عضو مجلس خبرگان رهبری افزود: جشن و مراسم همچنین یک تجلیلی است برای این که یک واقعه در ذهن مان عظمت پیدا کند. آن روز و حرمت آن برای ما تمرین شود و عادت کنیم و انس بگیریم. اینها مقدمه است اما اصل و هدف این است که اهداف و فلسفه آن عید را بررسی کنیم که چه بوده و چگونه بوده و چه کاری انجام گرفته و این که چه اهمیتی دارد. باید در روز عید این مسائل را بررسی کنیم. اعمالی که آن روز دارد هم برای متوجه کردن ما به این حقیقت است. باید به اعمال آن روز عمل کنیم و از فیوضاتش استفاده کنیم و پیامش را بشنویم و به آن عمل کنیم و اصل این است. برای همین عید را در روایت معنی کرده اند به این که اگر انسان در روزی ثواب کند و یا در روزی گناه نکند آن روز عید است.
این استاد دانشگاه ادامه داد: این است که برخی از عرفا گاهی به این نکته متوجه شده اند که من اگر هر روز یک گناه کنم - تازه اگر انسان بتواند خیلی خودش را هم مراقبت کند و بیش از یک گناه نکند - هرسال میشود ۳۶۵ گناه؛ یعنی ۳۶۵ بار فرمان و قانون خدا را شکستم و تازه توقع بهشت دارم و آن هم این که در مرتبه بالای بهشت قرار بگیرم. اگر یک روز را انسان بتواند گناه نکند آن روز عید است و اگر یک روز گناه نکرد و کار خیری انجام داد و مخصوصاً کارهایی که خدمت به مردم باشد اینها عید بالاتری میشود. پس ما در اعیاد باید تلاش کنیم عیدمان، عید باشد به این معنا که گناه نکنیم و ثواب کنیم و اعمال بیشتر و خدمات بیشتر کنیم. همچنین پیام آن روز عید را بگیریم و به آن عمل کنیم و آن را در ذهن مان نهادینه و متمرکز کنیم تا بعد از عید هم آثارش بماند. تلاش کنیم مبعث که تمام شد آثار آن در ذهنمان بماند یا ماه رمضان که تمام شد آثار آن در ذهن مان و عمل مان بماند و ما را متحول سازد.
هاشم هاشمزاده هریسی سپس گفت: از زاویهای دیگر اگر نگاه کنیم عید از عودت به معنای برگشتن است. یعنی آن حادثه که اتفاق افتاده و خیر و برکاتی که در آن عید وجود دارد، اگر به آن فیض خاص و آن برکت توجه کند، به آن فیض و به آن رحمت و نعمت خدا برمیگردد. آن نعمت را یاد میکنیم تا از آن بیشتر استفاده کنیم. عید یعنی برگشت به آن نعمت و برکتی که خداوند عنایت فرموده است. در بعثت، خداوند برای ما دین اسلام را عنایت کرده و نبوت پیغمبر را در اختیار ما گذاشته است. خداوند رحمت للعالمین را در اختیار بشر گذاشته و آن احکام و تعالیم زنده کننده بشر را در اختیار ما گذاشته که یک علم است و این علم را به روی ما باز کرده. در واقع جهان دیگری را به روی ما گشوده و نزول قرآن و طریقه نزول قرآن را برای ما عنایت فرموده است. بعثت با قرآن همراه است و چند آیه قرآن در آن روز نازل شده است.
وی افزود: عید یعنی برگشتن و این است که مفهوم و معنا به عید میدهد. تنها جشن گرفتن بدون این که به این مسائل توجه کنیم گاهی حتی ممکن است اینها ما را مغفول کند و غفلت بیاورد که درست نیست. اما اگر مایه یادآوری باشد یعنی عید گرفتن و جشن گرفتن مقدمهای باشد برای یادآوری پیام عید، آن وقت است که ارزش پیدا میکند. اعیاد، ایام الله هستند. یعنی اعیاد روزی هستند که در آن روز و یا در آن شب خدا برای بندگانش نعمت و رحمت و برکت داده و فیوضات فرستاده است. یک بار هم نیست و ماندگار است و هر سال این فیوضات تکرار میشود. این است که نعمت بزرگی است. اعیاد را باید به عنوان ایام الله و لیالی الله حفظ کنیم. از طرفی با برگزاری مراسم و جشن و از طرفی هم با عمل کردن به پیام آنها.
هاشم هاشمزاده هریسی اضافه کرد: همه این اعیاد برای ما نعمت الهی است که به ما عنایت شده. در میان همه این اعیاد، بعثت از اعیاد بزرگ و ام الاعیاد است یعنی مادر عیدهاست. برای این که نعمتهای دیگر از بعثت شروع شده اند. بعد از بعثت است که پیامبر مبعوث شده و بعد از آن هم اولاد پیامبر و ائمه اطهار آمده اند. بعد از بعثت مسأله غدیر پیش آمده و زاییده از بعثت است. ولادت علی (ع) در ۱۳ رجب و سپس لیالی قدر در ماه رمضان و بعد نیمه شعبان، همه اینها زاییده بعثت است. بعثت مادر اعیاد است که در آن اسلام و قرآن به ما عطا شده است. میلاد ائمه و اوصیای الهی همه بعد از بعثت است و احکام و روزها و شبهای با فضیلت که به وجود آمده، از بعثت بوده است.
وی خاطرنشان کرد: ما باید بیشترین توجه را به بعثت به عنوان ام الاعیاد داشته باشیم. بیشتر با اهداف بعثت باید آشنا شویم. در این مراسم از همه مسائل از جمله فضائل رسول خدا و عظمت اسلام و قرآن یعنی از همه چیز میتوانیم حرف بزنیم. چرا که بعثت، معدن همه چیز است. در بعثت هر سخنی در رابطه با اسلام و اخلاقیات و فضائل بیان کنیم تناسب دارد. مخصوصاً مسأله اخلاق چرا که پیامبر برای اخلاق مبعوث شده است. گرچه متأسفانه برخی جاها به این نکته خیلی ظلم میکنند و آن را کمرنگ میکنند مبنی بر این که پیامبر برای اخلاق مبعوث نشده است. بعد سدهها این سخن شنیده میشود و جای تعجب دارد. مگر اخلاق را چه معنا میکنیم؟ اخلاق یعنی انسانسازی و انسان شدن و فضائل انسانی و مکارم انسانی. عدالت و تقوا که میگوئیم اینها خارج از اخلاق نیست.
هاشم هاشمزاده هریسی همچنین عنوان کرد: عدالت و تقوا جز اخلاق است. اگر در یک کشور یا نظام اسلامی اخلاق و عدالت نباشد چه میشود؟ مانند شب تاریک میشود و ظلم و جنگ برپا میشود. اخلاق یک معنای وسیعی دارد. مکارم اخلاق و فضائل اخلاق، همان انسان سازی است. اخلاق انسان را میسازد و این هدف پیامبر بر همه چیز مقدم است. باید بیشتر در این باره گفته شود و اهداف پیامبر که برای علم و تزکیه و خودسازی آمده یعنی همان اهداف بعثت بیشتر گفته شود تا با اهداف بعثت آشنا شویم. باید اهداف بعثت را در ایام عید مبعث کاربردی کنیم تا به آنها عادت کنیم. اگر هر سال که این مسأله تکرار میشود یک مقدار روی این کار کنیم کشور آباد میشود. مسائل بعثت خیلی مهم و خیلی گسترده است.
وی اظهار داشت: امیدوارم در عید مبعث و اعیاد دیگر حداکثر استفاده را از این فیوضات الهی ببریم. پشت سر آن سوم شعبان میآید و قبل از آن ولادت حضرت علی (ع) و بعد از آن هم ولادت امام حسین (ع) و سپس نیمه شعبان و ماه رمضان که همه زاییده بعثت است و از بعثت نشأت گرفته اند. ان شاء الله ما از همه این فیوضات الهی که برکات و نعمتهای خداوند برای ما هستند غافل نباشیم و اینها را یاد کنیم و اینها را یادآوری و بررسی کنیم تا پیامهای آنها را دریابیم و انسان شویم تا بتوانیم یک جامعه انسانی و الهی تشکیل دهیم.
وی افزود: واقعاً جامعه ما امروز به این مسائل نیاز دارد. جامعه ما امروز دارد به سوی بد اخلاقی و بی تقوایی مخصوصاً بی تقوایی سیاسی و اجتماعی پیش میرود. این مسائل بسیار زیاد شده است. به نام اسلام و خدا داریم گناه میکنیم و دیگران را ناراضی میکنیم در نتیجه فقر و فاقه و بیعدالتی پیش میآید. ما باید اینها را در این اعیاد دریابیم و برگردیم. عید به معنای عودت و برگشتن است و اگر برگشتیم، عید میشود و اگر برنگردیم عید نمیشود و صرفاً ظاهر سازی است. ظاهرسازی دردی را درمان نمیکند. انشا الله خداوند ما را در یافتن اهداف اعیاد مخصوصاً در نظام اسلامی و کشور اسلامی و جامعه اسلامی موفق بدارد.
هاشم هاشمزاده هریسی در بخش دیگری از سخنان خود پیرامون تلاشهای دشمنان پیامبر بعد از بعثت گفت: خیلی مشخص بود که دشمنان اسلام از پیامها و اهداف اسلام و بعثت متضرر میشدند. آنها که متضرر نبودند و افرادی که قدرت و توان استکباری نداشتند و اهل قدرت و استثمار و ظلم نبودند، همه آمدند و سریع هم آمدند و در عرض ۱۰ سال اسلام اوج گرفت. آنها که مزاحم بودند کسانی بودند که از این اهداف متضرر میشدند و فقط برای این که متضرر میشدند به هر چیزی مثل تهمت و افترا چنگ زدند و نسبتهای ناروا به پیامبر دادند تا پیامبر را از آن عظمت و خوشنامی پایین بیاورند و تأثیر زبان و بیان ایشان را کمتر کنند.
وی اضافه کرد: یکی از اقدامات مهم شأن این بود که از شنیدن آیات قرآن جلوگیری کردند و اعلام کردند که شما وقتی دنبال رسول خدا می روید حتی اگر با مخالفت و دشمنی هم می روید کوشش کنید که آیات قرآن را نشنوید. آیات قرآن تأثیراتی دارد که اگر به گوش شما بخورد و به مغزتان وارد شود دیگر شما را متحول میکند و مسحور میکند. سر و صدا ایجاد کنید که صدای قرآن را نشنوید. بنابراین جلوی شنیده شدن قرآن را گرفتند و مسائل مختلف دیگر مثل اسم گذاشتن و ساحر نامیدن پیامبر و تمام توان خود را به کار گرفتند. از طرفی ۸۰ جنگ بر پیامبر تحمیل کردند.
هاشم هاشمزاده هریسی افزود: جنگهایی که پیامبر انجام داده را باید از این زاویه مورد توجه قرار داد که آن زمان شرایط و فضای جنگ بود. این که پیامبر جنگهای زیادی کرده یا مثلاً با دشمنان برخوردهای خصمانه و جنگ مآبانه داشته به این معنا نیست که اسلام دین جنگ است یا دین خشونت است و دینی است که هیچ تعاملی با دشمن ندارد؛ معنایش این نیست. این که با آنهایی که با اسلام مخالفند یا مسلمان نیستند با آنها همیشه بجنگد و هیچ تعاملی نداشته باشد معنایش این نیست. بلکه آن موقع فضا را فضای جنگ کرده بودند و فضا را خشونتی و فضای دشمنی کرده بودند. این شرایط را آنها به پیامبر (ص) تحمیل کرده بودند. پیامبر اهل جنگ و خشونت نبود بلکه رحمت العالمین بود و میآمد که با کلام زیبا و با حرمت و احترام مردم را خطاب کند و احکام الهی را بگوید تا هر کس خواست گوش دهد و عمل کند و هر کس نخواست گوش ندهد و عمل نکند.
وی سپس عنوان کرد: همه جنگهای پیامبر مستقیماً یا دفاع بوده یا نهایتاً دفاع غیر مستقیم بوده اند. این مسائل مربوط به این شرایط است و به این معنی نیست که اسلام همیشه اعلام جنگ میکند و ما هم باید همیشه با دنیا اعلام جنگ کنیم. حتی در میان خودمان اگر مثلاً فلان فرد یک حرف و اندیشه دیگری دارد برای مقابله با او شمشیر برداریم؛ خیر، این طور نیست. آن فضا و شرایط زمان پیامبر را نباید با همه فضاها مقایسه کنیم. برخی احکام مربوط به آن شرایط است که توجه کنیم آن شرایط را هم پیامبر به وجود نیاورده بود. پیامبر نمیخواست حتی یک جنگ کند چه رسد به ۸۰ جنگ. چرا باید جنگ کند؟
هاشم هاشمزاده هریسی در ادامه اظهار داشت: وقتی نمیگذارند صدای پیامبر شنیده شود و هنگام خواندن قرآن هم سر و صدا میکنند تا آیات قرآن شنیده نشود و موانع ایجاد میکنند و زیر پای رسول خدا (ص) خس و خاشاک میریزد که نتواند پیش رود، به جز جنگ چارهای نیست. این جاست که جنگ میشود جهاد. جنگهای پیامبر جهاد بود. تفاوت جنگ با جهاد در این است که جهاد یعنی کوشش برای هدفی و این که موانعی را از سر راه هدف برداریم. بعثت این شرایط را پشت سر گذاشته و باید این طور پیامبر و اسلام را تحلیل کنیم. اسلام دین جنگ و خشونت که با هیچ کس و هیچ کشوری تعامل نداشته باشد نیست. اگر این طور بود اسلام روی زمین تنها میماند. خدا نمیخواهد اسلام در دنیا تنها بماند و در افکار عمومی معیوب و خشونت طلب تلقی شود.
وی ادامه داد: قرآن یک تعبیری دارد که مانند خورشید برای جهانیان روشن کننده است: والصلحُ خیر. یعنی هرچه توان دارید به سوی صلح ببرید چون بهتر است. از طرفی اسلام یک دین جامعی است. وقتی میگوید والصلح خیر معنایش این نیست که بنشینید و بگذارید هر ظلمی را بکنند و شما حرفی نزنید و دفاع نکنید. اگر صلح را نخواستند و جنگ را تحمیل کردند آن وقت دفاع مقدس است و میشود جهاد. این جاست که جهاد مقدس است. جهاد در اسلام چنین است. حضرت علی (ع) یک تعبیر دارد که میفرماید: «آخر الدواء الکی». انسان باید به زخم دیگران مرهم بگذارد و آرام و با مهربانی و صبر و حوصله آن زخم را ترمیم دهد و آن را تبدیل به سلامت کند. اما اگر هیچ مرحمی اثرگذار نشد و کار از مرهم گذشته، میآیند آن زخم را داغ میکنند و با داغ بهتر میشود.
هاشم هاشمزاده هریسی در پایان گفت: جنگهایی که در تاریخ اسلام میبینیم به این معناست. نه این که تصور شود ما خوشحال می شویم جنگ درست کنیم و آدم بکشیم و کشته شویم؛ خیر اینها نیست. نباید جنگ و جهاد و اسلام و قرآن و بعثت را این طور تفسیر کرد. قرآن میگوید و الصلح خیر اما یک تبصره نیز دارد که اگر نگذاشتند صلح شود و اگر جلوی صلح و صفا و انسانیت و صمیمیت را گرفتند و خس و خاشاک جلوی راه انسانیت ریختند و اگر فضا را مسموم و زهرآگین کردند و غوغا ایجاد کردند و نگذاشتند این صدا به جایی برسد و راه دیگری پیدا نشد، آن وقت مسأله دفاع و مسأله جهاد پیش میآید که یک حالت اضطراری است. جهاد در شرایط اضطرار است.
منبع:مهر
انتهای پیام/