به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، امروز ایران اسلامی مرکز جذب و تأثیرگذاری در سطح منطقه و جهان و نمونه پایداری، مقاومت، اقتدار، دانش و تمدن است، به همین دلیل، طبیعی است که آمریکا، اسرائیل و کشورهای غربی مخالف سیاستهای کشورمان، ایران هراسی را ترویج کنند و علیه کشورمان دست به هر اقدامی بزنند.
بیشتربخوانید: ۱۲ توصیه اندیشکده آمریکایی به ترامپ برای محدودسازی ایران
«ایران قدرت رو به رشد و جوانی است که با استکبار مقابله میکند و شعار مرگ بر آمریکا و اینکه اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود سر میدهد و بر هویت اسلام و حق همه منطقه در دستیابی به آزادی، استقلال و حاکمیت تأکید میکند.»
این سخنان شیخ صادق نابلسی یکی از مسئولان حزبالله لبنان است که در مراسمی که به مناسبت چهلمین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی ایران در شهر صیدا برگزار شده بود این مطالب را عنوان کرده و افزوده: ایران مرکز تأثیرگذاری در سطح منطقه و جهان و نمونه پایداری، مقاومت، اقتدار و دانش و تمدن است. انقلاب اسلامی ایران جهان را تغییر و عمق آن را تغییر داد و این انقلاب، همچنان مستمر، رو به رشد و فعال است و هیچگاه از تحرک باز نمیایستد، اما این سخنان و اظهاراتی که همه حاکی ازتوانمندی واقتدار ایران است تنها بر زبان یکی از مسئولان حزبالله جاری نمیشود، بلکه اکثر شخصیتها، اندیشمندان، تحلیلگران و رهبران سیاسی منطقه و جهان به این واقعیت اذعان دارند که انقلاب ایران سرزنده و استوار، پویا و مقتدر به پیش میرود.
سید حسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان از جمله شخصیتهایی است که معتقد است مقاومت اسلامی در منطقه از انقلاب اسلامی ایران الگو گرفته و پاسخ دندانشکن مقاومت به صهیونیستهای متجاوز واشغالگر و حمایت از فلسطینیهای مظلوم نتیجه ارزشهای انقلاب اسلامی بود که الهامبخش جنبشهای انقلابی منطقه غرب آسیا و حتی فراتر از آن شده است و راز قدرت مقاومت تنها در سلاح نیست بلکه در قدرت عقیده و عزم و اراده است. تا زمانی که مقاومت این عقیده و قدرت و توان را دارد دشمنان نمیتوانند آن را شکست دهند.
وی در واکنش به تهدیدها علیه ایران اسلامی نیز میگوید: «ایران قویتر از آن است که کسی آن را با به راه انداختن جنگ هدف قرار دهد. پاسخ ایران به تهدیدها و تحریمها در مشارکت دهها میلیون نفر در چهلمین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی بود».
از پیروزی انقلاب اسلامی ۴۰ سال میگذرد، همه این سالها برای ملت ایران، دورانی حساس و مهم بوده است، در واقع این سالها با تجربههای بزرگی همراه بوده است. در عین حال از این دوران میبایست به عنوان سالهای مستحکمتر شدن پایههای انقلاب و ارتقای جایگاه ایران در عرصههای منطقهای و بینالمللی نام برد. نظام سلطه جهانی طی چهار دهه گذشته برای براندازی نظام جمهوری اسلامی توطئههای بسیاری را طراحی و آنها را یکی پس از دیگری به مرحله اجرا درآورد. یکی از این توطئهها، منزوی کردن ایران بوده است که همچنان نیز از سوی آمریکا دنبال میشود. اما موقعیت منحصر به فرد ایران از لحاظ ژئو پلتیکی و ژئو استراتژیکی، ایران را بر سر زبانها انداخته و همه از این نظر به ایران حسادت میکنند. چرا که در ژئواکونومیک منطقه غرب آسیا، انرژی بهخصوص صنعت گاز یکی از عوامل کلیدی و تعیینکننده محسوب میشود.
«ناجش کومار» رئیسدفتر منطقهای جنوب و جنوب غرب آسیا بااشاره به جایگاه و موقعیت جغرافیایی بسیار مهم ایران در منطقه میگوید: «نقش ایران در حملونقل و ترانزیت آسیا بسیار پر رنگ است و پررنگتر هم میشود.»
وی اضافه میکند: «جایگاه ایران در منطقه بسیار مهم و حساس است، چون ایران کشوری است که جنوب و مرکز آسیا را به یکدیگر متصل میکند و به همین دلیل ایران در آینده نقش مهمتر و موثرتری در زمینه حملونقل و ترانزیت منطقه و آسیا به خصوص در اتصال کشورها به یکدیگر ایفا خواهد کرد.
دکتر «سید هاشم میرلوحی»، نویسنده، محقق و استاد دانشگاه درباره موقعیت منحصر به فرد جمهوری اسلامی میگوید: «در میان همه کشورهای منطقه خلیجفارس، ایران به دلیل برخورداری از بیشترین کناره از خلیجفارس، از موقعیت خاصی برخوردار است. ایران به دلیل جغرافیای نظامی خاص خود، به پاشنه آشیل جهان تبدیل شده است، چرا که موقعیت خاص ایران از منظر جغرافیایی متناسب با موقعیت «امپراتوری جهان» است و به همین دلیل تمامی کشورهای ابر قدرت برای بسط و تأمین امپراتوری خود در دنیا به ایران چشم نظر دارند.»
به گفته وی، علاوهبر نفت، تریلیونها فوت مکعب گاز، در این منطقه وجود دارد و ایران مقام دوم ذخایر گاز (بعد از روسیه) را دارد. این ویژگی، یعنی وجود ذخایر نفت و گاز فراوان، باعث وابستگی کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه به ایران میشود. از طرفی تشکیل جمهوری اسلامی ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، اهرم قدرت دیگری را در اختیار ما قرار داده و آن اندیشه امام (ره) است. این اندیشه و فکر امام (ره) بود که توانست بر نظام سلطه جهانی غلبه پیدا کند و این تأثیرگذاری در کنار دو عامل دیگر یعنی موقعیت سوق الجیشی و موقعیت اقتصادی بسیار تأثیرگذار بود. بعد از انقلاب اسلامی، سیاست ژاندارم بودن ایران در منطقه کنار زده شد و سیاست جدید آمریکا در مقابل ایران شکل گرفت. بر این اساس آمریکا به بحرانسازی علیه ایران میپردازد و اساس جنگ تحمیلی علیه ایران به همین دلیل بوده چرا که قبل از آن در کودتاهای مختلف نتوانستند نظام ایران را سرنگون کنند و تا دهه ۹۰ میلادی این بحرانسازیها بهاشکال مختلف و به صورت مستقیم ادامه پیدا کرد.
انقلاب اسلامی با آنکه فراگیرترین انقلابها در دوره معاصر از نظر جذب حداکثری مردم به خود بوده است تا جایی که از همه اقشار و طبقات اجتماعی در تحقق اهداف آن نقش داشتند، اما نمیتوان از نقش ویژه جوانان در ایجاد، حفظ، دفاع و مدیریت آن چشم پوشید.
آیتالله خلیل منصوری مدرس حوزه علمیه قم، نویسنده و پژوهشگر در گفتگو با گزارشگر کیهان درباره نقش جوان در انقلاب اسلامی ایران میگوید: «انقلاب اسلامی با نگاهی جدید به حوزه شناختی و رفتاری بر آن بود تا نگرشی جدید در سطوح گوناگون معرفی و رفتاری به ویژه در عرصه سیاسی و سیاست بینالملل ایجاد کند. از این روست که با شعار نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی، نظامهای گفتمانی کمونسیتی و سرمایهداری را به چالش کشید و طرح نو در انداخت که بر اساس گفتمان توحید محور و شریعت مدار عدالت قسطی جهانی بود. در این میان قشر جوان دانشگاهی با شناختی که به اوضاع جهان داشت، گفتمان انقلاب اسلامی را تنها راهحل برای مشکلات جهانی یافته و برای تحقق آن از جان و مال گذشت و جانفشانی و فداکاری بسیاری کرد. امام خمینی (ره) با درک این مهم از همان آغاز یاران خویش را کسانی معرفی میکند که در کوچهها بازی یا در گهواره خوابیدهاند. اینان بودند که در دهه نخست انقلاب اسلامی در ایجاد و تداوم و دفاع از انقلاب اسلامی جانفشانی کردند.»
انقلاب اسلامی پدیدهای شگفت بود که همه اقشار و طبقات اجتماعی را مجذوب خود کرد. این گونه است که حمایت مردمی را با خود همراه داشته است. البته ممکن است هر یک از اقشار و طبقات اجتماعی به انگیزهای خاص وارد جریان انقلابی شده باشند و به طور طبیعی اهداف خاصی را دنبال میکردند، اما همه مردم به این نتیجه رسیده بودند که برای تحقق اهداف خاص خویش تنها راهکار سازنده و موثر، همراهی با انقلاب اسلامی و گفتمان امام خمینی (ره) است که از جهانشمولی و فراگیری عمیق و گستردهای برخوردار بود به طوری که هر کسی را با هر انگیزهای به خود جلب و جذب میکرد.
به گفته آیتالله منصوری، گفتمان انقلاب اسلامی بر اساس رحمت برای جهانیان شکل گرفته که اختصاص به بشریت ندارد، بلکه حتی مسایل و مباحث زیست محیطی و مانند آنها نیز در خود دارد. نگاه جهانشمولی انقلاب اسلامی که بر گرفته از گفتمان قرآن و اسلام بود، میتوانست همه اقشار ایرانی بلکه جهانی را به خود جلب و جذب کند. از این روست که یک جریان عظیم اجتماعی را در سطح جهان موجب شد و تحولات انقلاب در محدوده ایران باقی نماند. ذات انقلاب اسلامی و گفتمان آن، به گونهای بود که نیاز به صدور انقلاب نداشت، بلکه به خودی خود دیگران را به خود جلب و جذب و همراه و همگام میکرد. از این روست که در همه جای جهان از همه اقشار و طبقات اجتماعی، افراد و گروههایی به سمت انقلاب جذب و جلب شده و حتی برای درک میدانی سفرهایی به ایران داشتند تا از مدل آن بهرهگیری کرده و برای تحولات اجتماعی در کشور خویش از آن استفاده کنند. بنابراین، انقلاب اسلامی نه تنها در جغرافیایی اجتماعی قشر یا طبقه خاص محدود نشد، بلکه در جغرافیای انسانی در همه جهان شکل گرفته و تاثیر گذاشته و همه را به گونهای با خود درگیر و همراه کرده است.»
وی تصریح میکند: «به طور طبیعی همراهی اجتماعی مردم به شکل گسترده با انقلاب اسلامی موجب شد تا نتوان هیچ انگ و رنگی به انقلاب اسلامی چسباند و با فرار به جلو، انقلاب را محدود یا سرکوب کرد. انقلاب اسلامی با چنین ویژگی به سادگی توانست از سد همه مشکلات و چالشها و بحرانها عبور کند و به پیروزی قطعی دست یابد. شاید بتوان گفت که انقلاب اسلامی در دوره معاصر بلکه در همه تاریخ تنها تحول اجتماعی عمیق است که همراهی همگانی مردم را با خود داشته است و از صفر تا صد این مردم بودند که انقلاب را ایجاد، حفظ و تقویت کرده و به اهداف متعالی آن سوق دادند».
بی گمان انقلاب اسلامی، یک انقلاب اجتماعی با ریشهها و خاستگاههای فلسفی و فرهنگی است.
گفتمان انقلاب اسلامی در برابر گفتمانهای دیگر حتی به ظاهر اسلامی و فکری و فرهنگی، یک گفتمان فلسفی است که حوزه هستها را با بایدها در آمیخته است. هر گزاره رفتاری و توصیهای آن برخاسته از گزاره شناختی فلسفی آن است. از این روست که میتوان گفت: انقلاب اسلامی حتی از انقلابهای کمونیستی فکری و فلسفیتر است. افزون بر اینکه گفتمان انقلاب اسلامی توصیههایی دارد که فراتر از اقتصادی و سیاسی، به حوزه فرهنگ عمومی و فرهنگ خاص توجه ویژهای دارد. از این روست که به گفته آیتالله منصوری، آنچه ایمان مردم ایران را در گفتمان انقلاب اسلامی ساخت، مجموعهای از گزارههای معرفتی، شناختی و فلسفی است که با قلب و ایمان آمیخته است. این گونه است که عقل و قلب با هم جمع شده تا مردم با تعبدی عقلانی در حرکتهای انقلابی از همه چیز خویش به عشق الهی بگذرند و همه هستی را فدای آرمانهای انقلاب اسلامیکنند. موتور محرکه انقلاب اسلامی ریشه در نهضت و قیام عاشورایی دارد که هدف آن را تامین حکومت مصلح جهانی است.
امیدی که مردم به ظهور مهدی (عج) و بستری سازی برای آن به عنوان انتظار مقدس دارند، ایشان را به سمت و سوی حرکتهایی سوق داده است که شهادت یک پیروزی تلقی میشود، چنانکه رسیدن به اهداف انتظار پیروزی دیگر است. به سخن دیگر، آنان خود را مامور به وظیفه میدانستند نه نتیجه، ظاهری هر چند که اگر آن نیز به دست میآمد مطلوب است؛ اما وقتی مردم خود را بر اساس فرهنگ گفتمانی مامور به وظیفه حرکت انقلابی میدانند، به طور طبیعی شهادت در آن نیز پیروزی تلقی میشود. با توجه به این عناصر مهم گفتمانی که برخاسته از فرهنگ عاشورایی و مهدویت است، دشمن دریافته است که برای نابودی جریان گفتمان انقلاب اسلامی که منطقه و جهان را به هم ریخته و معادلات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و امنیتی آنان را تهدید میکند و به دفاع از مظلومان و مستضعفان عالم علیه ظالمان و مستکبران حرکتهایی را ساماندهی میکند، تنها راه مبارزه علیه چنین گفتمانی، تهدید و به چالش کشیدن موتورهای حرکتی آن است که ریشه در عاشورایی حسینی و عدالت جهانی مصلح کل حضرت مهدی (عج) دارد. از این روست که دشمن بیشترین هجمه را به عاشورا و مهدویت میکند تا با تضعیف این بنیادهای فلسفی و فرهنگی، انقلاب را از درون به چالش بکشاند و از مسیر اصلی دور و در نهایت ساقط سازد. در برابر یک انقلاب با خاستگاههای فلسفی و فرهنگی دشمن نقشه راه خویش را نیز به چالش کشیدن و هجوم و حمله به این بنیادها و خاستگاههای فلسفی و فرهنگی قرار داده و ناتو و تهاجم فرهنگی را سامان داده است.
منبع: روزنامه کیهان
انتهای پیام/