سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

منزل زوج جوان محل خیانت شیلا به پسرعمویش

کبودی‌های صورت شیلا تازه خوب شده، اما هنوز التیامی برای زخم‌های دلش نیافته است.

به گزارش گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، کبودی‌های صورتش تازه خوب شده اما هنوز التیامی برای زخم‌های دلش نیافته است. این روزها تنها مونس تنهایی‌اش آیینه‌ای است که هر روز ساعت‌ها مقابلش می‌نشیند و به چهره در هم شکسته خود زل می‌زند و به روزهای از دست رفته زندگی مشترک ۸ ساله‌اش و جای خالی دختر کوچولویشان فکر می‌کند.

انگار همین دیروز بود که «شیلا» به اصرار پدر و مادرش و با لباس سفید عروسی سر سفره عقد با پسرعمویش - فرشید- نشست و به این وصلت «بله» گفت. هیچ‌کدام آماده این ازدواج نبودند، اما همه می‌گفتند عقد پسرعمو و دخترعمو را در آسمان‌ها بسته‌اند. سرنوشت «شیلا» و «فرشید» هم با همین باور به هم گره خورده بود.


بیشتر بخوانید؛ کشف جسد دانش آموز گمشده در رودخانه


آن‌ها در حالی با هم ازدواج کردند که «فرشید» هنوز شغلی نداشت و با پولی که پدرش می‌داد زندگی مشترکش را می‌گذراند. همین بیکاری و بلاتکلیفی زمینه دعوای گاه و بی گاه آن‌ها شده بود. گاهی این درگیری‌ها به کتک کاری هم می‌کشید. این کشمکش‌ها چند ماهی ادامه داشت تا اینکه «فرشید» با وساطت پدرش در سوپرمارکتی مشغول به کار شد. از آن موقع دیگر آن‌ها کمتر همدیگر را می‌دیدند و آرامش زندگی‌شان بیشترشده بود. حدود دو سال بعد تولد «تینا» زندگی سرد و یکنواخت آن‌ها را زنده کرد، اما آن‌ها تنها عاشق دخترشان بودند و از عشق زن و شوهری هیچ خبری نبود.

«شیلا» بیشتر ساعات شبانه روز را با دخترش در خانه تنها بود. علاقه‌ای به رفت و آمد با خانواده‌اش هم نداشت و سعی می‌کرد با دوستان مجازی‌اش سرگرم باشد. در همین شرایط بود که در فضای مجازی با «ساسان» آشنا شد. او خود را مردی دلسوز نشان می‌داد که با شنیدن مشکلات زندگی «شیلا»، او را به سازش و خوش رفتاری با شوهرش ترغیب می‌کرد.

ارتباط مجازی و گاهی تلفنی با «ساسان» تنها دلخوشی «شیلا» بود و هر صبح برای رفتن شوهرش و شنیدن صدای او لحظه شماری می‌کرد.

رابطه آن‌ها از یک دوستی اجتماعی گذشته بود و برای «شیلا» تبدیل به رابطه عاشقانه‌ای شده بود که هرگز پیش‌تر تجربه‌اش نکرده بود. ملاقات حضوری آن‌ها از یک میهمانی دو نفره دوستانه در خانه «شیلا» شروع شد. «ساسان» مهربان بود و با خریدن هدایای زیبا برای مادر و دختر حسابی در دل آن‌ها جا باز کرده بود. «تینا» هم مثل مادرش او را دوست داشت و با ترس از دست دادن این دوست مهربان و هدایای فوق‌العاده اش، رفت و آمد او به خانه را از همه حتی پدرش پنهان می‌کرد.

«شیلا» دیوانه وار این مرد بیگانه را دوست داشت و بیش از اینکه خودش را کنار شوهرش تصور کند برای آینده‌اش با «ساسان» برنامه‌ریزی می‌کرد.

کم کم این احساس را به «ساسان» نیز گفت و در اتاقی که خلوتگاه او و همسرش بود، در کنار «ساسان» تن به خیانت سپرد.

از آن روز دیگر رفت و آمد‌های «ساسان» به خانه او بیشتر شده بود. «فرشید» غافل از اینکه مردی غریبه جای خالی او را در خانه پر کرده است، هر روز تا پاسی از شب سر کار بود و زن و دخترش که از این غیبت‌ها راضی بودند کوچکترین اعتراضی نداشتند.

همه چیز طبق خواسته «شیلا» و «ساسان» پیش می‌رفت تا اینکه یک روز آنچه نباید اتفاق افتاد.

«فرشید» صبح با عجله خانه را ترک کرده بود و گوشی‌اش را روی میز آرایش «شیلا» در اتاق خواب جا گذاشته بود. عقربه‌ها، ساعت ۱۱ را نشان می‌داد و «ساسان» مثل هر روز میهمان همسر و فرزند او بود. «تینا» در گوشه اتاق با اسباب بازی‌های جدیدش سرگرم بود و «شیلا» و «ساسان» نیز به اتاق رفته بودند که «فرشید» وارد خانه شد.

چند دقیقه‌ای همه چیز به سکوت گذشت، اما این آرامش قبل از طوفان بود. «فرشید» که حضور آن مرد را در اتاق خواب خانه‌اش باور نداشت، به سمت آن‌ها یورش برد. «ساسان» که جانش را در خطر می‌دید پا به فرار گذاشت و «شیلا» با زبانی که از ترس بند آمده بود، آنقدر کتک خورد تا از هوش رفت.

«فرشید» با خانواده عمویش تماس گرفت آن‌ها «شیلا» را به بیمارستان رساندند. وقتی چشم باز کرد خبری از «تینا» و «فرشید» نبود. مادرش که از خشم سرخ شده بود بالای سرش ایستاده بود و کمی آن سوتر پدر و عمویش با هم دعوا می‌کردند.

هنوز کبودی‌های صورتش خوب نشده بود که احضاریه طلاق برایش آمد و «فرشید» با گرفتن حضانت دخترش برای همیشه او را ترک کرد.

«شیلا» چند باری با ساسان تماس گرفت، اما در کمال ناباوری، او نیز حاضر به دیدنش نشد.

از آن روز انباری خانه و میز آرایش سفید رنگ عروسی‌اش تنها خلوتگاه او شده بود. زن جوان هر روز ساعت‌ها جلوی آیینه می‌نشست و گذشته‌اش را مرور می‌کرد. دلش می‌خواست زمان به عقب بازگردد، اما دیگر برای جبران همه چیز دیر شده بود و از زندگی‌اش چیزی جز حسرت، دلتنگی و آرزو‌های برآورده نشده نمانده بود...

نگاه کارشناس

ستوان دوم زهرا کاکایی

کارشناس ارشد مرکز مشاوره معاونت اجتماعی پلیس کرمانشاه

عده‌ای از مردم بویژه آنان که تحت تأثیر ساختار‌های اجتماعی سنتی قرار دارند، میان شخصیت زن و مرد تفاوت زیادی قائلند و معتقدند که اغلب زنان به‌خاطر شرایط روحی و شخصیتی خودشان بسرعت تحت تأثیر واکنش‌ها و روابط عاطفی قرار گرفته و نمی‌توانند بر اساس منطق و واقع بینی برای آینده خود تصمیم بگیرند. این تفکر ضعیف انگاری زن دستاویزی برای تحمیل رأی و نظر خود در مورد ازدواج دختران شده و جوامع سنتی را با نوعی تنگ نظری مواجه کرده است که رهاورد چنین تنگ نظری می‌تواند به‌صورت خیانت نمود پیدا کند و آینده فرد را به مخاطره بیندازد.

منبع: ایران

انتهای پیام/

خیانتهای شیلا عقد آسمانی را باطل کرد

برچسب ها: حوادث ، اخبار جنایی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۲۰
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۱۷:۳۹ ۱۰ اسفند ۱۳۹۷
همه اين مشكلات فقط بخاطر كمرنگ شدن اعتقادات و دوري از نماز و مسائل ديني هست دوم اين شبكه هاي مجازي و ماهواره و اينترنت كه بصورت درست استفاده نميشه.
ناشناس
۰۷:۲۱ ۰۹ اسفند ۱۳۹۷
بنظرم هیچ خطایی بدترو نابخشودنی ترازخیانت در بین همسران نیست چه مردوچه زن هیچ فرقی نمی کنه،بایدشوهرش به خاطرجنبه عمومی جرم ودرس عبرت،غیرازطلاق ازقاضی محترم تقاضای حکم شلاق درملاء عام که قابل خریدهم نباشه ازقاضی درخواست کنه
هاشمی
۰۰:۱۰ ۰۹ اسفند ۱۳۹۷
کارشناس محترم لطفا در خصوص آثار مخرب و استفاده نابجا از فضای مجازی هم قدری افاضه فضل میفرمودید . همه را نمیشه تقصیر ازدواج سنتی گذاشت
ناشناس
۱۲:۴۱ ۰۹ اسفند ۱۳۹۷
این کارشناس محترم یه کمی هم درباره عواقب کمرنگ شدن باورهاو ارزشهای دین وپایبند بودن به اخلاق دراینطورخانواده هابهتر بودصحبت میکرد
نادر آخوندی
۲۰:۵۶ ۰۸ اسفند ۱۳۹۷
سلام.
به نظر بنده گناه کار اولی خانواده های اینها هستن با این تفکرات عقد پسرعمو با دخترعمو مگر میشه عمری با اجبار زیر یک سقف زندگی کرد.
علیرضا قربانزاده
۱۹:۲۷ ۰۸ اسفند ۱۳۹۷
از این جور مسائل زیاد وجود داره و به تازگی زیادتر هم شده. و بیشتر مقصر این مسائل زنان هستند که خیلی زود به این رابطه ها دل می بندند. البته نباید از تقصیر یه سری مردها هم چشم پوشی کرد که باعث بوجود آمدن این رابطه ها می شوند
ناشناس
۱۹:۲۴ ۰۸ اسفند ۱۳۹۷
خیانت هیچ توجیهی نداره چ از طرف مرد چ از طرف زن ...وقتی عقدی صورت میگیره بزرگترین تعهد زندگی امضاشده هیچکدوم از طرفین حق ندارند با خیانت این تعهدرو از بین ببرند اگر واقعا نمیتونن همدیگرو تحمل کنن باید باطلاق میتونن برن پی زندگی خودشون
ناشناس
۱۹:۰۸ ۰۸ اسفند ۱۳۹۷
اگر یک جو خداترسی باشد، چنین نمی شود.
ع ف
۱۸:۵۷ ۰۸ اسفند ۱۳۹۷
توی جامعه هر جور شخصیتی پیدا میشود وعده ای هم هستند که به بهانه ای تن به خیانت میدهند و به همین خاطر اکثر خانواده هاچند سال اول زندگی عروس را تنها نمی گذارند.
ناشناس
۲۲:۳۵ ۰۸ اسفند ۱۳۹۷
اگه کسی بخواد خیانت کنه راهشو پیدا میکنه بنظرم سالهای اول اگه زیاد نزدیک خانواده شوهر باشیم درگیری و دعوا بیشتر میشه
ناشناس
۱۸:۴۵ ۰۸ اسفند ۱۳۹۷
ووای خدا من دلم واسه آقا فرشید سوخت لحظه ای که خیانت دید.امیدوارم هیچ مردی این لحظه رو نبین
مهدی
۱۸:۱۵ ۰۸ اسفند ۱۳۹۷
نوع نگارش و نظر کارشناس... خیلی خطرناک نوشتین. این نوع نوشتن شما زندگیها رو از بین میبره؛ نه ازدواج سنتی. عدم حضور دین و اخلاقیات زندگی رو از بین میبره. اگر هر 2 طرف پایبند به مسائل اسلام و رفتار عاشقانه با یکدیگر بودند، این اتفاقات رخ نمیداد. باید تعلیمات دینی در مورد این رفتارها رو در مراکز آموزشی بیشتر کنند.
ناشناس
۱۶:۲۱ ۰۸ اسفند ۱۳۹۷
به نظرم هیچ دلیلی یرای خیانت پذرفتنی نیست؛ این خانم باید به دنبال راه حل درست می گشت.
ناشناس
۰۸:۲۱ ۰۹ اسفند ۱۳۹۷
قانون مجازات اسلامی ارزشش حالامشخص میشه که برای مبارزه بافسادیاهمین خیانت همسران هست!
ناشناس
۱۳:۵۳ ۰۸ اسفند ۱۳۹۷
ازدواج زوری چیه ؟؟!!! چرا بیکاری وضعف اقتصادی دولت رو که باعث دوری پدر از خانواده میشه وناشی از آقایون هست رو به ازدواج مقدس ربط میدین .؟
ناشناس
۲۳:۴۴ ۰۸ اسفند ۱۳۹۷
فرض بگیریم ازلحاظ پول واقتصادحرف شما درست باشه،اماازکجا معلوم که ازلحاظ اخلاق واعتقادبه ارزشهاوباورها این افرادازهمون خانواده هایی باشندکه به حجاب ودین واحکام اسلام پایبندنیستند؟همونهایی که اگرباآنهامصاحبه شود خواهان آزادی(ولنگاری) به سبک زندگی فاسد غرب هستندکه حالا نتیجه کارخودراباخیانت به همسران خودمی بینند؟
ناشناس
۱۳:۵۳ ۰۸ اسفند ۱۳۹۷
ازدواج زوری چیه ؟؟!!!
محمدحسن
۱۳:۲۰ ۰۸ اسفند ۱۳۹۷
و این است نتیجه تلخ و غیرقابل جبران ازدواج های زوری و چشم و گوش بسته
ناشناس
۱۹:۰۲ ۰۸ اسفند ۱۳۹۷
سر سفره عقد بجای بله میگفت نه به همین راحتی
ناشناس
۲۲:۳۶ ۰۸ اسفند ۱۳۹۷
معمولا وقتی خیانت میکنن اگه مرد باشه میگه زنم بهم اهمیت نمیداد زن باشه میگه ازدواج زوری بود.