سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

در روز بزرگداشت سعدی بخوانید؛

غزلی در وصف امام زمان (عج) از زبان استاد سخن شعر و ادب فارسی

در این مطلب غزلی از استاد سخن سعدی شیراز بخوانید که در باب امام دوازدهم شیعیان است.

به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات  گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ «سعدی» شاید تنها شاعری باشد که کلامش را روان می‌دانند؛ اشعار او به‌قدری شیوا و بی‌تکلف است که به  نثری روان و ساده نزدیک است.

کسانی که بخواهند کار او را در نثر تقلید کنند, درمی‌مانند و در ضمن کار، به دشواری آن پی می‌برند. چنانکه «جامی» در کتاب «بهارستان»، «مجد خوافی» در «روضه‌ی خلد»، «قاآنی شیرازی» در «پریشان»، «میرزا ابراهیم خان تفرشی» در «مُلستان» و «حکیم قاسمی کرمانی» در «خارستان»، کار او را در «گلستان» تقلید کردند اما هیچکدام اشعاری نشد که «سعدی» آفریده بود.

جز «حافظ» که پس از «سعدی» از نام آورترین شعرا در سرایش غزل است، هنوز شاعری نتوانسته به سبک و شیوه‌ «سعدی» غزل بسراید. در زمینه‌ی اخلاق و عرفان عملی نیز کتابی نوشته نشده که همپای «بوستان» باشد.

اولین روز از ماه اردیبهشت مختص استاد سخن فارسی «سعدی» است. امسال روز اول اردیبهشت ماه مصادف با ولادت امام زمان (عج) شده است و به همین بهانه به معرفی غزلی که «افصح‌المتکلمین» در بوستان سروده و می توان آن را در باب امام زمان (عج) دانست, می‌پردازیم:

ای سرو بالای سهی کز صورت حال آگهی

وز هر که در عالم بهی ما نیز هم بد نیستیم

گفتی به رنگ من گلی هرگز نبیند بلبلی

آری نکو گفتی ولی ما نیز هم بد نیستیم

تا چند گویی ما و بس کوته کن ای رعنا و بس

نه خود تویی زیبا و بس ما نیز هم بد نیستیم

ای شاهد هر مجلسی و آرام جان هر کسی

گر دوستان داری بسی ما نیز هم بد نیستیم

گفتی که چون من در زمی دیگر نباشد آدمی

ای جان لطف و مردمی ما نیز هم بد نیستیم

گر گلشن خوشبو تویی ور بلبل خوشگو تویی

ور در جهان نیکو تویی ما نیز هم بد نیستیم

گویی چه شد کان سروبن با ما نمی‌گوید سخن

گو بی‌وفایی پر مکن ما نیز هم بد نیستیم

گر تو به حسن افسانه‌ای یا گوهر یک دانه‌ای

از ما چرا بیگانه‌ای ما نیز هم بد نیستیم

ای در دل ما داغ تو تا کی فریب و لاغ تو

گر به بود در باغ تو ما نیز هم بد نیستیم

باری غرور از سر بنه و انصاف درد من بده

ای باغ شفتالو و به ما نیز هم بد نیستیم

گفتم تو ما را دیده‌ای وز حال ما پرسیده‌ای

پس چون ز ما رنجیده‌ای ما نیز هم بد نیستیم

گفتی به از من در چگل صورت نبندد آب و گل

ای سست مهر سخت دل ما نیز هم بد نیستیم

سعدی گر آن زیبافرین بگزید بر ما همنشین

گو هر که خواهی برگزین ما نیز هم بد نیستیم

 

انتهای پیام/

برچسب ها: ولادت ، شاعر ، ادبیات
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
ثنا
۱۲:۴۱ ۱۱ اسفند ۱۳۹۸
خیلی خوب بود