بعد از اکران فیلم، جلسه نقد و بررسی فیلم با حضور کیوان امجدیان منتقد و کارشناس سینما و همچنین، عبدالجواد کنعانی کارشناس ارشد حقوق در کنار استقبال خوب علاقهمندان و مخاطبان فیلم برگزار شد.
در ابتدای جلسه، کیوان امجدیان با اشاره به جادهای بودن ژانر فیلم گفت:بر خلاف جریان ژانرگریز اکثریت فیلمها، این فیلم به قواعد ژانر پایبند است. کارگردان اثر سعی کرده است به فراخور موضوع، بعضی از عوامل در اختیار را کمرنگ کرده یا حتی حذف کند و در عوض عوامل دیگری را که به نظرش میتوانند در همراه کردن مخاطب اثرگذار باشند و فیلم را از ریتم نیندازند، تقویت کند.
وی افزود:تنابنده سعی کرده تا جای ممکن لوکیشها را محدود کند. بیش از ۸۰ درصد فیلم در یک فضای بسته اتفاق میافتد. انتخاب تعداد زیادی نابازیگر و بازیگرفتنهای خوب از آنها، یکی از این تمهیدات جایگزین است. طبق شنیدهها، زمان و انرژیکه برای بازی گرفتن از نابازیگران فیلم صرف شده، دو برابر زمان معمول اینگونه کارها بوده است.
امجدیان در ادامه به دو انتقاد عمدهای که درباره فیلم مطرح میشود اشاره کرد و گفت:انتقاد نخست این است که خیلیها گفتند فیلم تلویزیونی است، اما هیچ دلیل منطقی برای این حرفشان نداشتند. میگفتند این فیلمی است که میشود آن را از تلویزیون و در یک روز تعطیل پخش کرد. با این استدلال که میشود فیلم پدرخوانده را هم تلویزیونی خواند! ریتم بسیار تند فیلم و تعداد نماهای بسیار زیاد (حدوداً ۶۰۰ پلان) را در کدام فیلم تلویزیونی میبینید؟ این اثر واجد تمام ویژگیهای یک فیلم سینمایی است.
نقد عمده بعدی به فیلم قسم، از محتوای حقوقی آن نشات میگیرد. امجدیان با اشاره به این انتقادات گفت:در این فیلم یک نوع ضربه زدن آرام و ظریف به یک حکم اسلامی را میبینیم. خوشبینانهاش این است که بگوییم هدف کارگردان این بوده است که بگوید، قسم خوردن کار شایستهای نیست و عواقب دارد. بیننده این قسمخوردنها را در جای جای فیلم میبیند. آدمهایی که با دلیل و بدون دلیل قسم میخورند؛ اما بدبینانه موضوع این است که یکی از احکام فقهی را که برای ما مقدس و مورد احترام است نشانه گرفته و خیلی ظریف و آرام آرام و در طول زمان به آن ضربه میزنند. این کار یک فیلم و یک کارگردان نیست؛ باید جریان را دید. در چندین فیلم و در طی چندین سال این اتفاق میافتد. در نهایت، اعتقاد مردم به آن حکم تضعیف میشود.
این منتقد و کارشناس سینما در ادامه به جایی از فیلم اشاره کرد که آدمهای خوب فیلم که اتفاقاً قصدشان هم کمک کردن است، میآیند و در همراهی با شخصیت اصلی فیلم، قسم میخورند. اما به یکباره خود آنها، دوربین و بینندگان متوجه میشوند که همه آنها اشتباه کردهاند؛ نتیجهگیری کارگردان این است که بنابراین، قسم خوردن راه غلطی است.
عبدالجواد کنعانی کارشناس ارشد حقوق که برای نقد بحثهای حقوقی فیلم به این نشست دعوت شده بود در ابتدا با اشاره به شیوه ورود تنابنده به بحث گفت:بر خلاف بعضی از فیلمها که مستقیماً به موضوع قصاص ورود کردهاند، در اینجا با یک مرحله قبل از آن مواجه هستیم. فیلم قسم، ادله اثبات را مورد بحث قرار میدهد؛ کاری به خود قصاص ندارد بلکه طریقه رسیدن به این حکم، بحث فیلم است. اگر خوشبینانه نگاه کنیم، این یک اقدام هوشمندانه است.
کنعانی در ادامه به شیوههای اثبات ادعا در فقه اسلامی اشاره کرد و گفت:اثبات ادعا در فقه، چندین راه دارد. یک راه آن، اقرار خود متهم است. بنا بر نظر مشهور، در قتل، یک بار اقرار متهم کفایت میکند. راه دیگر، شهادت شهود است. در بحث قتل عمد، شهادت دو مرد عاقل بالغ عادل کفایت میکند. یک راه خاص دیگر برای جرائم سالب حیاتی مثل قتل، قسامه است. زمانی که برای قاضی یک ظن قوی شکل بگیرد، ولی به صورت قطعی به مجرم بودن متهم اطمینان ندارد، سراغ قسامه میرود. البته شک، نباید شک بی اساسی باشد بلکه باید بر اساس یک سری قرائن باشد. در اینجا برای قاضی، اصطلاحاً لوث ایجاد میشود. در فقه اسلامی، اصل بر برائت است و اگر کسی متهم باشد، اثبات اتهام بر عهده مدعی است و متهم نیازی به هیچ عملی از جمله قسم خوردن و آوردن شاهد ندارد. اما اگر زمانی برای قاضی یک ظن قوی ایجاد شد، مساله فرق میکند. در این فیلم این ظن قوی با شهادت یک مرد و یک زن ایجاد میشود. اما به دلیل اینکه شرایط ادله اثبات صد در صد نبود، سراغ قسامه رفت. در قسامه بر خلاف روال معمول، به فرد متهم میگویند که دلیل بیاورد. اگر دلایل موجه آورد، تبرئه میشود. اگر نتوانست، باید قسامه اجرا شود. کسی که اتهام زده است باید ۵۰ مرد خویشاوند نسبی را با خود بیاورد و هر کدام از آنها یکبار قسم بخورند. شیوه قسم خوردن هم اینگونه است که اینها باید بگویند که اولاً فرد متهم قتل را انجام داده است و ثانیاً آن را عامدانه انجام داده است. اگر مدعی نتواند ۵۰ نفر را بیاورد، میتواند قسامه را به فرد متهم رد کند. در اینجا باید متهم ۵۰ بار قسم بخورد، یا ۵۰ نفر را بیاورد که تعداد قسمهای آنها به ۵۰ برسد. اگر متهم قسم را اجرا کند، رفع اتهام میشود. در غیر این صورت، صرفاً به پرداخت دیه محکوم میشود.
کنعانی در ادامه به تفاوتهای حکم قسامه در فقه اسلامی و فیلم قسم اشاره کرد و گفت: اشتباهی که در فیلم شده است مربوط به تفکیک نکردن دو نوع قسامه است. یک نوع قسامه، قسامه اثبات است چرا که قسامه اثبات بر عهده مدعی است. در این نوع قسامه، باید ۵۰ مرد، و هر کدام یک بار قسم بخورند. این قسم قابل تقسیم نیست و نمیشود فیالمثل به جای ۵۰ مرد، ۱۰ مرد و هر کدام ۵ بار قسم را اجرا کنند. چیزی که در فیلم هم رخ داده است و تعداد افراد کمتر از ۵۰ نفر هستند.
امجدیان در بخش دوم صحبتهایش به ضعف دیگری از فیلم اشاره کرد و گفت:در فیلمنامه یک داستان اصلی داریم و یک بکگراند. اگر وزن بکگراند، از داستان اصلی فیلم بیشتر شود، یک ضعف است. در این اثر نیز، عمدهترین مسائل فیلم، در بکگراند اتفاق میافتند، در بکگراند طرح میشوند و در آنجا هم حل میشوند. این شیوه روایت، مشابه این است که فیالمثل فیلمی را درباره حادثه هفتم تیر و شهادت شهید بسازیم، اما شیوه این ترور و دلایل آن را در گفتگوی چند نفر که در بخشی از فیلم در حال صحبت با یکدیگر هستند بشنویم. وقتی فیلمی موضوعش قسم است و در همان موضوع اصلی هم دچار اشتباه میشود، یعنی راه را اشتباه رفته است هر چند که ادعا کنند از مشاوران خبرهای استفاده کردهاند.
صحبتهای پایانی امجدیان، به نقاط مثبت فیلم اشاره داشت و گفت: بازیها خوب هستند؛گفتگوها شخصیت میسازند. شخصیتها آرام آرام و در طول مسیر، با بازی ها و با لحنشان شکل میگیرند و باورپذیر میشوند. اما ما همان تنابنده شیرین پایتخت را بیشتر دوست داریم.
انتهای پیام/