سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

سفرنامه مدرسه عشق از سرزمین شهدا+تصاویر

امسال هم جنوب میزبان عاشقانی بود که از دور و نزدیک برای عهدی دوباره، خود را به سرزمین شهدا رسانده بودند.

به گزارش حوزه قرآن و عترت  گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، امسال هم همچون سال‌های گذشته بخش‌های جنوبی کشور از جمله آبادان، خرمشهر میزبان مسافرانی هستند که به شوق دیدار از شلمچه، اروند، طلائیه، دو کوهه پا به این خاک سرخ گذاشتند خاکی که در بدو ورود آرامش خاصی را به انسان منتقل می‌کند، زیرا وقتی به این مناطق می‌رویم انگار که به سمت شهدا حرکت می‌کنی میهمان‌هایی که حالا شهدا میزبانش شدند.

کاروانی نود نفره بودیم تقریبا دو اتوبوس شدیم که همه خانوادگی به این سفر معنوی آمده بودند. قرار حرکت ساعت ۸ صبح از خیابان طالقانی بود صبحانه را خوردیم و به سمت دیار جنوب حرکت کردیم نزدیک قم روحانی جوانی به ما ملحق شد. درواقع این کاروان سالهاست، سال جدید را به جنوب کشور سفر می کنند و امسال من برای اولین بار با آن‌ها عازم شدم.

چند ساعتی که در مسیر گذشت برای اینکه متوجه گذر زمان نشوم شروع به خواندن کتاب «قصه دلبری» کردم کتابی با روایت زنانه‌ همسر شهید مدافع حرم محمد حسین محمد خانی؛ آنقدر این کتاب روان و ساده دل انگیز است که یک روزه تمامش کردم نزدیک به شهراندیمشک شدیم و به مقبره‌ چند شهید گمنام رفتیم درواقع از همانجا بود که دیگر بوی شهدا به مشام می‌رسید و شهر به شهر مقبره‌ای از شهدا ساخته شده بود موضوع قابل توجه این بود که اغلب شهدا در این خاک گمنام دفن شده بودند نیمه‌های شب از اندیمشک به سمت آبادان حرکت کردیم حدود ساعت ۳ بامداد به آبادان رسیدیم.

محل اقامت ما مدرسه‌ای بود شاید برای اولین بار به جای هتل به مدرسه برای اقامت رفته بودم، اما این فضا برای همه جذاب ودرس آموز بود اصلا انگار قرار بود به مدرسه‌ برویم که کلی از این مدرسه دست پر برگردیم کلی یاد بگیریم که همینطورهم شد و حتی نام کاروان هم مدرسه‌ عشق راهیان نور گذاشتند.

بعد از استراحت به یادمان شهدای شلمچه رفتیم محیطی بسیار معنوی که وقتی پای به آنجا می‌نهیم آرامش عظیم دل ما را فرا می‌گیرد. خاک سرخ رنگ شلمچه، دل را به سمت شهدای شلمچه می‌برد. چنان معنویتی در این فضا حاکم است که نمی‌توان بی‌وضو در این منطقه گام نهاد. این منطقه را نمی‌توان توصیف کرد جز اینکه بگوییم براستی شلمچه قطعه‌ای از بهشت است.

حس نزدیکی شلمچه به حرم امام حسین علیه السلام برای همه وجود داشت و همانجا با روحانی کاروان سلام به امام حسین علیه اسلام دادیم دعا کردیم و از شهدا خواستیم که زیارت امام حسین علیه السلام در سال ۹۸ نصیبمان شود.

مقصد بعدی، اروند رود بود جایی که کشتی عاشورا کنار اروند لنگر انداخته و هر چند ساعت زائران را در اروند می‌گرداند و حاجی آقایی با شور و احساس تمام از عملیات، جبهه و روحیات رزمندگان می‌گفت.

کنار اروند تابلوی بزرگی نصب کرده‌اند که در سمت ما، تصویری از دومین روز عملیات والفجر ۸ بود و در سمت دیگر، رو به عراق  تصویر با ابهتی از امام خمینی که به دو زبان عربی و انگلیسی نوشته است: آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند.

 غیر از زائرانی که به محل یادمان می‌آمدند، ساکنان منطقه هم هر روز می‌آمدند و بساط ناچیزشان را پهن می‌کردند. یکی آب معدنی و نوشابه، دیگری بستنی و فلافل، همین‌طور حصیر، بادبزن، اسباب‌بازی و... بازاری است که اکثرشان نوجوان بودند.

در مسیر‌های مختلف روحانی کاروان موضوعات را مطرح می‌کرد که همه را به فکر فرو می‌برد در واقع شبی که برای استراحت می‌رفتیم در جستجوی مباحثی بودیم که حاج آقا امامی همان روحانی کاروان مطرح می‌کرد. مثلا روزی از ما خواستند به دنبال تعاریف واقعی از جهاد و غربت ائمه معصومین علیه السلام برویم دو روز فکر‌ها مشغول شده بود که در نهایت به جواب رسیدیم.

اما روز آخر سفر، عازم طلائیه شدیم جایی که می‌گفتند شهید همت برای انجام به تکلیف امام خمینی برای حفظ جزیره مجنون ساعت‌ها فکر می‌کردند آنقدرکه خسته می‌شدند.

طلائیه محل شهادت سردار خیبر شهید همت، برادران باکری و قطع شدن دست شهید خرازی است و عملیات‌های مهم بدر و خیبر در آن واقع شد اولین خاکی بود که عراق گرفت و آخرین خاکی بود که آن را رها کرد.

قدم به قدم خاک طلائیه خون شهیدی ریخته شده و تو نمیتوانی جایی قدم بگذاری و با اطمینان بگویی اینجا کسی شهید نشده! پس خلع نعلین میکنی و پابرهنه بر خاک مقدسی قدم مینهی که فقط ملائکه می‌دانند آنجا شهیدان با خدا چه سودایی کردند.

آروزی همه در روز آخر این سفر شفاعت شهدا بود به قول حاج آقا امامی از فردا که به تهران برگردید نوبت شماست که لباس رزم بپوشید برای ظهور امام زمان عج الله تعالی فرج الشریف زمینه ساز شوید.


اما خانواده‌ها در مناطق مختلف و هرکجا که میرفتیم برای یادگاری و ماندن خاطرات در کنار شهدا عکس‌هایی انداختند که بخشی از آن را در اختیار ما گذاشتند.

گزارش از عطیه آقابابایی

انتهای پیام/

برچسب ها: بقاع متبرکه ، نوروز 98
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۱۱:۲۷ ۱۴ فروردين ۱۳۹۸
عالییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
ناشناس
۱۱:۲۷ ۱۴ فروردين ۱۳۹۸
خوب بود
ناشناس
۱۸:۴۸ ۰۵ فروردين ۱۳۹۸
با تشكر