سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

روایتی از دلتنگی‌های مادرانه + فیلم

مادر شهید کمالی هر هفته برای پاک کردن تمثال پسر شهیدش پای پیاده به بلوار امام رضا(ع) ساری می‌رود تا ذره‌ای به دلتنگی‌های مادرانه اش التیام بخشد.

به گزارش  خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از ساری ، جوانان انقلابی با عشقی وصف ناپذیر خود را برای دفاع از حریم اهل بیت علیهم السلام به جبهه‌های نبرد با داعشی‌ها رساندند و حتی عشق مادر و فرزندی هم نتوانست جلودار آن‌ها باشد.

حضور این افراد برای مقابله با نیرو‌های تکفیری حکایت از عشق و دلدادگی آن‌ها به اهل بیت علیهم السلام دارد ، رضایت قلبی مادران شهدای مدافع حرم امضا برای شهادت فرزند آن‌ها را از دست مبارک و با کفایت اهل بیت علیهم السلام گرفت.

این مادران مانند دیگر مادران شهدای دفاع مقدس و مدافع حرم، جان شیرین فرزند خود را تقدیم اهل بیت علیهم السلام کردند.

یکی از این‌ها مادر شهید سعید کمالی است که پس از شنیدن خبر شهادت پسرش نماز شکر به جا آورد.

خلاصه از زندگی نامه پاسدار شهید سعید کمالی

شهید سعید کمالی کفراتی در ساعت ۱۰ صبح ۱۹ شهریور سال ۱۳۶۹ در روستای کفرات از توابع بخش هزارجریب شهرستان نکا متولد شد.

چهارساله بود که همراه با خانواده اش به شهرستان ساری آمده و در شرقی‌ترین نقطه شهر (عبور زغال چال) ساکن شدند.

سعید کمالی همان بار اول شرکت در کنکور در چند رشته و دانشگاه پذیرفته شد، ولی بخاطر علاقه به سپاه، دانشگاه شهید محلاتی قم را انتخاب کرد و در رشته علوم سیاسی لیسانس گرفت و پس از فارغ التحصیلی، در سپاه ناحیه میاندورود (سورک) مشغول به کار شد.

سعید کمالی ۲۳ اردیبهشت سال ۱۳۹۱ پس از بازگشت از سفر حج ازدواج کرد و ثمره این ازدواج یک پسر بنام امیرمهدی شد.

شهید سعید کمالی ۱۴ فروردین ۱۳۹۵ با نیت دفاع از حرم حضرت زینب (سلام الله علیها) به جمع دلاورمردان لشکر۲۵کربلا پیوست و به سوریه اعزام شد و در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۵ در منطقه خان طومان به همراه ۱۲ نفر از همرزمانش به شهادت رسید.

پیکر شهید سعید کمالی در خان طومان سوریه ماند تا سندی بر مظلومیت شیعه باشد…

مادر که می‌شوی نگاهت هم مادرانه می‌شود

ساره کمالی مادر شهید سعید کمالی می‌گوید: حاج سعید پس از ازدواج طبقه بالای منزلمان سکونت داشت و ساعت ۱۲ نیمه شب به منزل ما آمد که می‌خواهد به سوریه برود.

وی افزود: دیدم آنقدر شوق دارد که اصلا زمان، شب و روز برایش اهمیتی ندارد، به همین دلیل سعیدم را در آغوش گرفتم.

مادر شهید کمالی گفت: پس از آوردن آب و قرآن، مسافر زینبی ام را بدرقه کردم.

آرزوی شهادت و گمنام شدن شهید کمالی

مادر شهید سعید کمالی می‌گوید: سعید همیشه هنگام نماز از من می‌خواست برایش دعا کنم که به شهادت برسد و مثل حضرت زهرا (س) گمنام شود.

وی افزود: پیکر پسرم هنوز از خان طومان بازنگشته و اگر مصلحت خدا این است، ما هم راضی به رضای او هستیم.

وی ادامه داد: پسرم اهل زیاد غذا خوردن نبود و می‌گفت مادر اگر بروی کرمان و مناطق محروم، مردم نان برای خوردن ندارند و یا نان را با  آب می‌خورند، مسلمان وقتی صبح بلند می‌شود در فکر دیگر مسلمان نباشد، مسلمان نیست.

سعید بوی شهادت می‌داد

خواهر شهید کمالی می‌گوید: سعید حرف‌ها و رفتارش بوی شهادت می‌داد و همه ویژگی‌های اخلاقی یک شهید را برادرم داشت.

وی افزود: هیچ کس در این دنیا نمی تواند حس مادرانه را درک کند و دلتنگی‌های مادرم برای سعید وصف شدنی نیست.

خوابیدن شهید کمالی در قبر شهدای غواص

مادر شهید سعید کمالی می‌گوید: سعید حلقه صالحین در روستا‌های میاندورود برگزار می‌کرد و زمان تشییع  پیکر شهدای غواص از گلوگاه  تا رامسر همراه شهدای غواص بود.

وی افزود: سعید یک شب در قبر شهیدی که در سورک  تشییع  شد، خوابید و پس از چند ساعت دوستانش که متوجه این موضوع شدند او را بیدار کردند.

مادر شهید کمالی گفت: پسرم در ساخت گلزار شهیدان خوشنام  حضور داشت و تمام احساس خوب را از شهدا می‌گرفت.

وی افزود: سعید همیشه می‌گفت همه چیز دست خدا هست و ما امانت هستیم.

 

ارادت شهید کمالی به مقام معظم رهبری

وی افزود: پسرم ارادت خاصی به مقام معظم رهبری داشت و ایشان را آقاجان خطاب می‌کرد.

از چشم انتظاری مادر تا بوی پیراهن پسر

ساره کمالی مادر شهید کمالی می‌گوید: بوی پیراهن پسرم مرا آرام می‌کند و هر روز با او درد و دل می‌کنم تا آرام شوم.

وی افزود: وقتی خبر شهادت سعید را شنیدم، وضو گرفتم و دو رکعت نماز خواندم، منتظر جنازه‌اش بودم، اما گفتند جنازه‌اش پیش حضرت زینب (س) ماند و برنمی گردد، پسرم نذر کرده بود تا جنازه اش برنگردد و گمنام باشد.

آب و گلاب سهم تمثال شهید کمالی شد

مادر شهید سعید کمالی هر هفته برای درد دل با پسرش به بلوار امام رضا می‌رود تا تمثال پسر شهیدش را با آب و گلاب پاک کند.

این مادر شهید می‌گوید: عکس پسرم را با آب و گلاب پاک می‌کنم و با او صحبت می‌کنم تا به آرامش برسم.

مادر شهید کمالی افزود: با اینکه می‌دانم شهید آرزوی شهادت داشت، اما گاهی دلتنگی‌های مادرانه امانم را می‌برد، کسی که مادر باشد حس مادرانه مرا درک می‌کند.

نسل شهدای مدافع حرم از نسل شهدای دفاع مقدس است که فرسنگ‌ها دورتر از خانه و خانواده، دنیا را با تمام آرزوهایشان، بوسیدند و کنار گذاشتند تا از قافله جا نمانند.

شهدای شلمچه و شهدای خان طومان، هر دو مدافع حریم اسلامند که با سر به سمت شهادت دویدند و کربلایی شدند.

گزارش از سیده حکیمه موسوی ازنی

انتهای پیام/ م

برچسب ها: شهدا ، مدافعان حرم
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
امیر
۲۲:۱۵ ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۳
دست میزاد مادر جان برای تربیت همچنین انسان کاملی
ناشناس
۱۱:۲۰ ۰۷ اسفند ۱۳۹۷
و چقدر این شهدا به گردنمون حق دارن.......امنیت و آسایش الانمون رو مدیونشونیم،خدا بهت صبر بده مادر