سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

۶ نکته که زنان باید درباره خشم آقایان بدانند

این روز‌ها برخی آقایان به خاطر مشکلاتی که در محیط کسب و کار دارند یا مسائل مالی و اقتصادی که با آن دست‌به‌گریبانند، دچار عارضه‌ای شخصیتی و رفتاری شده‌اند که می‌توان آن را «عصبانیت و پرخاشگری نهفته» نامید.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، تعداد قلیلی از مرد‌ها تصور اشتباهی دارند مبنی بر اینکه اگر در محیط‌های اجتماعی و خانوادگی خود را عصبانی و ایرادگیر نشان دهند می‌توانند با تسلط بر اوضاع، امور جاری خود را بهتر مدیریت کنند، البته خودشان به‌ویژه تعدادی که وضعیت مالی نسبتاً خوبی دارند و گمان می‌کنند پول داشتن مجوز خیلی کار‌ها را به آن‌ها می‌دهد، اسم آن را جدیت و قاطعیت می‌گذارند. همسر چنین مرد‌هایی به‌ویژه آن دسته که علاقه زیادی به شوهر و استحکام پیوند‌های خانوادگی دارند، نه تنها از تغییر رفتار همسرشان و تندخو شدن آن‌ها گله دارند بلکه باید با مشکل فاصله گرفتن بچه‌ها از پدرشان هم مواجه بشوند و تلاش کنند جلوی عمیق‌تر نشدن این شکاف را نیز بگیرند.

در این راستا، اولین واکنشی که به ذهن فرد می‌رسد مقابله به مثل و در اصطلاح عوام یکی به دو کردن است. اما آیا این راه‌حل به کاهش تنش در خانواده یا شیرین‌تر شدن زندگی کمکی می‌کند؟ مدتی پیش یکی از خانم‌های فامیل به دفترم آمده بود و به‌شدت از وضعیت رفتاری شوهرش گله می‌کرد و می‌گفت: کارشان به جایی رسیده است که بر سر کوچک‌ترین مسئله بلوایی در خانه به پا می‌شود و حتی در حضور بچه‌ها به یکدیگر توهین می‌کنند و این وضعیت نه تنها محیط خانه را برای خودش و بچه‌ها غیرقابل تحمل کرده بلکه دیدگاه بدی به دختر ارشدش که در آستانه ورود به ۱۸ سالگی است داده که اخیراً به او گفته بود: «مامان، اگر مرد‌ها اینطوری هستند، من هیچ وقت ازدواج نمی‌کنم.» این خانم از من خواست در رفع یا کاهش این مشکل به او کمک کنم. بدیهی است جامعه و محیط بیرون از خانه را که نمی‌شود چندان تغییر داد و از آن طرف مشکل داخل خانه را هم نمی‌شود به حال خود رها کرد. پس باید با پیدا کردن راهکار‌هایی حداقل تلاش کرد چنین بگو مگو‌هایی در خانه پیش نیاید یا به حداقل برسد؛ بنابراین برای راهنمایی او مواردی را که به نظرم مفید آمد توضیح دادم. در اینجا این راهکار‌ها را با شما نیز به اشتراک می‌گذاریم.

۱- آتش تنش بین خودتان را شعله‌ورتر نکنید

خشم یک ویژگی مهم دارد: حالتی گذرا است. پس کمی مهلت بدهید تا عصبانیت خود را تخلیه کند و بدانید درنهایت آرام می‌شود. اگر نتوانید کمی خویشتنداری از خود نشان بدهید و اکسیژن بیشتری بر آتش خشم او بدمید، ممکن است درگیری و کدورت بین شما چند ساعت یا حتی چند روز به درازا بکشد. فراموش نکنید برخورد و درگیری زن و شوهر تمام می‌شود، اما اثر حرف‌ها و زخم زبان‌هایی که در اثنای جر و بحث به یکدیگر می‌گویند، ممکن است برای همیشه در خاطرشان بماند.

وقتی شوهرتان آرام و منطقی‌تر شد، با او شروع به صحبت کنید. به‌رغم صحبت شما، اگر هنوز هم می‌خواست همه چیز به خواست او پیش برود، تعجب نکنید، چون شوهرتان هنوز در درونش بار عصبانیت را با خود حمل می‌کند. جهت اطلاع شما، بدن یک سیستم انرژی است و آرام و قرار گرفتن آن انرژی کمی به زمان نیاز دارد. معمولاً رفع اثر هورمون آدرنالین بدن مدت ۲۰ دقیقه طول می‌کشد. پس وقتی آرام شد، در مورد رفتار غیرمنطقی‌اش گفتگو کنید.

گفتن یک معذرت می‌خواهم عیبی ندارد. این کار یکی از قدم‌های منطقی است که شاید گفتنش در اینجا ضرورت نداشت. با این حال، این مطلب را یادآوری می‌کند که اگر شما نقشی در تشدید درگیری داشتید، خیلی ساده مسئولیت آن را بر عهده می‌گیرید و می‌گویید «متأسفم». هیچ چیز قلب عصبانی را سریع‌تر از یک عذرخواهی صادقانه آرام نمی‌کند.

۲- مرز و آستانه تحمل خود را مشخص کنید

حریم و حرمت خود را به او یادآوری و بر آن پافشاری کنید. بزرگ‌ترین اشتباهی که خیلی خانم‌ها و آقایان مرتکب می‌شوند آن است که به‌وضوح آنچه از آستانه تحملشان بیشتر است را به طرف مقابل بیان نمی‌کنند. تعیین حد و حدود و تفهیم آن یکی از مؤثرترین روش‌های مدیریت خشم در محیط خانه است.

بزرگ‌ترین فرماندهان وارد جنگی می‌شوند که بدانند در آن بازنده نخواهند بود در غیر این صورت منابع و نیروی خود را در مبارزه‌ای که بازنده می‌شوند، به هدر نمی‌دهند. هرچه فراوانی درگیری و اختلاف کمتر باشد، لذا در مبارزه‌ای که وارد می‌شویم، می‌توانیم حضور قوی‌تر و مؤثرتری داشته باشیم. برخورد مدبرانه نه تنها جایگاه شما را تقویت می‌کند بلکه احتمالاً شوهرتان را هم تحت تأثیر قرار می‌دهد و کمک می‌کند در اختلافاتی که واقعاً برای شما هم اهمیت دارد و سر هیچ و پوچ نیست، حرف شما بر کرسی بنشیند. نهایتاً در مدیریت عصبانیت او، این شما هستید که موفق خواهید شد. البته، منظور برد و باخت نیست. بلکه القای شیوه تفکری است که تصمیم بگیرید بحث و جدل سر موضوعی واقعاً چقدر می‌ارزد تا خود را به همان اندازه درگیر کنید.

۳- بی‌احترامی و تحقیر را تحمل نکنید

منظور از بی‌احترامی نوع برخورد همسرتان به‌ویژه در صورت وجود نگاهی تحقیرآمیز همچون به یک فرد پایین‌دستی و توهین کردن است. اگر در مقابل چنین حرکتی نایستید، برای همسرتان هم سازنده و اصلاح‌کننده نیست. اگر او باور کند هرچه خواست می‌تواند بگوید و کسی هم جلودارش نیست، ممکن است تبدیل به یک روال شود که در هر موضوعی حرف‌های نامناسبی را به شما بگوید تا خودش را تخلیه کند. این یک عادت رفتاری زشت و زننده است. شاید گفتنش کمی خشونت‌آمیز باشد، اما یک ضرب‌المثل قدیمی می‌گوید: «اگر یک بار از کسی ضربه خوردم، شرم بر او؛ اگر دو بار ضربه خوردم، شرم بر خودم.» بنابراین اگر شوهرتان به‌دفعات چنین رفتار تحقیرکننده‌ای با شما داشت، دیگر با خودتان است که این روال را متوقف کنید. شما می‌توانید آشکارا به او اظهار کنید حاضر نیستید و نمی‌توانید چنین بی‌احترامی‌هایی را از مردی که زمانی سر سفره عقد سوگند خورد برای بقیه زندگی تنها شما را دوست داشته باشد، تحمل کنید. اگر بیش از حد کوتاه بیایید، به او اجازه داده‌اید تصور و باور کند که رفتارش درست است. تحمل نکنید؛ حرمت و حریم خود را متذکر شوید.

۴- به برنامه خورد و خوراک همسرتان توجه کنید

خورد و خوراک شوهرتان چطور است؟ آیا مواد غذایی به‌دردنخور و غیرمفید زیاد می‌خورد؟ اهمیت تغذیه مناسب و تأثیر آن روی سلامت ذهن انسان را نباید فراموش کرد. این جمله کلیشه‌ای را شاید شنیده باشید: «ما همان چیزی هستیم که می‌خوریم»؛ واقعاً در اینجا این مسئله مصداق پیدا می‌کند. اگر شوهرتان مواد غذایی سرخ‌کردنی، مواد فرآوری شده، چربی و شیرینی زیاد مصرف می‌کند، تعجبی ندارد که ذهن او همواره ملتهب و آماده طغیان باشد. برنامه غذایی نامناسب و به‌خصوص وضعیت ضعیف دستگاه گوارش برای هضم غذا می‌تواند بر روی تعقل و حوصله افراد اثر بگذارد.

مقداری مواد غذایی خام و تازه برای وعده‌های غذایی خانواده تهیه کنید، گوشت قرمز را با ماهی و مرغ و عدس جایگزین کنید، سبزیجات، صیفی‌جات، تخم‌مرغ و میوه‌های محلی حتی آن میوه‌هایی که مغازه‌دار در کارتن زیر قفسه رو زمین می‌گذارد و ارزان‌تر است را بخرید و با شوهرتان بخورید. همچنین برخی مکمل‌های خوب مانند ویتامین B، ویتامین C، امگا ۳ و مولتی‌ویتامین مصرف کنید و او را تشویق کنید آب و شیر بیشتری بنوشد. خلق و خوی شوهر شما و تحریک‌پذیری عصبی او به طرز چشمگیری بهبود پیدا می‌کند.

۵- کنترل اوضاع را به دست بگیرید

در این قسمت می‌خواهم برخی کار‌هایی را به شما توصیه کنم تا بتوانید کنترل اوضاع را به دست بگیرید. سعی کنید همیشه یک رویکرد آرام و ملایم نسبت به درگیری‌ها داشته باشید. اگر هر دو از هم عصبانی بشوید، وضعیت به‌راحتی از کنترلتان خارج می‌شود.

گاهی ممکن است مرد دچار اختلال خشم یا برخی واکنش‌های رفتاری مرتبط با مغز باشد که بهتر است توسط یک متخصص معاینه شود. شاید شما بتوانید او را متقاعد کنید از یک متخصص بهداشت روان کمک بگیرد.
به شما توصیه می‌شود از حالت رفتاری خشم و عصبانیت نترسید. خشم نشانه فقدان قدرت واقعی است و اغلب ناشی از آن است که کسی کنترلی روی موقعیت یا وضعیت خود ندارد. اگر این نکته را به خودتان تلقین کنید، کمک می‌کند تا حالت خشم و عصبانیت را مثلاً به مانند گریه یک کودک ببینید تا «غرش یک شیر» و دیگر نمی‌ترسید.

در مورد اینکه آیا شما در عصبانی کردن شوهرتان نقشی داشتید، فکر کنید. اینجا باید با خودتان صادق باشید. اگر در بروز یا تشدید اختلاف و درگیری نقش مهمی داشتید، آن موقع نیاز به این رویکرد دارید که مسئولیت عمل خود را بر عهده بگیرید و از بابت آن معذرت‌خواهی کنید. اما اگر شما عامل برانگیختن خشم او نشده‌اید، اولویت شما باید تغییر کند و لازم است به او متذکر شوید کجا در مورد شما دچار سوء‌تفاهم شده است.

گاهی حالت خشم و پرخاشگری آقایان تبدیل به یک عادت در خانه می‌شود که به‌خاطر هر چیز پیش پا افتاده‌ای بروز می‌کند. تقصیر شما نیست که او سریع از کوره در می‌رود. این فوران خشم گاهی غیرعمدی و گاهی هم عمدی و ارادی است تا به شما اینطور القا کند که او را به عنوان فردی مقتدر و عصبانی‌مزاج باور کنید. اگر چنین شوهری دارید، اصلاً به خاطر آنچه انجام می‌دهد یا حرفی که می‌زند، خود را مقصر ندانید و سرزنش نکنید.

برای کنترل خشم شوهرتان خود را به زحمت نیندازید. در مواجهه با اولین برخورد‌هایی که با همسرتان دارید، بر روی تغییر دادن او تمرکز نکنید، چون موفق نمی‌شوید. فقط خودش می‌تواند خودش را تغییر بدهد. کاری که می‌توانید انجام دهید این است که خودتان را به نحوی کنترل کنید تا واکنش عجولانه‌ای نداشته باشید و بتوانید نتیجه را به نفع دو طرف مدیریت کنید. به عبارت دیگر او می‌تواند آتشی برافروزد لیکن شما هم می‌توانید خود را از معرض سوختن محافظت کنید.

۶- باور کنید خشم نشانه قدرت نیست

وقتی یک مرد همسرش را مورد آزار و اذیت قرار می‌دهد، درواقع خود را هم آزار می‌دهد. شاید در ابتدا خشم و غضب باعث شود مرد احساس قدرت و تسلط بکند، اما کم کم او را از درون می‌سوزاند و تحلیل می‌برد. همانند تأثیر یک «بومرنگ»، اثر سوء این تلقی اشتباه از «مردانگی» مستقیماً به سلامتی جسمی و روانی انسان برمی‌گردد. پس مرد خودش هم عذاب می‌کشد، اما هیچ گاه این موضوع را علنی نمی‌کند و نمی‌گذارد شما هم بفهمید. درنهایت این رویکرد منجر به یک چرخه بی‌رحمانه و ناخوشایندی می‌شود.

برخلاف آنچه برخی مردان تصور می‌کنند، خشم نه تنها دال بر قدرتمند بودن نیست بلکه دلیل ضعف هم هست. معلم ما در این باب می‌گفت: «افراد بزرگ و عزتمند فریاد نمی‌زنند، چون نیازی به این کار ندارند. مردان قوی و با اعتماد‌به‌نفس نیازی به داد و فریاد ندارند. پس سؤال واقعی این است که مرد و پدری که بر سر خانواده‌اش فریاد می‌زند و غضب می‌کند چه چیزی در پشت خشم خود پنهان کرده است؟»

منبع:جوان

انتهای پیام/

خشم مرد نشانه اقتدار او در خانه نیست

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.