سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

پانزدهمین شب طنز انقلاب اسلامی برگزار شد

پانزدهمین شب شعر طنز انقلاب اسلامی با عنوان «نطنز» سه شنبه ۲۰ فروردین ماه با حضور علاقه‌مندان به عرصه طنز و کمدی در حسینیه هنر تهران برگزار شد.

به گزارش حوزه ادبیات  گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، پانزدهمین شب شعر طنز انقلاب اسلامی با عنوان «نطنز» عصر روز گذشته به همراه اجرای برنامه‌هایی نظیر شعرخوانی طنز، استندآپ کمدی و ترانه خوانی طنز و با اجرای علی زکریایی، از سوی باشگاه طنز و کاریکاتور دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی در محل تالار اجتماعات حسینیه هنر برگزار شد.

این شب طنز با شعرخوانی طنز مهدی امام رضایی، از شاعران طنز کشور آغاز شد. امام رضایی شعر طنز خود را قرائت کرد که بخش‎هایی از آن را ادامه می‌خوانید:

از گرانی نیست، چون خرج سفر تا چند سال‌
می‌شود مقصد همین اطراف تهران بیشتر!
لذت پرواز هم هرگز نصیب ما نشد!
من حسودی می‌کنم بر گوسفندان بیشتر؟!
گشته از جادوی جرّاح و دم مشّاطه گر
در خیابان جای انسان، حور و غلمان بیشتر!
سابقا باغ و گلستان بود جولانگاه یار!
در "فجازی" می‌دهد امروز جولان بیشتر!


در ادامه برنامه نوبت به شعرخوانی محمدرضا درخشان رسید. درخشان شعر طنز خود را قرائت کرد که بخش‌هایی از آن را ادامه می‌خوانید:
این شنیدم پدر به فرزندش
در شب عید داد آموزش
امشب آماده باش باش پسر
حمله ور می‌شوند چند ارتش
لشکری طالبان آجیلند
لشکری قاتل چلو و خورش
ظرف پر پرتقال خونی را
سر بُرند این گروهک داعش

در بخش دیگری از این مراسم نوبت به اجرای سرودی طنز رسید که گروه سرود «بانوایان» به اجرای این برنامه پرداختند. این سرود آنقدر جذاب و سرگرم کننده بود که با استقبال حاضران در سالن روبرو شد.

در ادامه این برنامه نوبت به اجرای یک استندآپ کمدی رسید. این استندآپ توسط حمید علیزاده، اجرا شد که موضوع آن درباره مناسبت‌های روز و روز ملی فناوری هسته‌ای بود. این بخش از برنامه با استقبال و خنده حاضران در سالن برگزاری این برنامه همراه شد و در انتها نیز مردم، هنرمندان اجرای آن را مورد تشویق قرار دادند.

بخش بعدی پانزدهمین شب شعر طنز انقلاب اسلامی به شعرخوانی مینا گودرزی، اختصاص داشت. خانم گودرزی اقدام به قرائت شعری طنز کرد که بخش‌هایی از آن را در ادامه می‌خوانید:
سلطان بو پیاز! که نامش بلند باد
با سکه و طلا شده دمخور عجیب نیست؟
ربطی به شعر ندارد به کل، ولی_
سانسور با سلاح آباژور عجیب نیست؟
آیا چپاندن دو سه تن، بلکه بیشتر
سیمان درون قلب رآکتور عجیب نیست؟
در پاسخ خدومیت دولت خدوم
غرغر به جای لفظ تشکر عجیب نیست؟

در ادامه این برنامه نوبت به اجرای یک استندآپ کمدی رسید. این استندآپ توسط علی زکریایی اجرا شد که موضوع آن درباره مدیریت بحران و سیل‌های اخیر کشور بود.

بخش بعدی پانزدهمین شب شعر طنز انقلاب اسلامی به مناسبت درپیش بودن میلاد امام حسین (ع) مولودی خوانی بود که این برنامه توسط کربلایی حسین رضائیان اجرا شد.

ادامه این شب شعر طنز انقلاب اسلامی به خوانش متنی طنز اختصاص داشت. این متن خوانی توسط رضا عیوضی، و با موضوع «تبلیغات تلویزیونی» قرائت شد که استقبال بسیار خوب مخاطبان را به همراه داشت.

بخش بعدی شعرخوانی این برنامه به شعر خوانی امین شفیعی، اختصاص داشت. شفیعی، در این برنامه شعر طنزی را اجرا کرد که بخش‌هایی از آن را در ادامه می‌خوانید:

ابر آمد به زیر خود نگریست
اثری از گیاه و سبزه ندید
گفت جایی که سبزه و گل نیست
خوب در آن جا نمی‌شود بارید
خواست آرام رد شود برود
ابر با آن همه افاده و ناز
ناگهان خاک بر خودش لرزید
از دلش نعره بر کشید پیاز
ابر، چون قیمت پیاز بدید
رعد و برق از سر و تنش بگریخت
بعد هم با زبان ابری سخت
گفت‌ای دوست پنبه هایم ریخت!

در ادامه این مراسم نوبت به اجرای استندآپ کمدی دیگری با موضوع «هویت» رسید. رسول شاکرین، این برنامه را اجرا کرد که با استقبال خوبی از سوی مردم و علاقمندان حاضر در سالن برگزاری این برنامه همراه شد.

در ادامه برنامه نوبت به شعرخوانی محمدصفایی رسید. صفایی در این برنامه شعر طنزی را قرائت کرد که بخش‌هایی از آن را در ادامه می‌خوانید:

آخرین بخش شعرخوانی پانزدهمین شب شعر طنز انقلاب اسلامی به شعرخوانی افشار جابری، اختصاص داشت. جابری در این برنامه شعر طنزی را قرائت کرد که بخش‌هایی از آن را در ادامه می‌خوانید:

جوری دهان مسئله وامانده بود و من
از کل آن کلاس رضا مانده بود و من
خودکار من به ژست نوشتن علاقه داشت
از امتحان، گناه ریا مانده بود و من

انتهای این برنامه نیز مراسم قرعه کشی پاسخ به سوال این برنامه با موضوع جمله سازی با سه عبارت چرخ اقتصادی، سانتریفیوژ و پیاز برگزار شد که «امیر طالبی» برنده این مسابقه شد. جایزه او یک عدد پیاز و دو عدد گوجه فرنگی به همراه یک عدد کارت هدیه بود که به او اهدا شد.

انتهای پیام/

برچسب ها: ادبیات ، طنز
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.