من احساس میکنم که یک فاصلهای بین ما ائمهجمعه، روحانیون و مردم هست و معتقدم که در به وجود آمدن این فاصله، بین ما و مخصوصا نسل جوان، خود ما مقصر هستیم. این فاصله شاید به خاطر یکسری شأن و شئوناتی که ما برای خودمان ساختهایم ایجاد شده، اما درست نیست و باید همه تلاشمان را بکنیم تا این فاصله کمتر شود و از بین برود. این درست است که وظیفه ما این است که مسائل دینی، اطلاعات و معارف الهی را منتقل کنیم، اما باید بین همین جوانها و مردم باشیم، با آنها رفاقت کنیم و لابهلای همین رفاقتها معارف الهی را هم منتقل کنیم. فلسفه همه این فعالیتها هم همین است.
این حرکت در بیمارستان به ذهن من رسید. الان حدود یک ماه است که به خاطر کمردرد شدید در بیمارستان بیلهسوار بستری هستم، مردم هم به خاطر لطفی که دارند زیاد برای ملاقات میآیند. در یکی از همین ملاقاتها یک نفر به من گفت که حاجآقا از بازار خبر نداری؟ بازاریها لباسهایی را که چند سال پیش خریدهاند با قیمتهای گزاف امسال به مردم میفروشند و نهتنها به نیازمندان کمک نمیکنند که به سود کم هم قانع نیستند و برهمین مبنای گرانیهای امسال روی کالاهای چند سال پیششان قیمت گذاشتهاند. همین درددل ساده باعث شد که من غروب شنبه به جمع بازاریها بروم و از آنها بخواهم انصاف بیشتری به خرج بدهند و مراعات حال محرومان را بکنند.
همه جمع شده بودند و این حرکت برای مردم چه خریداران، چه فروشندگان جالب بود، من میگفتم که اگر انصاف داشته باشید با خدا معامله کردهاید و هیچکسی در معامله با خدا ضرر نمیکند. خوشبختانه بازاریها هم اغلب از این حرکت استقبال کردند، جز یک نفر که جلو آمد و گفت: کسی هم هست که به فکر ما بازاریها باشد؟ ما هم وضعمان خوب نیست. من هم در جواب گفتم که «ارحم ترحم» رحم کنید تا به شما رحم شود و این واقعا اعتقاد قلبیام است که در این وضعیت اقتصادی و این خبرهایی که هرچند وقت یک بار از اختلاسهایی که باید در گینس ثبت شوند منتشر میشود، ما مردم باید خودمان به داد خودمان برسیم، وقتی یک فروشنده به اندازهای سود کرده که زندگیاش بچرخد دیگر چرا باید جنسی را که قبل از گرانی خریده به قیمت ده برابر بفروشد؟! حرکت من هم یک کار ساده بود، اما واقعا این طور واکنشها نیاز جامعه ماست و شاید به همین خاطر هم در فضای مجازی منتشر میشود.
بیشتر بخوانید:اقدام قابل تحسین برانگیز امام جمعه بیله سوار + عکس
بله همین طور است، واقعیتش را بخواهید من بخشی از وقتم را صرف مطالعه اخبار و کامنتها در فضای مجازی میکنم تا ببینم نگرانی و دغدغه اصلی مردم ما چیست و مشکل از کجاست؟
خب از کجاست؟
متاسفانه بحث گرانی در راس همه مشکلات قرار گرفته و تا اندازهای بقیه را هم تحت تاثیر قرار داده است. بالطبع آن مشکلات دیگری هم به وجود آمده، بحث بیکاری و اشتغال جوانها هم هست که واقعا مساله بزرگی است، اما معتقدم مردم ما اگر کنار هم باشند اگر هوای همدیگر را داشته باشند و با هم مهربانتر باشند، این دوره بحران اقتصادی را هم طی میکنیم. البته اگر مردم همه با هم همراه بشوند. در همین رابطه هم چند روز پیش در راستای لبیک به دعوت امام جمعه محترم اردبیل حضرت آیتا... آملی در برگزاری پویش نوروز ساده من از مردم شهرمان خواستم تا امسال نوروز را ساده تراز همیشه برگزار کنند، چراکه یکی از مباحثی که در متون دینی ما خیلی به آن سفارش شده، همین بحث قناعت و پرهیز از اسراف است.
قطعا باید همین طور باشد. من معتقدم که یکی از عوامل گرانی خود ما هستیم چرا که وقتی جنسی گران میشود، به جای این که از خریدش اجتناب کنیم به خرید بیشتر آن روی میآوریم و خواسته یا ناخواسته در افزایش قیمت این کالاها نقش داریم، من امامجمعه هم هنوز برای بچههای خودم چیزی نخریدم، نه بازار رفتیم و نه قصد داریم برویم و نه توانایی خرید را داریم. حقیقت این است من از این مردم جدا نیستم.
بله ... شاید، اما رویه من همین است حتی اگر متفاوت باشد. من یادم است در دوران نوجوانی و جوانی وقتی برخورد سرد و سنگین برخی ائمه جمعه را با خودم میدیدم، همیشه میگفتم که اگر من یک روز امام جمعه بشوم حتما ارتباط بهتری با مردم مخصوصا نسل جوان برقرار میکنم و در این پنج سالی هم که امامجمعه اسالم و بیلهسوار هستم سعی کردم این اصل را رعایت کنم.
ببینید من از دوره دبیرستان با فضایی که در مدرسه میدیدم متوجه میشدم که نوجوانها و جوانهای ما گرایش و علاقه چندانی به مسائل دینی ندارند و از همان زمان این مساله دغدغه ذهنی من بود که چطور میشود کاری کرد که نسل جوان به دین نزدیکتر شود به خاطر همین با اینکه دانشگاه هم قبول شدم، اما به حوزه علمیه رفتم و از سال ۷۴ یعنی چهار سال بعد از ورود به دوره طلبگی دوباره به فضای دبیرستانها برگشتم و سعی کردم با دوستی با دانشآموزان آنها را به دین نزدیکتر کنم.
من جوانها را باور دارم، در این بیست و چند سالی هم که با این نسل در ارتباط هستم، جوانها را خوب شناختهام، میدانم که این نسل روح پاک و لطیفی دارد، وجودش سرشار از انرژی و نشاط است و فقط نیاز به همراهی و درک متقابل دارد. شاید باورتان نشود، اما در فضای مجازی من روزانه بیش از صد پیام از همین جوانها دارم و خودم را مقید میدانم که به تک تک پیامها جواب بدهم، چون معتقدم که این ارتباط باید حفظ شود. حتی مثلا وقتی برای بازدید به مدارس میروم با همه دانشآموزان مثلا همه ۲۲۰ نفر، یکی یکی دست میدهم وسلام و علیک میکنم. بهعمد هم این کار را انجام میدهم تا دانشآموزان حس نکنند منِ امامجمعه از آنها جدا هستم.
اتفاقا یک بار یکی از دانش آموزها به من گفت که اولین بار است که یک امامجمعه را از فاصله اینقدر نزدیک میبینم!
این بحث تاثیر قطعی معدل دیپلم در کنکور از سوی کارشناسان نظام آموزشی ما مطرح شد و من واقعا به این بحث معترض بوده و هستم. چراکه سطح آموزشی مدارس ما در نقاط مختلف کشور یکسان نیست، شهرستانهای ما واقعا محروم هستند مثلا ما الان در بیلهسوار یک دبیر زیستشناسی برای دخترها نداریم، چطور میشود انتظار داشته باشیم معدل در کنکور دخیل باشد وقتی همه دانشآموزان از امکانات و شرایط یکسان برای تحصیل برخوردار نیستند.
منبع:رزونامه جام جم
انتهای پیام/