متاسفانه در دور قبلی صعود شاخص (در تابستان و مهر ۹۷) تبلیغات زیادی از رسانهها و حتی از سوی دولتمردان برای هدایت سرمایهها به بورس صورت گرفت. تبلیغاتی که موجب رشد قابل توجه تعداد کدهای بورسی شد، اما با شروع اصلاح بازار، موجی از سرخوردگی برای تازه واردها ایجاد شد. با توجه به احتمال تکرار چنین اتفاقی در شرایط فعلی، ذکر چند نکته مهم، میتواند مفید باشد.
بیشتر بخوانید: وضعیت بازار بورس در سال ۹۸ چگونه خواهد بود؟
اول؛ درباره ورود به بازار
اگر تصمیم به مراجعه به کارگزاری و دریافت کد بورسی گرفته اید، شک نکنید. داشتن کد بورسی برایتان مفید است. اما برای معامله عجله نکنید و تحت تاثیر هیجانات قرار نگیرید. به ویژه این که این بار بر خلاف دور قبلی صعود بورس، شاهد رشد هیجانی پنج درصدی همه بازار نیستیم. سعی کنید اصول اولیه مثل تشکیل سبد، تعیین حد ضرر، تشکیل فهرست رصد (سهمهایی که هر روز معاملات و اخبارشان را رصد میکنید) و اتخاذ یک استراتژی معاملاتی (مثلا این که چقدر در بازار میمانید، روش تحلیل منتخبتان، نسبت ریسک و زیان انتظاری مناسب، مراجع قابل اعتماد و ...) را رعایت کنید.
دوم؛ سمت و سوی بازار
اما برای انتخاب سهام، از تحلیلهای کلان شروع کنید و به مرور، دایره انتخاب را کوچک کنید و به یک سبد مناسب برسید. بازار سرمایه هم اکنون دو بخش کاملا مجزا دارد. بخشی از بازار همچنان در قیمتهای مناسب معامله میشوند و با توجه به چشم انداز سودآوری شرکت ها، در میان مدت میتوانند باز هم سودده باشند. بخش دیگر بازار شرکتهایی هستند که هم اکنون بیش از خوشبینانهترین حالت سودآوری در سال ۹۷ و ۹۸ هم رشد کرده اند و عملا حبابی شده اند. عوامل مختلفی سبب رشد بازار سرمایه شده است که برخی بنیادین و قابل اتکاست (دسته اول) و برخی هیجانی (دسته دوم). در سطح کلان، مهمترین عامل رشد این روزهای بازار سرمایه عبارتند از:
۱-عملکرد بسیار مناسب برخی از شرکتها در بهمن و اسفند گذشته. موضوعی که نشان میدهد برخی از شرکتها توانسته اند خود را با شرایط تحریم تطبیق دهند و فروش خود را با قیمتهای مناسب (تخفیف کم) ادامه دهند. این موضوع بعد از آن که موجی از پیش واکنش منفی به تحریمها در پاییز گذشته ایجاد کرده و بازار سرمایه را به کمتر از سطح منطقی خود تنزل داده بود، باعث ریختن ترس موهوم بازار شد و تاکنون هم بر رشد بازار موثر است. واضح است شرکتهای صادراتی که از رشد نرخ ارز در سال گذشته (حدودا ۶ ماه از سال) سود برده اند طی امسال نیز میتوانند بیش از سال گذشته از این موضوع سود ببرند. وقتی ریسک کاهش مقدار یا قیمت فروش در اثر تحریم هم تخفیف یافته باشد، این گروه میتواند همچنان محل توجه باشد.
۲-زمزمههایی وجود دارد که طبق سیاستهای جدید ارزی و راه اندازی سامانه جامع تجارت، نرخ تسعیر ارز صادراتی شرکتها نسبت به نرخ فعلی سامانه نیما رشد خواهد کرد. این موضوع میتواند درآمد ریالی حاصل از صادرات را ۲۰ تا ۳۰ درصد رشد دهد. البته اهالی بازار میدانند که رشد ۲۰ درصدی درآمد لزوما به معنی رشد ۲۰ درصدی سود نیست؛ بلکه رشد سود میتواند صفر باشد (برای شرکتهایی که هزینههای ارزی زیادی دارند) یا میتواند ۱۰۰ درصد باشد (برای شرکتهایی که حاشیه سود کم و خاصیت اهرمی بالایی دارند و هزینه ارزی شان هم کمتر از درآمد ارزی است).
۳-درباره شرکتهای داخلی نیز، انتظار میرود، تورم موجب رشد سود اسمی (و نه لزوما سود حقیقی) شرکتها شود. مثلا شرکتی قبلا با حاشیه سود ۲۰ درصدی ۱۰۰ تومان به ازای هر سهم سود داشته، اکنون با همان حاشیه سود میتواند ۱۵۰ تومان سود داشته باشد. چرا که اگرچه هزینهها و درآمدها با هم رشد کرده اند و نسبت اینها متفاوت از قبل نیست، اما مقدار ریالی آن بیشتر است.
۴-اوضاع بازارهای جهانی هم خوب است. قیمت فلزات، سنگ آهن و نفت در سطوح مطلوبی قرار دارد که در صورت تداوم این شرایط، وضعیت مناسبی برای فروش شرکتهای صادراتی رقم خواهد خورد.
۵-در کنار این عوامل، برخی موضوعات غیرعمومی نیز به عنوان محرک رشد بازار به چشم میخورد؛ مباحث تجدید ارزیابی داراییها با نرخ جدید ارز و افزایش سرمایه برخی شرکت ها، احتمال بهبود اوضاع بانکها به خاطر سیاستهای جدید پولی بانک مرکزی (سیاست بازار باز و ...) پس از چندین سال رکود، حداقلی بودن نرخها در برخی گروهها که مدتها در رکود بوده اند.
۶-در کنار عوامل بنیادین، ورود نقدینگی جدید به بازار و ایجاد فضای مثبت برای چشم انداز بازار و مخصوصا تخریب چشم انداز سودآوری در بازارهای موازی مثل ارز و طلا (به ویژه بعد از شکست پروژه اخیر برای بالابردن نرخ ارز) هم موجب تسریع در واکنش بازار به عوامل بنیادین شده است.
تداوم رشد بازار متاثر از تداوم این عوامل است. به ویژه در شرایط فعلی که بورس به قله تاریخی خود رسیده، هر لحظه امکان دارد که با فروکش کردن هیجان مثبت و غلبه فشار فروش (حذف عامل ششم)، شرایط معکوس شود. در این حالت، اگر سهمهای کم بنیه خریده باشید، در کوتاه مدت و بلندمدت ضرر میکنید. اما اگر سهمهای قوی (که از پشتوانه عوامل مختلف مشروح در فوق برخوردارند و چشم انداز سودآوری شان، قیمت شان را توجیه میکند) خریده باشید، میتوانید صبر کنید تا بعد از اتمام دوره هیجان منفی، سهمها به مدار رشد واقعی برگردند. در واقع سوددهی سهمهای بنیادی که اکنون هم هنوز در بازار کم نیستند، دیر و زود دارد، اما سوخت و سوز ندارد. دیر یا زود آن وابسته به وضعیت روانی بازار و میزان تزریق نقدینگی است.
سوم:حضور در بورس به نفع اقتصاد کشور است؟
نکته آخر درباره این سوال است که «آیا حضور در بورس و خرید سهام شرکتها به نفع اقتصاد کشور هم هست؟» اگرچه برخی سریع پاسخ مثبت میدهند، اما کمی توضیح لازم است. مهمترین مزیت بورس برای اقتصاد آن است که شرکتها به جای نظام بانکی میتوانند از این محل تامین مالی کنند. این تامین مالی از طریق «عرضه اولیه» یا «افزایش سرمایه» یا «انتشار اوراق» است؛ بنابراین اگر در عرضه اولیه یا افزایش سرمایه شرکت کنید، مستقیما در فرایند تامین مالی شرکت کرده اید. اما معاملات بعدی شما در بورس، دخلی به شرکتها ندارد و صرفا میتواند از محل افزایش سیالیت و نقدشوندگی سهام شرکت ها، به صورت غیرمستقیم به اقتصاد کمک کند.
ضمنا سودی که در بورس کسب میکنید از دو محل است: یا از محل سود ایجادی شرکت هاست که همه میتوانند از آن استفاده کنند و درباره شرکتهای بنیادی و سودساز که روند صعودی بلندمدت دارند، مطرح است. این سود ایجادی است و در ازای سود شما، هیچ کس دیگری ضرر نکرده است. یا این که از محل نوسانات کوتاه مدت قیمت است که صرفا انتقال پول از جیب بخشی از سرمایه گذاران به جیب بخشی دیگر است. با توجه به این دو نکته میتوانید مزیت و منفعت حضور خود در بورس برای کشور را ارزیابی کنید یا این که درباره نحوه حضور موثر و مفید خود در بازار سرمایه تامل کنید.
منبع: روزنامه خراسان
انتهای پیام/