" دیشب پلدختر فقط یک پزشک عمومی داشت!
امروز شهر کمی آرامتر شده بود.
روز اول، مردم شهر همه ناامید و غمزده بودند. ماهم.
حس تنهایی بد دردیست.
بدون اغراق، ندیدم کسی از مردم شهر گریه کند. بغضشان را بارها دیدم اما اشک نه! انگار غرورشان اجازه نمیدهد.
ما هم بغض داشتیم.
حس تنها بودن خیلی دردناک است.
اما حالا فرق کرده. نیروهای مردمی هنوز میآیند. شهر را زنده کردهاند.
شهر دو پل دارد که شرق و غرب را بهم متصل کرده. پل اول تخریب شده. سرهنگ ارتش گفت ما ۲۴ ساعته مشغولیم تا پل را درست کنیم
۴ صبح رفتم سرکشی. سرهنگ راست میگفت.
آب شهر قطع است اما آب معدنی در شهر به فور در اختیار مردم هست. موکبهای نیروهای مردمی از شهرهای مختلف دایر شده.
امروز با شبکه افق مصاحبه کردم. مجری گفت مسئولان اعلام کردن آب شهر وصل شده! گفتم نه!
پرسوجو کردم، فهمیدم فقط آب یک محله کوچک وصل شده! این خوب نیست. اعتماد عمومی از بین میرود. باید دقیق حرف زد.
دکتر زاکانی نماینده سابق مجلس را دیدم. چون پزشک است، سریع رفتم پیشش.
کناریش گفت آمده بررسی وضعیت، تا اگر لازم باشد به پزشکان داوطلب اطلاع دهد که خود را برسانند.
گزارشی از وضعیت درمانی به او دادم. گفتم که بیمارستان امام خمینیِ شهر آمادگی لازم را ندارد. گفتم که ساعت ۲ شب رفتم بیمارستان سری بزنم. در شهر سیل زده فقط یک پزشک عمومی بود! باورتان میشود؟؟
یکی از مسئولین بیمارستان درگوشی بهم گفت برخی پزشکان تق و لق میآیند! و به بهانههای مختلف شهر را ترک میکنند!
باور کردنی نیست اما واقعیت دارد!
بعد رفتم بیمارستان سیار سپاه. ستوان سپاه گفت امروز ۳۰۰ مریض ویزیت شدند. اما مشکل پزشک داریم. بخشی از پزشکان ما در گلستانند و بخشی دیگر رفتند خوزستان. گفت ما بیمارستان سیاریم و موقت، نهایتاً اول اردیبهشت میرویم خوزستان.
چادرهای هلال احمر هم نهایتاً مداوای سرپایی میکنند.
شهر آب ندارد...
آب رودخانه با فاضلاب شهر یکی شده...
حمام رفتن بسیار دشوار است...
با شروع آوار برداری احتمال حوادث و شکستگیها بالا رفته...
بهداشت در وضعیت قرمز است...
و آن وقت، در شهر سیل زده تنها یک پزشک عمومی است...
وزیر بهداشت پاسخ بدهد.
.
پینوشت:
پزشکان باوجدان و شریف خودتان را به پلدختر برسانید که هوا بس ناجوانمردانه سرد است. "
انتهای پیام/