بیتحرکی معضلی است که همه این روزها با آن درگیر هستیم. با توجه به تعداد بیماریها و آمار مرگومیر مرتبط با بیتحرکی باید گفت که این عمل یکی از پرضررترین کارها برای سلامت جسمانی است. اما بدتر از آن، کارهایی است که هنگام یکجانشینی انجام میدهیم؛ تصور کنید که دقایق ارزشمند اوقات فراغت را برای شبکههای اجتماعی اختصاص دهیم. برای برخی افراد، این دقایق به ساعتها تبدیل میشوند. تحقیقات مختلف ثابت کردهاند که اعتیاد به شبکههای اجتماعی جزو بدترین عادتهایی است که افراد جامعه از لحاظ روانشناسی اجتماعی با آن روبهرو میشوند.
در یکی از مطالعات، نتایج تحقیقات گذشته در زمینه «مشخصات روانشناختی، شخصیتی و استفاده از شبکههای اجتماعی» بررسی شد. محققان به این نتیجه رسیدند که «احتمال واقعی بودن اختلال اعتیاد به فیسبوک» وجود دارد؛ چراکه معیارهای اعتیاد مثل بیتوجهی به زندگی شخصی، تمایل ذهنی، فرار از واقعیات، تعدیل و تغییرات خلقوخو، تحمل و پنهان کردن رفتارهای معتادگونه، در افرادی که بیش از اندازه از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند نیز دیده میشود. دانشمندان همچنین متوجه شدند که انگیزه استفاده مفرط از شبکههای اجتماعی متناسب با شرایط مختلف، متفاوت است. افراد درونگرا و برونگرا به دلایل مختلفی از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند. برخی نیز به دلیل خودشیفتگی به این شبکهها گرایش دارند.
تحقیقات دیگری همچنین تأیید کردهاند که افراد به نوعی به عقبنشینی یا کنارهگیری تمایل پیدا میکنند. مطالعاتی که چند سال قبل در دانشگاه سوانسی انجام شده است، نشان میدهند نوعی علائم روانی عقبنشینی در افرادی که اینترنت را کنار میگذارند، دیده میشود. این مورد تنها به شبکههای اجتماعی محدود نمیشود و تمامی مدلهای استفاده مفرط از اینترنت را دربردارد.
چند ساالی است که اینترنت به جزو جدانشدنی زندگی آدمها تبدیل شده است و افراد وابستگی زیادی به آن پیدا کردهاند؛ و البته به ابزاری که برای زندگی مدرن این روزها ضرورت دارد. به تبع این وابستگی پیامدی ناخوشایند به نام افسردگی به همراه داشته است. افسردگی به عنوان یک بیماری روانی میتواند سلامت و بهداشت روان جوانان یک جامعه را به خطر اندازد و سلامت آن را کاهش دهد. همین امر باعث شده است توجه متخصصان و پژوهشگران به این مسئله بیشتر شود و همچنین تحقیقات بسیاری نیز در این زمینه صورت بگیرد.
از طریق رسانههایی مانند فیسبوک، توییتر و هر وبگاه اجتماعی دیگر هزینههای بازاریابی تا حد چشمگیری کاهش مییابد. محبوبیت روزافزون سایتها و شبکههای اجتماعی توجه بسیاری را به خود جلب کرده است که به عنوان مناسبترین و در دسترسترین وسیله ارتباط مورد استفاده طبقات مختلف اجتماعی است.
تسهیل ارتباط با افراد بدون قید زمان و مکان، حتی با وجود فرسنگها فاصله و در نظر نگرفتن ناهماهنگی در زمان از طریق این شبکهها بسیار راحت شده است. شبکههای اجتماعی تقریباً تمام موانع ارتباطی را با امکاناتی که ارائه میدهند، از میان برداشتهاند. یکی از مهمترین تاثیرات مثبت شبکههای اجتماعی ایجاد بستر مناسبی برای متحد کردن مردم در جهت رسیدن به اهداف مشخص انسان دوستانه و اجتماعی است. این جنبشها میتوانند تاثیر شگفتانگیز در جامعه داشته باشند. از سوی دیگر نمیتوان تاثیرات منفی رسانهها و شبکههای اجتماعی را نادیده گرفت.
اگر بررسی پیامهای خود را در یک یا چند پیامرسانی که عضو آن هستید، به تماسی که روی تلفن تان در حال زنگ خوردن است یا چک کردن صفحه خود در شبکههای اجتماعی به معاشرت با دوستان صمیمی یا حضور در جمع خویشاوندان خود ترجیح میدهید، یا لایک شدن در فیسبوک و اینستاگرام برایتان اهمیت زیادی دارد، میزان توئیت شدن مطلبی که روی توئیتر قرار دادهاید ذهن شما را به خود درگیرمیکند یا تعداد کسانی که در توئیتر صفحه شما را دنبال میکنند به یک مسئله مهم در زنگیتان تبدیل شده است، شما با تاثیرات سوء شبکههای اجتماعی درگیر هستید و این میتواند نشان از ورود به روند درگیریهای ذهنی و افسردگیهای ناشی از حضور در شبکههای اجتماعی باشد.
تحقیقات دیگری که در این زمینه صورت گرفته است نشان میدهد، زمانی که اینگونه افراد از اینترنت استفاده نمیکنند، نوعی اثرات نامطلوب روانی را متحمل میشوند. غالباً افرادی که بیش از اندازه به شبکههای اجتماعی وابسته هستند و هنگام کنار گذاشتن آنها نوعی اضطراب را تجربه میکنند، درحالِ حاضر میبینیم که این اثرات روانی همراه با تغییرات واقعی در روان افراد ایجاد میشوند. نمیتوان با اطمینان این فرضیه را تایید کرد که این اثرات در نتیجه استفاده از شبکههای اجتماعی به وجود میآیند یا خیر؛ با این حال شواهد این ادعا را قویتر میکنند.
بسیاری از پزشکان علائمی همچون اضطراب، افسردگی و برخی اختلالات روانی را در افرادی که زمان زیادی را صرف استفاده از اینترنت و شبکههای اجتماعی میکنند، مشاهده کردهاند. فرد در این حالت ارتباط چهره به چهره را کم کم از دست خواهد داد، به سوی انزوا کشیده خواهد شد، از هم صحبتی با دوستان فراری میشود و دچار حالاتی نظیر خجالت، اضطراب و استرس خواهد شد.
در طی پژوهشی مشخص شد، افرادی که شبکههای اجتماعی را در هفته ۵۸ بار یا بیشتر چک میکنند سه برابر بیشتر از افرادی که در طول هفته تنها ۹ بار شبکههای اجتماعی را رصد میکنند در خطر ابتلا به افسردگی و حس تنهایی و انزوا قرار دارند.
فاطمه منفرد پویا روانشناس در گفتگو با خبرنگار حوزه دنیای ارتباطات گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان، اظهار کرد: آسیبهای روانی در استفاده از شبکههای اجتماعی قطعاً افرادی که به طور نامناسب از ان استفاده میکنند را درگیر خواهد کرد، در واقع استفاده بیش از حد از از هر امکانی آسیبرسان خواهد بود. شبکه های اجتماعی نیز از این امر مستثنی نیست. در این فضا، چون مرز مشخصی بین واقعیت و مجازی نیست، امکان ارایه کردن هرگونه اطلاعات و یا رفتار نادرست بدون نظارت وجود دارد. وجود تصاویر گوناگون پشت سر هم در فضای مجازی ذهن مخاطب را درگیر میکند و او نمیتواند آنها را کدگذاری کند. همچنین باورپذیری نیز به راحتی صورت میگیرد.
وی افزود: شخصیت های نمایشی در این فضا به راحتی امکان عرضه اندام دارند و افراد ناخوداگاه باورشان میکنند. افرادی که به طرز افراطی در شبکههای اجتماعی حضور دارند، در اثر ترشح دوپامین در مغزشان حس سرخوشی به آنها دست میدهد که علائم آن شبیه افرادی است که مواد مخدر استفاده کردهاند.
انتهای پیام/