اگر فال خرافات است چرا در اینترنت رواج دارد؟ اگر فال بد است چرا این همه در میان مردم گسترش یافته است؟ اینها سوالاتی است که ذهن بسیاری را به خود مشغول کرده است؛ اما پاسخ این سوالات چگونه پیدا میشود؟ حالا زمان آن رسیده است با کمی تحقیق و تفحص در مطالعات انجام شده، یک بار برای همیشه واقعیت فال را بدانیم و ابهامات مربوط به آن برایمان رفع شود.
اصولاً کاربران زمانی به سراغ فال گرفتن میروند که به این آگاهی برسند آیا آینده بر وفق مرادشان پیش میرود؟ آیا خواسته قلبی آنها در خصوص مسئلهای خاص برآورده میشود؟
اگر بخواهیم بسیار ظریف به این موضوع بنگریم کافیست بگوییم راز قانون جذب بارها گفته است که سرنوشت آدمی یک تخته سیاه نیست که از قبل بر روی آن چیزی نوشته شده باشد و انسان موظف به اجرای مفاد آن بوده و نتواند به هیچ کار دیگری برای اجرا نزدیک شود. آینده و اتفاقاتی که در آن تعبیه شده است در دستان خود ما قرار دارد و سرنوشت و تقدیر هم اکنون در حال نگارش است؛ پس کسی نمیتواند از آنچه نوشته نشده است به ما خبری دهد اما از طرفی هم نمیتوانیم پیشگوییهای بزرگ تاریخ بشری را که دربردارنده تغییراتی بزرگ در زندگی انسانها بود را منکر شویم.
اگر به تاریخ عهد باستان نگاهی بیندازید داستانهایی وجود دارد که سخن از پیشگوییهای بزرگی دارد. به گواه قرآن مجید داستان موسی و فرعون را میتوانید مصداقی بدانید که چگونه منجمان فرعون را از تولد موسی با خبر کردند و حتی تمام وقایعی مانند به رود نیل انداختن نوزاد و بزرگ شدن آن در کاخ فرعون و نابودی فرعون را از قبل به او گوشزد کرده بودند؛ یا حتی منجمان در مورد ولادت پیامبران دیگر هم پیشگوییهای دقیقی داشتهاند که به هیچ عنوان نمیتوان نقصی در آنها یافت و این حقایق را زیر سوال برد.
اگر به عصر حاضر نیز نگاهی بیندازیم پیشگویان بزرگی مانند «نوستراداموس» بودند که هزاران پیشگویی در مورد انقلاب فرانسه، جنگهای جهانی و وقایع ۱۱ سپتامبر را به حقیقت بیان کردند.
حال این سوالی مطرح میشود که اگر آینده نوشته نشده، پس چگونه برای بعضی موارد پیش بینی شده است؟ در اینجا میتوان گفت نقش فال روشن ساختن باورهایی است که در ضمیر ناخودآگاه یک انسان نقش بسته است. آیندهای که فال پیشگویی میکند از ضمیر ناخوداگاه ما شکل گرفته و فالگیری نوعی کشف درونیات یک فرد است.
نکته مهمی که میتوان در مورد فال گرفتن گفت، این است که ما هنگام فال گرفتن میتوانیم بفهمیم چیزی را که در ذهن داریم با باورهای ما قابل اجراست یا خیر و آنگاه که فال به شما پاسخ میدهد با یک سوال جدیتری مواجه میشوید؛ آیا باید به فال اعتماد کرد؟
فال شبیه یک علم پنهانی است که به این راحتیها نمیتوان آن را اثبات کرد. گاهی معبران فال افراد شیادی هستند که به راحتی از اعتماد افراد ساده سوءاستفاده میکنند و با ارائه خزعبلاتی به آنها به سودی دست مییابند. بدست آوردن اطلاعات شخصی از کاربران به طور مخفیانه و بازگویی همان اطلاعات در حضور آنها هنگام فال گرفتن، فرد قربانی را به این باور میرساند که همه چیز حقیقت است و آن فالگیر استاد پیشگویی است و آنگاه کافی است متوجه شود شما حرفهای او را تصدیق میکنید، آن وقت حرفهای بیاساس را به خورد کاربران میدهند. به این ترتیب پیشگوییهای آنها را باور کرده و برای خود یک اسطوره میسازید، اسطورهای که به آن اعتیاد پیدا میکنید.
گاهی این افراد میگویند "شما این روزها افسرده هستید احتمال دعوایی وجود دارد که شما را افسرده میکند سعی کنید این هفته جایی نروید و به گذشتهای که در آن اشتباهی انجام دادهاید که حالا گریبانگیرتان شده است فکر کنید." حالا بی شک شخص مقابل غمی بزرگ درون قلب خود احساس میکند و دیگر نمیتواند درست بر روی مسائل تمرکز کند. احتمال دارد این فشار ناراحتی موجب به وجود آمدن دعوایی شود که آن شخص را به این باور برساندزکه آن فالگیر بیانگر حقایق بوده و یک پیشگو است. شاید زمانی بتوان گفت فال وسیله خوبی برای بیان آینده است که به شما انرژی مضاف دهد تا با توانی بیشتر برای اهدافتون تلاش کنید اما آنکه قرار باشد با تضعیف روحیه کسب درآمد کند بیشک یک کلاهبرداری محسوب میشود. شاید یکی بگوید این فالگیر توانسته است آینده مرا پیش بینی کند و زندگی من با درد و رنج همراه است. بهتر است بدانیم اگر فالگیری توانایی داشته با توسل به ضمیر ناخودآگاه خود مسئلهای را حدس زده و پیش بینی کند و برای کاربران آینده خوشایندی ندیده است، میتوانیم هدف خود را تغییر دهیم یا راه رسیدن به آن را به گونهای دیگر رقم بزنید.
اما بعنوان آخرین سخن میتوان گفت همیشه یک پیش بینی درست درنمیاید چه برسد به آنکه فردی دکانی باز کرده و در دنیای مجازی خود را عالم دهر میداند و به مردم ساده حرفهایی میزند تا آنها را به خود وابسته کرده و بهره خود را از نظر مالی از او بگیرد. تنها میتوان گفت این روزها به مدد کامپیوتر و فضای اینترنت میتوان در هر مکانی به بسیاری از نرمافزارها و سایتهای اینترنتی دسترسی پیدا کرد و تنها با چند کلیک در خصوص امر مهمی که در ذهن میگذرد، فال گرفت اما عاقلانه بیندیشید چه کسی بهتر از خودتان میتواند شما را در راستای اهدافتان راهنمایی کند و چه کسی بهتر از خودتان میداند با چه کارهایی میتوان بهترینها را رقم زد؟ گاهی بهتر است به جای وابسته کردن خود به چند کارت و کتاب، تنها به خود تکیه کنیم تا آینده را از آن خود کنیم.
گزارش از سارا کیا
انتهای پیام/
پس نمیشه گفت حتما واقعیه یا حتما خرافاته