سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

دخالت کاخ سفید در آمریکای لاتین، تکرار سناریوی تغییر دولت‌ها

دولت آمریکا در حالی ایران را متهم به دخالت در امور ونزوئلا می کند که خود کارنامه سیاهی در مداخله امور آمریکای لاتین دارد.

به گزارش خبرنگار حوزه سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران،  یک هفته پس از آن که، اولین پرواز مستقیم خط هواپیمائی ماهان از تهران به کاراکاس انجام شد. مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا با اشاره به راه اندازی این خط پروازی، ایران را متهم به دخالت در آمریکای جنوبی کرد.

وزیر خارجه آمریکا در این باره افزود: «ایالات متحده با شرکای خود در این منطقه برای کاهش خطر این شبکه‌ها و از میان بردن آن‌ها کار می‌کند. باید بگویم که پرواز مستقیم از تهران به کاراکاس نمونه مشخص دخالت ایران در آمریکای جنوبی است و به نفع آمریکا و مردم آن منطقه نیست.»

این اظهارات در حالی مطرح می‌شود آمریکا از دوران ریاست‌جمهوری «جیمز مونرو» در اوایل قرن نوزدهم دخالت در امور داخلی سایر کشور‌ها را آغاز کرد و این سیاست تا به امروز نیز ادامه یافته است.

این روز‌ها نقش آمریکا در به رسمیت شناختن خوان گوایدو به عنوان رئیس جمهور موقت ونزوئلا سبب شده دخالت‌های آمریکا در حوزه آمریکای لاتین بیش از سال‌های گذشته نمایان‌تر شود. نیکلاس مادورو رئیس جمهور ونزوئلا هم آمریکا را به تلاش برای کودتا علیه دولت کنونی کاراکاس متهم کرد. اظهارات وی بازتاب فراوانی در منطقه‌ای دارد که از لحاظ تاریخی واشنگتن در سرنگونی دولت‌های آمریکای لاتین، مداخلات نظامی و سیاسی فراوانی کرده است در جائیکه کشور‌های آمریکای لاتین و مرکزی نخستین کشور‌هایی بودند که هدف دخالت‌های نظامی و سیاسی آمریکا قرار گرفتند که در ادامه به آن می‌پردازیم.

مهمترین دخالت‌های تاریخی آمریکا در آمریکای لاتین

از زمانی که جیمز مدیسون رئیس جمهور وقت آمریکا در اوایل قرن نوزدهم نوعی قیمومیت بر نیمکره جنوبی اعلام کرد، آمریکا غالبا در حمایت از منافع تجاری آمریکای شمالی یا در راستای حمایت از نیرو‌های طرفدار جناح راست علیه رهبران چپگرا حتی در امور روزانه ملت‌های آمریکای لاتین دخالت می‌کند. این کشور در سال ۱۸۴۷ با حمله به مکزیک، مکزیکو سیتی پایتخت این کشور را تصرف کرد و یکسال پس از آن به موجب مفاد معاهده صلح، بیش از نیمی از قلمروی مکزیک، آنچه که امروز بیشترین بخش مناطق غربی آمریکا را تشکیل می‌دهد به آمریکا واگذار شد.

در سال ۱۹۰۳ نیز آمریکا با طراحی استقلال پاناما از کلمبیا، از منطقه‌ای که کانال پاناما مسیر‌های کشتیرانی اقیانوس آرام و اطلس را به یکدیگر متصل می‌کند توانست به حقوقی مستقلی دست یابد. در همان سال همچنین به موجب انعقاد توافقی مشترک بین کوبا و آمریکا، این کشور با تاسیس پایگاه دریایی در خلیج گوانتانامو رسما توانست به کنترل اقدامات کوبا بپردازد. نیرو‌های دریایی آمریکا در سه دهه نخست قرن بیستم اغلب با هدف حفظ منافع تجاری و اقتصادی این کشور در شرایط بی ثباتی سیاسی، بار‌ها در امور داخلی این کشور مداخله کردند.

همچنین نظامیان آمریکا در سال ۱۹۱۴ به منظور به حرکت در آوردن تحولات در انقلاب مکزیک بندر وراکروزی این کشور را به مدت هفت ماه اشغال کردند.
خاکوبو آربنز رئیس جمهور گواتمالا در سال ۱۹۵۴ در پی کودتای سازمان جاسوسی آمریکا سیا سرنگون شد. ۷ سال پس از این اتفاق و درپی شکست آمریکا در تهاجم به خلیج خوک‌ها برای سرنگونی فیدل کاسترو، واشنگتن به تلاش‌های خود برای ترور کاسترو و سرنگونی حکومت وی ادامه داد.

در این میان، در سال ۱۹۶۴، آمریکا با کودتا علیه خوآو گولارت رئیس جمهور چپگرای برزیل که منجر به سرنگونی وی شد دولت نظامی در این کشور تاسیس کرد که تا دهه ۸۰ میلادی ادامه داشت. نیرو‌های نظامی آمریکا همچنین در سال ۱۹۶۵ به منظور مداخله در جنگ داخلی وارد جمهوری دومینیکن شدند.

آرژانتین، شیلی و ملت‌های متحد آمریکای جنوبی در دهه‌ی هفتاد میلادی کارزار وحشیانه سرکوب و ترور علیه تهدیدات رهبران چپگرا، موسوم به عملیات کندور راه اندازی کردند که اغلب اینگونه اقدامات و برنامه ریزی‌ها با حمایت آمریکا انجام می‌شد.

اما دهه‌ی هشتاد میلادی دوره ننگینی را در کارنامه آمریکا و به ویژه دولت ریگان رئیس جمهور وقت این کشور رقم زد در جائیکه از نیرو‌های کنترای ضد کمونیسم علیه دولت سندنیستای نیکاراگوئه و دولت سالوادر‌ها علیه شورشیان چپگرای FMLN حمایت کرد. در سال ۱۹۸۳ نیز نیرو‌های نظامی آمریکا پس از متهم کردن دولت گرانادا به اتحاد با دولت کمونیست کوبا به جزیره گرانادا حمله کردند. همچنین در سال ۱۹۸۹ آمریکا با هدف سرنگونی مانوئل نوریه گا قدرتمند به پاناما حمله کرد.

در اوایل دهه نود میلادی نیز آمریکا با هدف سرنگونی رژیم نظامی هائیتی که در پی کودتای ۱۹۹۱ با سرنگونی خوان برتراند اریستید رئیس جمهور وقت این کشور بر سرکار آمده بود به هائیتی حمله کرد و متعاقبا اریستید با حمایت آمریکا دوباره به قدرت رسید.

در آغاز قرن بیست ویکم هوگو چاوز رئیس جمهور وقت ونزوئلا دو روز پیش از کسب دوباره قدرت سرنگون شد از اینرو وی و متحدانش آمریکا را به حمایت غیرمستقیم در تلاش برای کودتا متهم کردند.
در سال ۲۰۰۹ نیز در پی سرنگونی نظامی دولت مانوئل زلایا رئیس جمهور هندوراس، آمریکا به دخالت در وخامت اوضاع و همچنین عدم قاطعیت در محکومیت کودتا متهم شد.

اما آمریکا با فشار‌های خود در سال‌های اخیر علی الخصوص توسط دونالد ترامپ بر وضعیت سخت اقتصادی و فشار بر مردم در آمریکای لاتین و به ویژه ونزوئلا افزوده است.

سیاست اعمال فشار آمریکا به کشورها برای تغییر دولت

در واقع آمریکا علیه هر کشوری که مخالف سیاست وی است، یا علیه هر کشوری که تابع سیاست‌های امریکا نیست یا تهدیدی برای ایالات متحده است، به دنبال آن است با وضع تحریمات ظالمانه بر مردم فشار بیاورد و در واقع با استفاده از جنگ‌های روانی و رسانه‌ها و پول، دولت را تغییر دهد و در نهایت با انجام کودتا به اهدافش برسد.
انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.