هر چند این نگاه امروزه تا حد زیادی تغییر کرده، اما شاید از نگاه پلیس یکی از شاخصههای مجرمانه خالکوبیهای عیان و گسترده روی بدن باشد. جرم شناسان در سالهای دور بر این باور بودند که شاخصههای ظاهری میتواند بیانگر شخصیت مجرمانه فرد باشد، اما در دهههای اخیر این نظریهها به کلی رد شده و واقعیات نشان میدهند که از روی ظاهر اشخاص و علائمی، چون خالکوبی، خطوط ناشی از زخم و نوع آرایش و پوشش نمیتوان اشخاص را مورد اتهام قرار داد. البته بهگفته برخی از روانشناسان، خالکوبی میتواند نشانههایی از بیماری روحی – روانی باشد، اما نمیتواند دلیلی بر اتهام و مجرم بودن اشخاص تلقی شود.
تتو مختص مجرمان نیست
دکتر مجید صفاری نیا، رئیس انجمن روانشناسان اجتماعی ایران درباره این موضوع میگوید: به طور کلی نمیتوان علائمی، چون خالکوبی را میتوان یک شاخصه برای شناخت افراد مجرم دانست، اما نکته حائز اهمیتی که درباره بحث حک کردن نقش و نگارها روی اندام افراد وجود دارد آن است که غالباً چنین افرادی میتوانند با ۲ اختلال دست به گریبان باشند: اختلال شخصیت مرزی و شخصیت نمایشی که هر دوی این اختلالات در یک دسته قرار میگیرند. البته اختلالات چنین اشخاصی محدود به خالکوبی و تتو نمیشود و نوع پوشش و آرایش آنها هم متفاوت از سایر افراد عادی است. با این حال نمیتوانیم با قاطعیت بگوییم هرکسی که خالکوبی کرده بود یا آرایش و پوشش متفاوتی داشت حتماً اختلالات روحی – روانی دارد، اما میتوانیم عنوان کنیم که بخش زیادی از این افراد دارای اختلالات اینچنینی هستند.
این روانشناس در پاسخ به این سؤال که آیا همانطور که پلیس در مواجهه با افراد شاخص به لحاظ ظاهری متفاوت نگاه میکند شما هم در مواجهه با بیمارانتان چنین رویکردی دارید، عنوان میکند: بهطور حتم وقتی بیماری به ما رجوع میکند و متوجه علائم ظاهری مثل خالکوبی و تتو میشویم آنها را بررسی میکنیم تا ببینیم دچار اختلالات نمایشی و مرزی هستند یا نه. به هرحال افراد عادی به سمت چنین رفتارهایی که ظاهرشان را متغیر کنند نمیروند.
صفاری نیا در پاسخ به این سؤال که بهعنوان یک روانشناس آیا میتوانید بر اساس چهره ظاهری درونیات واقعی اشخاص را هویدا کنید، تصریح میکند: البته اگر با اشخاص گفتگو کنیم از روی برخی علائم همچون؛ حالت چشمها، نوع تکلم و حرکات ماهیچههای صورت میتوان پی برد که فرد مورد نظر مشکلات روحی – روانی دارد یا نه؛ بنابراین در برخی موارد همین علائم مطرح شده میتواند سرنخی به کارآگاهان دهد، اما بازهم این موارد در همه اشخاص صدق نمیکند.
خالکوبی میتواند افراد را در دایره مظنونان قرار دهد
سرهنگ بابک نمک شناس، رئیس مرکز اطلاعرسانی پلیس تهران بزرگ در رابطه با این موضوع میگوید: در حال حاضر برخی از متهمان بر اساس سابقه دستگیری قبلی و شناخت از سوی افسران پرونده شناسایی میشوند. اما در بحث خالکوبی افراد باید گفت که خالکوبی میتواند شاخصه مجرمان باشد. چون برخی از آنها با خالکوبی کردن میخواهند خاص باشند و گروهشان را متمایز کنند و با این اقدام هم بهدنبال شاخص شدن، برند شدن، قدرتنمایی و شهرت هستند.
وی در پاسخ به این سؤال که چرا پس از مانورها و طرحهای پلیس، عکسها و خبرها بیشتر به سمت افرادی با ظواهر غیرمعمول، صورتهای زخمی و افرادی با خالکوبیهای متعدد کشیده میشود، عنوان میکند: این خواست پلیس نیست. این تمایل خبرنگاران و عکاسان است که دوست دارند خبرها و تصاویرشان روی چنین افراد و متهمانی متمرکز شود.
رئیس اطلاعرسانی پلیس در رابطه با اینکه چرا پلیس، افرادی را که ممکن است در یک میهمانی دستگیر شوند به دو دسته افراد با خالکوبی و افراد بدون خالکوبی تقسیم کند، میگوید: حتی یک فرد سالم به صرف مخدوش بودن صورتش و خالکوبی روی بدنش میتواند جزء مصادیق مظنونیت باشد. البته بحث بیماریهای اعصاب و روان هم مطرح است و اغلب کسانی که روی بدنشان اقدام به خالکوبی میکنند مشکلات روحی – روانی دارند. حتی تجارب نشان داده کسانی که اقدام به خودزنی هم میکنند پیشتر خالکوبی کردهاند؛ بنابراین افرادی که از نقش و نگارهای منتج از خالکوبی روی اعضای بدنشان استفاده میکنند بیشتر میتوانند در دایره مجرمان و مظنونان قرار گیرند.
تشخیص متهم بودن افراد براساس خالکوبی جنبه علمی ندارد
نصرالله شفیقی - سرهنگ بازنشسته آگاهی - درباره این موضوع میگوید: اینکه ما با قاطعیت بگوییم که میتوانیم از روی ظاهر افراد آنها را شناسایی کنیم دروغ محض است و هرکسی هم که ادعا میکند میتواند با دیدن شاخصههایی، چون خالکوبی، خط و خطوط روی صورت یا بدن یک متهم را تشخیص دهد، واهی است.
رئیس اسبق دایره قتل پلیس آگاهی تهران خاطرنشان میکند: به هیچ عنوان خالکوبی نمیتواند ملاک انتخاب افراد مجرم باشد، چراکه بسیاری از ورزشکاران باستانی و زورخانهای در گذشته از خالکوبیهایی استفاده میکردند و افراد سالمی هم بودند بنابراین نمیتوان به صرف داشتن خالکوبی فردی را مجرم نامید.
شفیقی در توضیح این اصطلاح که میگویند مأموران پلیس مجرم را از بیست فرسخی هم تشخیص میدهند، میگوید: اینها همه در حد همان اصطلاح و حرف است و با چهره خشن یا نشاندار یک نفر نمیتوان گفت که او مجرم است یا فردی سالم. به اعتقاد من اگر قرار بود این اصطلاح واقعیت داشته باشد برخی از مدیرانی که بعد از مدتی اقدام به اختلاس میکنند پیش از هر اقدامی شناسایی میشدند، اما میبینیم که همگی چهرهای موجه داشتهاند. با این حال معتقدم اگر برخی مدعی هستند که از روی چهره میتوان متهم بودن اشخاص را تشخیص داد و یکی از معیارهای شناخت متهمان از روی ظواهر شخصی است، بیشتر جنبه تجربی دارد و نه علمی.
وی در ادامه میافزاید: من در کلاسهای دانشکده به همکارانم هم بارها تأکید کردهام که تنها زمانی میتوانید به یک نفر اتهام بزنید که دستتان پر است. به تعبیر دیگر وقتی شما استدلالی برای متهم کردن شخصی ندارید نباید به صرف چهره یا خالکوبی او را مظنون بنامیم. حتی به خاطر دارم در پاسخ به سؤال یکی از دانشجویانم که پرسیده بود چرا وقتی به کسی مظنون هستیم و چهره او هم مشکوک است دستبند نزنیم، گفتم، چون دلیل محکمی برای اتهام زدن ندارید. آن دانشجو در ادامه گفت اگر فرار کرد چی، که در جواب گفتم آنگاه شما دلیل قابل اعتنایی دارید. فرار شخص خودش دلیلی برای متهم کردنش است.
نصرالله شفیقی در پایان تصریح میکند: البته بخشهای مختلف در اداره آگاهی متفاوت است. مثلاً در دایره قتل تا دلایل و مستندات کافی نداشته باشید نمیتوانید بیگدار به آب بزنید، اما در دایره سرقت میتوان با ظواهری خاص به فرد بیشتر مشکوک شد، اما بازهم تأکید میکنم پوشیدن لباس اسپورت و ورزشی به معنای سارق بودن نیست، اما میتواند در کنار برخی مستندات مکمل باشد.
مجرمان امروزی چهرهای موجه دارند
عبدالله رستگار حقوقدان در خصوص اینکه آیا متر و معیار خاصی برای شناخت چهره و شاخصههای ظاهری مجرمان وجود دارد، میگوید: ما نباید در تله نظریه سزار لومبروزو پزشک و جرمشناس ایتالیایی سده نوزدهم گرفتار شویم. او با آزمایش روی بیش از ۳۷۰۰ جمجمه مجرمان و بیش از ۵۰۰ زندانی معتقد بود که مجرمان مثلاً قدهای کوتاهی دارند، سرهای بزرگتری دارند و چهرهشان خشن و شبیه به انسانهای اولیه است و هر کسی که چنین ویژگیهایی دارد به لحاظ زیستشناسی جنایی مجرم بالفطره است. اما در حال حاضر این نظریه رد شده و شواهد نشان میدهد که برای مشخص شدن مجرمان متر و معیار مشخصی وجود ندارد.
وی در ادامه میافزاید: اتفاقاً در حال حاضر میبینیم که بسیاری از مجرمان افراد مرتب و منظمی هستند. بهعنوان مثال غلامرضا خوشرو معروف به خفاش شب که جنایات بسیاری را مرتکب شد به هیچ عنوان چهرهای غیرموجه نداشت و از روی ظاهر او نمیشد حدس زد که او یک جانی بالفطره است.
این کارشناس حقوقی در پاسخ به این سؤال که آیا خالکوبی میتواند معیاری برای شناسایی متهمان باشد، خاطرنشان میکند: خالکوبی یک اثرگذاری روی پوست است که میتواند برگرفته از مسائل فرهنگی، جنسیتی و اجتماعی باشد. در عوامل فرهنگی برخی از آن برای زیبایی استفاده میکنند. در مسائل فرهنگی برخی در گذشته از آن بهعنوان نمادی از پهلوانی و قدرت استفاده میکردند همانند ورزشکاران زورخانهای و دسته سومی هم هستند که یا بهخاطر تعریف یک مشخصه از باندی که در آن فعالیت میکنند دست به خالکوبی میزنند یا برای آنکه نشان دهند که با تحمل سختی به بدن خودشان آسیب میزنند پس برای آزار رساندن به دیگران ابایی ندارند.
رستگار تصریح میکند: البته پدیده خالکوبی تنها مربوط به خلافکاران و زندان نیست و برخی از سربازان هم با انگیزههای غم غربت و فراق یار اقدام به خالکوبی روی بدنشان میکنند. اما نکته حائز اهمیت اینکه خالکوبی مجرمان با خالکوبیهای زیبایی متفاوت است. چراکه خالکوبی افراد مجرم معمولاً به رنگ سبز و آبی مایل به سبز با خطوط خشن و نامرتب انجام شده در حالی که خالکوبیهایی که برخی افراد برای زیبایی انجام میدهند رنگی غیر از این و خطوطی منظم و تعریف شده دارند.
نیمنگاه
جرم شناسان در سالهای دور بر این باور بودند که شاخصههای ظاهری میتواند بیانگر شخصیت مجرمانه فرد باشد، اما در دهههای اخیر این نظریهها به کلی رد شده است.
علائمی، چون خالکوبی را میتوان یک شاخصه برای شناخت افراد مجرم دانست و غالباً چنین افرادی میتوانند با اختلالاتی دست به گریبان باشند.
افرادی که از نقش و نگارهای منتج از خالکوبی روی اعضای بدنشان استفاده میکنند بیشتر میتوانند در دایره مجرمان و مظنونان قرار گیرند.
خالکوبی مجرمان با خالکوبیهای زیبایی متفاوت است. چراکه خالکوبی افراد مجرم معمولاً به رنگ سبز و آبی مایل به سبز با خطوط خشن و نامرتب انجام شده در حالی که خالکوبیهایی که برخی افراد برای زیبایی انجام میدهند رنگی غیر از این و خطوطی منظم و تعریف شده دارند.
منبع:ایران
انتهای پیام/