریکایی نشان میدهد که یکی از عوامل جدی تاثیرگذار در این پدیده شوم، افزایش استفاده از سایتها و شبکههای اجتماعی است که در آنها علاوه بر مزاحمتهای مجازی، پستهای فراوانی از سبک زندگی «لاکچری» یا «رؤیایی» یافت میشود. محققان آمریکایی میگویند مواجه هر روزه و به مدت چندین ساعت با چنین عواملی در شبکههای اجتماعی، بر سلامت ذهنی نوجوانان و جوانان اثر منفی گذاشته و میتواند آنها را به انجام رفتارهای خطرناکی مانند خودکشی یا خودزنی وادارد.
«کِتلین هارتی» نوجوان هفده ساله آمریکایی ساکن شهر «لیتِلتون» واقع در ایالت «کلورادو» میگوید: «بعد از چند ساعت گشتزنی در خروجیهای اینستاگرام، احساس بسیار بدی درباره خودم پیدا کردم، زیرا احساس کردم از دیگران عقب هستم». هارتی، بهعنوان یکی از دانشآموزان ارشد دبیرستان لیتلون، بعد از آنکه چند نوجوان هممحلهای او خودکشی کردند، کمپین آفلاینی را برای مقابله با تاثیر منفی شبکههای اجتماعی آغاز کرد. این کمپین از نوجوان و جوانان میخواهد که به مدت یک ماه از شبکههای اجتماعی یا در صورت امکان از اینترنت هم استفاده نکنند. «کلوئی شیلینگ» دیگر دانشآموز هفده سالهای که به هارتی در سازماندهی این کمپین کمک میکند، میگوید هیچکسی از وقایع بدی که در زندگیاش اتفاق میافتد تصویری را به اشتراک نمیگذارد و فقط برای بهرخ کشیدن تواناییها خود، چیزهای خوب را پست میکنند. (آسوشیتدپرس ۲۰۱۷)
تحقیق دیگری که توسط «بنیاد آمریکایی برای پیشگیری از خودکشی» بر روی حدود نیم میلیون نوجوان در سنین ۱۳ تا ۱۸ ساله انجام گرفته و در ژورنال علوم روانشناسی بالینی نیز منتشر شد، نشان میدهد که استفاده حداقل ۵ ساعتی نوجوانان از دستگاههای الکترونیک شامل گوشیهای هوشمند، از میزان هشت درصد در سال ۲۰۰۹ به ۱۹ درصد در سال ۲۰۱۵ افزایش یافته است. این نوجوانان هفتاد درصد بیشتر از کسانی که حدود یک ساعت در روز از دستگاههای الکترونیکی استفاده میکنند، تمایل به خودکشی دارند.
بر این اساس، ۳۶ درصد از نوجوانان تحت مطالعه در سال ۲۰۱۵، شدیدا احساس ناراحتی و ناامیدی داشته، به خودکشی فکر کرده یا اقدام به آن کردهاند. دکتر «ژان توئِنگ» استاد روانشناسی در دانشگاه سندیگو و سرگروه این تحقیق میگوید: «باید به این تفکر که گوشیهای هوشمند، بیضرر هستند، خاتمه دهیم. بعضیها میگویند که "آو نگاه کن نوجوانان فقط در حال ارتباط گرفتن باهم هستند". (اما) نظارت بر استفاده کودکان و نوجوانان از گوشیهای هوشمند و شبکههای اجتماعی و اعمال محدودیتهای منطقی، حائز اهمیت است».
دکتر «ویکتور استراسبورگر» متخصص طب نوجوانان در دانشگاه نیومکزیکو، درباره خطرات شبکههای اجتماعی برای سنین پایین و لزوم توجه والدین به فرزندان خود تاکید میکند: «شبکههای اجتماعی به دلیل ویژگی بالایی که برای مزاحمتهای (مجازی)، ناشناس بودن و ارتباط مستقیم و بیواسطه دارند، پتانسیل بالایی برای وارد کردن آسیبهای جدی (به کودکان و نوجوان) دارند. پدر و مادرها، اما این مسئله را درک نمیکنند». (آسوشیتدپرس ۲۰۱۷)
مولی راسل
نشریه «ساندی تایمز» در یادداشتی (۳ فوریه ۲۰۱۹) تحت عنوان «نسلِ خودکشی» به آماری از یک تحقیق جدید در بریتانیا اشاره کرده و نوشت که نرخ خودکشی طی هشت سال گذشته دو برابر شده و ارتباط نزدیکی هم با افزایش استفاده از شبکههای اجتماعی در این کشور دارد.
ساندیتایمز با تعبیر اینکه «بریتانیا مشغول پرورش دادن نسلِ خودکشی است» به گزارش منتشر نشده اداره ملی آمار این کشور درباره افزایش نرخ خودکشی بین نوجوانان ۱۵ تا ۱۹ ساله اشاره میکند: «این در حالی است که نرخ خودکشی در دیگر گروههای سنی، کاهشی است». این گزارش که قرار است در ماه سپتامبر سال جاری میلادی منتشر شود، نشان میدهد از هر صد هزار نوجوان انگلیسی، پنج نفر از آنها جان خود را میگیرند. این در حالی است که همین آمار برای سال ۲۰۱۰، حدود سه نفر بوده است.
پروفسور «لوئیز اپِلبی» رئیس مرکز ملی استراتژی پیشگیری از خودکشی در بریتانیا میگوید: «نرخ خودکشی نوجوانان رو به رشد است و خطر اینجاست که نه تنها ما با نسلی از افراد جوان مواجهیم که جان خود را میگیرند بلکه آنها صدمه زدن به خود را به عنوان روشی برای مقابله با مشکلات میبینند». همزمان با این اظهار نظر، وزارتخانههای انگلیسی مرتبط با این مشکل، برای سهبرابر کردن اقدامات علیه آسیبهای شبکههای اجتماعی و شرکتهای گرداننده آنها، آماده شدهاند.
«سالی دیویس» مشاور ارشد امور پزشکی در دولت بریتانیا چندی پیش اعلام کرد رابطه مستقیمی بین خودکشی نوجوانان و استفاده روزانه بیش از ۴ ساعت از شبکههای اجتماعی وجود دارد و اینکه شرکتهای بزرگ اینترنتی مانند فیسبوک، اینستاگرام و اسنپچت «موظف هستند» که از کاربران خود در برابر محتوای زیانبار محافظت کنند. دیویس از والدین درخواست کرد که آوردن گوشیهای هوشمند به میز غذا و تختخواب توسط فرزندانشان را ممنوع و زمان استفاده آنها از شبکههای اجتماعی را به دو ساعت روزانه محدود کنند.
شروع این تدابیر امنیت مجازی در بریتانیا، پس از خودکشی «مولی راسل» نوجوان ۱۴ ساله در سال ۲۰۱۷ بود. گفته میشود مولی بر اثر مشاهده مکرر محتواهای افسردهکننده، اضطرابآور و مرتبط با خودزنی، و همچنین تصاویر برهنه از خودکشی در شبکههای اجتماعی اینستاگرام و پینتِرِست (Pinterest)، در نوامبر همان سال، زمانی که در اتاقش به سر میبرد، جان خود را گرفت. (ساندیتایمز ۲۰۱۹) پدر مولی میگوید که حتی بعد از مرگ دخترش، پینترست کماکان به ارسال تصاویر مضر به ایمیل مولی ادامه داده است.
زمانی در چند دهه قبل، «مارشال مکلوهان» فیلسوف و نظریهپرداز کانادایی گفته بود که «رسانه، همان پیام است». امروزه، فناوریهای جدید در حال تغییر رسانه هستند، اما پیام دست نخورده باقی مانده است. «هِیدلی فریمن» نویسنده و روزنامهنگار بریتانیایی در همین راستا طی یادداشتی در روزنامه «گاردین» مینویسد که سرزنش کردن اینستاگرام، فیسبوک و امثالهم بهخاطر خودکشی نوجوانان و جوانان کار سادهای است، اما مسئولان دولتی در سطح ملی و بینالمللی باید تدابیر کاربردی برای حفاظت از آنها در برابر محتوا و تصاویر مسموم شبکههای اجتماعی اتخاذ کنند.
منبع: فارس
انتهای پیام/