اما اگر کمی به عمق ماجرا توجه کنیم به خوبی درمییابیم که یکی از آفتهای بزرگ این فضا این است که به عنوان رسانه و مرجع اخبار بسیاری از مردم بدل شده، پیجها و آیدیهایی که در اغلب قریب به اتفاق موارد، به دلایلی غیر از شهرت خبری و سبقه رسانهای اقدام به جذب فالوور کردهاند و با سوءاستفاده از این مقوله و تعداد دنبالکنندههای خود، به هنگام شرایط خاص به مثابه یک رسانه خبری درمیآیند و در موارد بسیاری اخبار و موضوعاتی را که فارغ از هرگونه صحت و سقم است را در صفحات خود منتشر میکنند و در این بین به واقع کمتر کسی است که تا انتها به دنبال ارزیابی صحت آن خبر و یا موضوع مورد بحث مربوطه رود؛ به قول معروف در این گیر و دار پیدا کنید پرتقال فروش را !!!
تا چند سال پیش شبکههای تلویزیونی ماهوارهای فارسی زبان معاند به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای تهاجم غرب علیه انقلاب اسلامی به شمار میرفت اما در سالیان اخیر ظهور شبکههای اجتماعی تغییر و تحولاتی عظیم در عرصه تقابل ایران اسلامی با دشمنان انقلاب پدید آورده است.
یکی از کسانی که در این فضا علیه کشور ما در حال فعالیت است، مسیح علینژاد نام دارد که در نهایت تعجب خود را مدعی دفاع از آزادی و حقوق زنان میداند؛ فردی که اخیرا ارتباطش با آمریکا علنیتر از هر زمان دیگری شده است. انتشار تصویر دیدار مسیح علینژاد با مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا نشان داد که آمریکا تا چه حدی حامی ضدانقلاب است؛ البته هر چند این دیدار پیام مهم دیگری نیز داشت و آن این بود که آمریکا چقدر حقیر شده که برای مقابله با نظام جمهوری اسلامی که روزی برایش صدام که یکی از قویترین ارتشهای وقت جهان در اختیارش بود را اجیر و پشتیبانی میکرد، حالا دست به دامن یک دختر که کمپین مبارزه با حجاب را راه میاندازد، شده است. روزی در همین کشور، آمریکا و همپیمانان آن برای مقابله با نظام جمهوری اسلامی در فکر کودتا بودند یا در برههای منافقین را به جان مردم انداختند تا با انجام عملیاتهای ترور افراد (از شهیدان مطهری و بهشتی و رجایی و دستغیب و... گرفته تا مردم کوچه و بازار) مردم را از انقلاب ناامید کنند اما دیدیم که در این عرصه به هدف خود نرسیدند. یا در زمانی تلاش کردند با حمایت از جنبش سبز در فتنه ۸۸ نظام اسلامی در کشور ما را ساقط کنند اما باز هم نتوانستند.
در کل دشمنان نظام هیچگاه و در هیچ زمانی در طول این چهل سال از مبارزه با جمهوری اسلامی خود را رها نکردند؛ واقعاً چه کار مانده که نکنند؟ حمله نظامی که بوده (واقعه طبس)، کودتا که بوده (کودتای نوژه)، اقدامات امنیتی که بوده (منافقین)، ترور مسئولان که بوده (از رئیس جمهور گرفته تا مردم عادی)، نفوذ و جاسوسی که بوده ( بنیصدر و...)، تهاجم فرهنگی که بوده، (ماهواره و رسانههای ضدانقلاب فارسی زبان)، تحریم اقتصادی که بوده(به خصوص در سالیان اخیر) و موارد فراوانی که همه و همه نشاندهنده اقدامات دائمی و شبانهروزی دشمنان این مرز و بوم علیه انقلاب اسلامی و ملت ایران است.
اما امروزه میبینیم که استکباری که روزی از صدام و منافقین برای رسیدن به اهداف خود استفاده میکرد، دست به دامان امثال مسیح علینژاد و مجری معلوم الحال اکیپ موسوم به ریاستارت شده است؛ قطعا این موضوع یک نتیجه مشخص در درون خود دارد و آن وضوح شکست آمریکا و رژیم صهیونیستی در تقابل با جمهوری اسلامی است.
اما در این میان یک مسئله مهم است و آن ضرورت افزایش بینش مجازی و سیاسی مردم در شبکههای اجتماعی و پیامرسانهاست؛ اینکه مردم به آن حد از آگاهی برسند که هر خبری که از سوی کانالها و صفحات ضدانقلاب اشاعه یافت را باور نکنند؛ البته وقتی به روند چند ساله اخیر در کشورمان نگاه میکنیم کاملاً به رشد سیاسی مردم در فضای مجازی پی میبریم. کانالهایی مانند آمدنیوز که با استفاده از اخبار فیک روزانه تعداد فالوورهایشان افزایش مییافت، امروز نه تنها شاهد افزایش دنبالکنندگان خود نیستند بلکه با روند کاهشی مخاطب رو به رو هستند که همین امر نشان دهنده افزایش آگاهی مردم در حوزه رسانه و فضایمجازی است.
در آخر باید گفت که آمریکا و ایادی آن نه با کمک صدام نه با کمک منافقین نه با کمک فتنهگران و نه با کمک امثال مسیح علینژاد و ریاستارت در مقابله با نظام جمهوری اسلامی راه به جایی نخواهند برد.
گزارش از امیرحسین جلیلوند
انتهای پیام/
مگر اینکه خودتت منفی باف و افسرده باشی و چرندیات و مزخرفات اونها به دلت بنشیند.