انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
قران بطور تدریجی و براساس شرایط زمان و مکان و عمدتا کلی و با شان نزول بیان شده و نیاز به تفسیر دارد. در شرایط کنونی که متفاوت از گذشته و نیاز به تفسیر نوین توسط معصوم مرتبط با عالم وحی دارد، اما حضور معصوم ممکن نیست، و هر خودباور خودشیفته حق پنداری با تفسیر به رای، افکار منحرف خود را بنام عالم دینی بر مردم تحمیل میکند، تنوع برداشت سبب ظهور مکتبهای افراطی و متعادل و محتاط و بحران در جامعه مسلمان میشود. اسیبی که افراطگرایان به مردم میزنند، هیچ گروهی نمیزند. افراطگرایان عملا در نقش پیامبر و حتی خدا ظاهر میشوند و با پررنگ کردن برخی احکام و کمرنگ یا بیرنگ کردن برخی دیگر، دین را به ابزار قدرت و فلاکت جامعه تبدیل میکنند. با اینکه امامان حسن و حسین هردو معصوم اند اما حسن بدلیل تعادلگرایی و تنفر از قدرت طلبی متکی بر جنگ و خونریزی، مغضوب و مقتول تندروهای حکومت طلب واقع شد. برای روشن شدن مردم که کدامیک برحق اند، هیچ واکنشی از سوی خدا صورت نگرفت، و عملا دین پس از پیامبر کاملا بی صاحب، و هر مدعی علم انرا بردوش گرفته و به حقوق و حیات دگراندیشان و دگرکیشان میتازد. مسلمانی زمانی کسل کننده شد که اسلام گسترش و لذت غارت کاروانها و تجاوز به زنان اسیر کم شد. اکنون با وجود امثال طالبان و داعش، اسلام خطرناکترین ابزار تهدید بشریت است، و هرگز موجب نجات و سعادت جامعه نخواهد شد. حکومت دینی در قدرت مطلق و حکم باختیار که ناتوان از ساختن دنیای مردم است، با تصرف کشور و ثروتهای ملی و محروم کردن مردم از سهم درامدهای دولت، در جهت حفظ و گسترش قدرت ضدمردمی، رسالت خود را در جلوگیری مردم از ارتکاب گناه میداند کاری که بر عهده افراد عالم و صالح جامعه بشکل موثر است نه حکومت با محرومیت و جریمه و تهدید و قتل. زیرکانه ترین شکل حفظ حکومت، مردمی کردن انست که عملا اقشار مختلف مردم، جزئی از حکومت و حافظ ان در منافع متقابل اند و در هیچ بحران اجتماعی نیاز به حضور نیروهای نظامی نخواهد بود و سیاست مردم خودجوش انقلابی علیه مردم معترض به ظلم و فساد، وجهه حکومت را خدشه دار نخواهد کرد. اگر ما از اسلام راستین اگاه بودیم، هرگز انقلاب نمیکردیم و یا حکومت دینی نمیخواستیم.