سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

مهمانان خاص برنامه فرمول یک :

ما تجربه حضور در برنامه زنده را نداشتیم/ یک بار دیگر ما را به تلویزیون دعوت کنید/ فرصت نشد تا بگویم که دست‌های بِزَنِ خود را قطع کرده‌‏ام

زوجی که به خاطر صحبتهایشان در برنامه فرمول یک خبرساز شده بودند درباره حواشی اخیر توضیحاتی ارائه دادند.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،امیر و مریم زن و شوهری هستند ‏که چند شب پیش به همراه بچه‌هایشان میهمان برنامه علی ضیا شدند و در این برنامه از زندگی عجیبشان گفتند، زندگی که در آن ‏مرد بار‌ها همسرش را کتک زده و زن ٢٧ بار درخواست طلاق داده، اما باز هم به زندگی با هم ادامه داده‌اند.

این داستان حاشیه هایی را بوجود آورد، زن و مرد قصه می‌گویند که از حضور در این برنامه پشیمان نیستند، اما ‏پیامشان درست منتقل نشده است. ‏

‏ اگر به عقب برگردید باز برای تعریف کردن داستان زندگی‌تان به تلویزیون می‌آیید؟

امیر: بله، چون ما با هدف به این برنامه رفتیم و از این کارمان به دنبال انتقال یک پیامی بودیم برای همین هم اصلا پشیمان ‏نیستیم. همین الان دور و برم دارم زندگی‌هایی را می‌بینم که از هم پاشیده و طلاق‌هایی اتفاق افتاده که می‌توانست نیفتد اگر زن ‏و شوهر‌هایی بلد بودند مشکلاتشان را حل کنند. ما به تلویزیون رفتیم که بگوییم سعی کنید که مشکلاتتان را حل کنید. برای کمک ‏به زندگی‌ها رفتیم. ‏


بیشتر بخوانید:چهره‌های مشهوری که از سر سفره عقد پا به فرار گذاشتند! + تصاویر


مریم: راستش من از اول خیلی راغب نبودم که به برنامه برویم، اما همسرم من را راضی کرد. او به من گفت که بیا به بقیه هم ‏کمک کنیم مثل ما زندگی‌شان را از اول شروع کنند. برای همین من راضی شدم. الان هم نه این‌که پشیمان باشم، اما از این‌که همه ‏چیز وارونه جلوه داده شد، ناراحت هستم. ‏

‏برخورد‌ها بعد از حضورتان در برنامه چطور بود؟

امیر: طبیعتا وقتی ماجرا آن طور نشان داده شد برخورد‌های خوبی اتفاق نیفتاد. ‏

مریم: من کسی بودم که خیلی رنج کشیده، اما توانسته بود زندگی‌اش را از اول بسازد، توانسته بود به همسرش کمک کند و با ‏کمک خود او زندگی‌اش را نجات بدهد، اما کسی به این بخش ماجرا توجه نکرد و به جای این‌که از من تقدیر بشود، به من حمله ‏شد. خیلی‌ها مستقیم و غیرمستقیم به من گفتند که تو داری زن‌ها را تشویق می‌کنی که کتک بخورند، اما تحمل کنند، اما این طور ‏نبود، من خودم هم تحمل نکرده بودم، بلکه طلاق گرفته بودم. اما وقتی دیدم امیر تغییر کرده، من هم از این‌که تغییر کنم و زندگی‌ام ‏را از اول شروع کنم استقبال کردم، اما از حرف‌هایم بد برداشت شد درحالی‌که این ‏واقعیت نیست. ‏

امیر: همه طوری برخورد کردند که انگار هنوز هم من همسرم را می‌زنم، هیچ‌کس این بخش را ندید که ما عوض شده‌ایم. من ‏تغییر کرده‌ام و زندگی ما الان عاشقانه است. ‏

‏فکر می‌کنید چرا این اتفاق افتاد؟ چرا بخش مورد نظر شما انعکاس پیدا نکرد؟ ‏

مریم: ما تجربه نداشتیم وقت برنامه هم کم بود. نتوانستیم وقت را مدیریت کنیم و متاسفانه بیشتر در مورد آن بخش از زندگی‌مان ‏توضیح داده شد که قرار بود فقط مقدمه باشد و بعد از آن بگوییم که ما چه کار کردیم که همه چیز درست شد. ‏

امیر: ببینید ما دفعه اولمان بود که به تلویزیون می‌رفتیم و اصلا تجربه نداشتیم. روند برنامه این طور پیش رفت و ما هم اسیر ‏احساسات شدیم. قرار بود بعد از اذان مغرب ما به این بخش از زندگی‌مان بپردازیم و بگوییم که چه اتفاقی افتاد که ما عوض شدیم ‏اما فرصت برنامه کم بود. برای همین من خواهشم این است که یک بار دیگر به ما فرصت بدهند تا برویم به مردم بگوییم که ‏منظور ما از حضور در این برنامه چه بوده. ‏

‏ خب فکر کنید الان در آن برنامه هستید، چه می‌گفتید؟

امیر: من می‌گفتم که آن گذشته من بوده و دیگر از آن گذشته خبری نیست. می‌گفتم دست‌هایی که کتک می‌زدند را قطع کرده‌‏ام و چهار‌سال است که دیگر آن اتفاق‌ها تکرار نشده. من فقط همسرم را نمی‌زدم، بلکه با همه دعوا و کتک کاری می‌کردم، اما ‏الان آن آدم سابق نیستم، همسرم هم می‌گوید که انگار امیر قبلی مرد و یک امیر دیگر مجددا به خواستگاری من آمد. اگر برگردم ‏به برنامه پشیمانی‌ام درباره گذشته را بیشتر نشان می‌دادم، ما بعد از این جریان صاحب بچه شدیم، اگر برگردم عقب به مردم می‌‏گویم که چه کار کردم که آن وضع تغییر کرد. ما اصلا به برنامه فرمول یک رفته بودیم که این‌ها را بگوییم. رفته بودیم بگوییم ‏اگر زندگی‌تان مشکل دارد، سعی کنید از راه درست مشکل را حل کنید. نگویید من همینی که هستم، هستم. همه کسانی که ‏رفتار‌های بدی دارند، خودشان بیشتر از همه رنج می‌کشند و اگر بتوانند خودشان را اصلاح کنند. ‏

‏چه شد که این تغییرات در شما رخ داد؟ ‏

امیر: راستش من از آقای ضیا خواستم که به ماجرای مواد مخدر من اشاره نشود، اما الان می‌گویم که من به خاطر مشکلاتی که داشتم، ‏درگیر مواد شدم، اما به دوره ‏NA رفتم. آن‌جا با کسانی برخورد کردم و از کمک روانشناس‌هایی استفاده کردم که کلید تغییر را در من ‏زدند. بعد از آن هم خودم خواستم عادت‌هایم را کنار بگذارم یعنی اراده خودم در کنار کمک‌هایی که گرفتم، باعث شد زندگی‌ام ‏عوض شود. من کارم به مواد مخدر کشید، چون واقعا تحت فشار بودم، واقعا همسرم را دوست داشتم و وضعیتی که در آن بودیم ‏بیشتر از هر کسی خودم را اذیت می‌کرد. قرار بود در برنامه فرمول یک بعد از اذان، به این‌ها بپردازیم، من باید بعد از اذان ‏توضیح می‌دادم که چه اتفاقی افتاد که دست‌های من قطع شد، من جلوی ٨٠میلیون نفر گفتم عاشق همسرم هستم و به خاطر او ‏بوده که خودم را اصلاح کردم. به نظرم این اعتراف خیلی جرأت می‌خواهد. خیلی از رفقایم بعد از این برنامه به من زنگ زدند و ‏گفتند‌ای زن ذلیل،‌ای بدبخت، ولی من هدف داشتم من عاشق زن و زندگی‌ام هستم، من عاشق بچه‌هایم هستم.

همین الان که با ‏شما حرف می‌زنم همسرم به من زنگ زده که اعصابم خرد است و آمده‌ام خانه که او را آرام کنم و برگردم سر کار. شاید ‏باورتان نشود، اما یک خانم روانشناسی بود که به من می‌گفت: برو سراغ زندگی‌ات، همسر سابقت را فراموش کن، اما من او را ‏دوست داشتم. خیلی از سلبریتی‌ها به من حمله کردند، اما من می‌خواهم به آن‌ها بگویم آیا خودتان توانسته‌اید یکی از اخلاق‌های ‏بدتان را کنار بگذارید؟ به جای این‌که من را بابت گذشته‌ام که خودم هم از آن پشیمان هستم سرزنش کنید به این اشاره کنید که من ‏نتوانستم بزرگترین مشکل زندگی‌ام را حل کنم، آیا شما با کفش‌های من راه رفته‌اید؟ ‏

مریم: من هر بار درخواست طلاق می‌دادم. اگر درخواست طلاق دادن خوب است که من دقیقا همین کار را می‌کردم و در آخر هم ‏جدا شدم، اما یک بار تلاش نکردم که مشکل را از راه اصولی‌اش درست کنم. همه اخلاق خوب و بد دارند و اگر مشکلی بود اول ‏به فکر راه حل باشیم و بعد اگر راه حلمان جواب نداد، برویم. نه این‌که فورا زندگی را ترک کنیم، چون به‌هرحال وارد هر زندگی‌ای ‏بشویم به همان مشکل‌ها بر می‌خوریم. من نمی‌گویم که همسرم حق داشت من را بزند، ما الان می‌دانیم که تحت هیچ شرایطی ‏کسی نباید کس دیگری را بزند، اما من هم واقعا رفتار خوبی نداشتم، من هم بلد نبودم چطور زندگی کنم و چطور زندگی‌ام را ‏مدیریت کنم، چطور با همسرم. برای همین می‌گویم اگر من هم وارد هر زندگی‌ای می‌شدم، ممکن بود همان تجربه‌ام تکرار شود. ‏مهمترین چیز این است که طرفتان و خودتان بخواهید تغییر کنید اگر خواستید و هنوز همدیگر را دوست داشتید، تلاش خودتان را ‏بکنید. ‏

خیلی‌ها به حضور بچه‌ها در برنامه انتقاد می‌کنند، به نظرتان آمدن آن‌ها خوب بود؟

مریم: نه اصلا و این را قبول داریم ما باز هم می‌گوییم که ما تجربه نداشتیم، از مسئولان برنامه پرسیدیم که بچه‌ها هم باید باشند، ‏آن‌ها گفتند که بله آن‌ها را هم بیاورید، اما شاید آمدن آن‌ها درست نبود البته اگر در آینده درباره این موضوع از ما بپرسند، به آن‌ها می‌‏گوییم که چیزی برای خجالت کشیدن وجود ندارد و اتفاقا باید به پدر و مادرشان افتخار کنند، اما قبول داریم که آمدن آن‌ها درست ‏نبود. ‏

منبع:شهروند

انتهای پیام/

ناگفته‌های زوج خبرساز در برنامه فرمول یک

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۲۷
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۲۰:۲۸ ۰۷ اسفند ۱۳۹۷
اللهم صل علی محمد و آل محمد
بابایی
۱۷:۲۹ ۰۷ اسفند ۱۳۹۷
من به خانمم افتخار میکنم که در تربیت بچه هام مایه تمام گذاشته و امروزه دختر گلم سال ششم پزشکی است وپسرم سال یازدهم دبیرستان وبهترین حال به خودم میده واقعا جا داره این روز ( روز زن ) را از صمیم قلب تبریک میگم جمله زیبا امام خمینی (ره) از دامن زن مرد به معراج می رسد پس روز مادر هم مبارک
ناشناس
۱۷:۲۹ ۰۷ اسفند ۱۳۹۷
این روز ( روز زن ) را از صمیم قلب تبریک میگم
ناشناس
۱۳:۰۶ ۰۷ اسفند ۱۳۹۷
به قول اون بانوی محترم کارشناس بی نظیر یزدی امروز و در روز زن میگم اگر دوست دارید مردان و سرورتان در خانه بهتون علاقه شون حفظ بشه زن باید مطیع اوامر و دستورات شوهرش باشه.
جبار
۰۹:۰۵ ۰۷ اسفند ۱۳۹۷
ان شاالله روز به روز خوشبخت تر و زندگیتون شاد و پربرکت باشه . بهترین ها رو براتون آرزو میکنم
ناشناس
۰۰:۰۲ ۰۷ اسفند ۱۳۹۷
بد اموزی داره .یعنی طبیعی است که زن و شوهر در مقابل بچه ها دعوا کنند و بعد هم از همه بدتر .کتک کاری کنند .
باید زن و شوهری را بیاورند که تا حدودی همدیگر را درک کرده اند و بچه ها اصلا متوجه کوچک ترین اختلاف مابین اونها نبوده اند .اینو باید طبیعی جلوه دهیم و بعد هم دعوت روان شناسان برای راه حل عملی
ناشناس
۲۳:۱۶ ۰۶ اسفند ۱۳۹۷
باید در دبستان کتابی بعنوان روش زندگی درست .وظایف مرد در خانه .وظایف زن دز خانه و مسیولیت هر دو در خانه .وظایف فرزندان اموزش دهند .تا جامعه سالمی برای اینده پرورش دهیم .نه اموزش سوختن و ساختن
باید روش درست و سالم زندگی کردن را آموزش دهیم .اون هم در دبستان
ناشناس
۲۳:۱۳ ۰۶ اسفند ۱۳۹۷
روان شناسان اینور اب اصلا اینطور زندگی با دعوا را درست نمیبیندند .جونکه بجه ها در این خانواده فکر خواهند کرد .ایتطور زندگی درست است و در زندگی شون روش پدر و مادر را دنبال خواهند کرد و اصولا بجه هایی بر علیه اجتماع خواهند بود و کار خلاف را بیش خواهند گرفت .
سوختن و ساختن کار درستی از اول اش نبوده .باید متوقف شود
ناشناس
۲۳:۰۸ ۰۶ اسفند ۱۳۹۷
درودبرشمابه بهترین پیامو دادی امیدوارم دراین مسیرموفق باشید
من
۲۲:۵۷ ۰۶ اسفند ۱۳۹۷
من به خانمم کمتر از گل نمیگم
رضا
۱۰:۰۱ ۰۷ اسفند ۱۳۹۷
ای زن ذلیل!!!
مهری
۲۱:۴۹ ۰۶ اسفند ۱۳۹۷
واقعا باید برای زندگی جنگید در همه موارد صبر کردن یکی از نشانه ایماناست باری رضایت خدا از پاشیدن زندگی جلوگیری کنید دوست دارد و پاداش میدهد
ناشناس
۲۱:۲۲ ۰۶ اسفند ۱۳۹۷
درسته ایشون بخشش کردند اما این اشتباه پای چنین مردی بودن
ناشناس
۲۱:۱۶ ۰۶ اسفند ۱۳۹۷
نباید به برنامه دعوت میشد تبلیغ علنی همسرآزاری است
ناشناس
۲۰:۰۷ ۰۶ اسفند ۱۳۹۷
الگوی جامعه ی ما باید حضرت فاطمه زهرا باشد گه یک تنه پس از رحلت پیامبر در برابر کینه های قریش ایستادگی کرد و آن خطبه معروف را جاری کرد و احد الناسی هم جرات اهانت به ایشان را نداشت چه برسد به این مسائل .
سراج
۱۹:۲۹ ۰۶ اسفند ۱۳۹۷
جالبه که من رتبه اول جشنواره خاطره نویسی رضوی را کسب کردم ولی شبکه استانی ما بجای دعوت بنده و شنیدن خاطره شفا گرفتن یک نزدیکان من فرمودند حضور شما باعث تبلیغ برایتان می شود!!!!! بعد می آیند همچنین آدم هایی را دعوت میکنند. آخر من که بازنشسته هستم چه تبلیغی برایم میشد. متاسفم واقعا
ناشناس
۱۹:۲۴ ۰۶ اسفند ۱۳۹۷
بهتره تلویزیون وکارگردان اون بخش عذر خواهی کنه وتکرارنکنه
ناشناس
۱۹:۲۲ ۰۶ اسفند ۱۳۹۷
مقصر مجری هست که برنامه ریزی نداشت
م
۱۷:۴۲ ۰۶ اسفند ۱۳۹۷
متاسفم
ناشناس
۱۷:۴۰ ۰۶ اسفند ۱۳۹۷
مردی که دست بزن داره رو باید همون اولین بار که روت دست بلند کرد ولش کنی تا بفهمه زنم مثله مرد انسانه و جایگاه آدما پیش خدا به زن و مرد بودن نیست و حق نداره یه موجودی رو که از لحاظ بدنی ازش ضعیف تره رو بزنه
رضا
۱۰:۰۴ ۰۷ اسفند ۱۳۹۷
زنی که پر زبونه و با زبونش شوهرشو عذاب میده چی؟اونم باید ولش بکنی؟
ناشناس
۱۷:۲۶ ۰۶ اسفند ۱۳۹۷
زندگیتان را میکردید مجبور بودید خودتان را قهرمان نشان دهید.
نوید
۱۶:۴۷ ۰۶ اسفند ۱۳۹۷
واقعا جای تاسف داره که همچین‌ افرادی رو به تلویزیون‌ دعوت میکنن
ناشناس
۰۸:۳۰ ۰۷ اسفند ۱۳۹۷
چطور سلبریتی ها به تلویزیون دعوت می کنن و از غذای گربه و سگشون تعریف میکنن اما مردم عادی نه
ناشناس
۱۶:۴۶ ۰۶ اسفند ۱۳۹۷
همون بار اولم نباید میزد چه حقی داره.؟؟این باعث پررو بازیه اقایون میشه
ناشناس
۱۰:۱۴ ۰۷ اسفند ۱۳۹۷
بعضی خانوماهم همچین کمرو نیستن!!خانم من چند باری پیش اومده بود که تو بحث هامون خشونت به خرج میدادو اون منو میزد از کوبیدن سینی فلزی تو سرم بگیر تا مشت و سیلی بار ها خشممو خوردم و لی یه بار منم در پاسخ مردونه زدمش از اون به بعد اونم یاد گرفت که مسالمت آمیز مشکلاتمونو حل بکنیم.
ناشناس
۱۶:۰۸ ۰۶ اسفند ۱۳۹۷
احسنت به شما زن و شوهر نمونه و انشالله خودتان و بچه هایتان درامان خدا حفظ باشید
ای کاش زن و شوهر های مشکل دار هم افکارشون مثل شما بشود و با منطق مشکلات بین شان را حل کنند و از طلاق گرفتن و آواره کردن بچه هاشون دوری کنند