انیمیشن سینمایی «بنیامین» با استقبال بسیار کم خبرنگاران برگزار شد. شاید این اثر کم مخاطبترین اثر جشنواره بود. حتی در نشست خبری تعداد خبرنگاران حاضر به انگشتان یک دست هم نمیرسید. هیچ خبرنگاری سوال مطرح نکرد و تمامی سوالات به دست مجری نشست پرسیده شد. حتی سایت جشنواره هم متن نشست خبری را منتشر نکرد.
در این نشست تهیه کننده و کارگردان از بی توجهی مسئولان جشنواره گلایه کردند.
تهیه کننده گفت: سر بنیامین را در جشنواره بریدند. حس میکنیم در جشنواره مهمان ناخوانده هستیم. توجهی به انیمیشن نمیشود و مشخص نیست چرا این اتفاق رخ داده است. ما حتی در اکرانهای عمومی هم مشکل داشتیم.
داستان فیلم سینمایی یلدا، روایتی از دختر جوانی است که با صاحب کار پیرش ازدواج میکند. درگیری زن و شوهری باعث مرگ پیرمرد میشود. دختر پیرمرد که ثمره ازدواج قبلی اوست، از قصاص نمیگذرد. دو پرده پایانی فیلم در یک برنامه تلویزیونی تدارک دیده شده است که اهداف خیریه دارد. این برنامه تلویزیونی برای رضایت گرفتن از اولیای دم درست شده بود. تمامی مناسبتهای عوامل این برنامه تلویزیونی تعریف اشتباهی دارد. از مجری تا تهیه کننده و کارگردان هیچ کدام مطابق با واقعیت نیستند. پس از نمایش این فیلم منتقدان انتقادات جدی مطرح کردند. در این فیلم سازندگان برنامه تلویزیونی غیر مستقیم کاراکترها را مدیریت میکنند و آنها را مجبور به انجام کاری کردند. نکته قابل توجه تهیه کنندگی مشترک علی مصفا با یک تهیه کننده فرانسوی است.
مسعود بخشی کارگردان یلدا در مورد هدفش از ساخت فیلم و شباهت فیلمش به برنامه ماه عسل گفت: قالب برنامه تلویزیونی، قالبی است که من به آن فکر میکردم تا بتوانم به وسیله آن درباره برنامهای تلویزیونی فیلم بسازم بدون آنکه فیلم تلویزیونی باشد. حال اگر این طور نبوده، حتماً نقص فیلم است. شما وقتی میخواهید با تهیه کننده ایرانی قرارداد ببندید، صد بار متن قرارداد را بالا و پایین میکنید. حال تصور کنید که چنین قراردادی بخواهد به زبان و قانونی دیگر نوشته شود که بسیار سخت است. ضمن اینکه تولید فیلم به صورت مشترک بسیار طولانی و زمانبر میشد، اما چون تهیه کننده ایرانی حاضر به سرمایه گذاری روی فیلم نبود مجبور شدیم رو به تولید مشترک بیاوریم.
ژاک بی دو تهیه کننده فرانسوی فیلم گفت: ما با بخش فرهنگی سفارت فرانسه تماسهایی داشتیم، اما هرگز هیچگونه حمایتی از فیلم نداشته است. سینمای ایران دارای اهمیت زیادی است. اروپا و جهان به سینمای ایران نیازمند است و باید از آن یاد بگیرد. ما در این راه به افرادی نیاز داشتیم که با ما اشتراکاتی داشته باشند. شاید برایتان عجیب باشد که بگویم تصویر مدرنی که از ایران ارائه میشود، برای همه تازه است. همان سه دقیقه ابتدایی فیلم برای بینندگان اروپایی، آن تصور قدیمی از کشور ایران را ترمیم میکند و از بین میبرد.
علی مصفا در پاسخ به سوالی در مورد حضور پر تعداد سرمایه گذاران در فیلم گفت: سرمایه گذاران زیادی در فیلم حاضر نبودند. هزینه تولید این فیلم تماماً توسط تهیه کنندگان خارجی پرداخت شد و هیچ سرمایهای از ایران برای تولید فیلم خارج نشده است.
بخشی باز هم درمورد سرمایهگذاری در فیلم، گفت: فکر نکنید یک هزینه غیر معقول در سینمای ایران برای این فیلم شده است. آن لوگوها لزوماً به این معنا نیست که حتما پولی وارد چرخه سرمایه گذاری این فیلم شده. حالا علی مصفا میتوانند در مورد هزینه تولید این فیلم توضیح دهند. ما در یکی از سختترین دورههای تحریمی ارز وارد کشور کردیم. نمیخواهیم مدالی به ما داده شود. با این حال در دورهای که برخی فیلمها ارز از کشور خارج میکنند ما ارز را وارد کردیم. من به هیچ عنوان حاضر نشدم خارج از کشور فیلم بسازم. گفتم یا این فیلم را در ایران میسازم یا اصلا نمیسازم.
مصفا در مورد لیستی که بنیاد سینمایی فارابی منتشر کرده، هم گفت: بنیاد فارابی اعلام آمادگی کرده تا در مرحله پخش و اکران فیلم با این فیلم همراهی کند. آنجایی که ما برای تبلیغات فیلم احتیاج به حمایت داریم، فارابی به صورت مشارکت با ما همراهی میکند و اینگونه نبوده که در مرحله تولید پولی به ما داده شود. هزینه تولید این فیلم در ایران ۲ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان بوده که همه توسط بخش خصوصی پرداخت شده است.
فیلم سومی که نمایش داده شد، جمشیدیه اثر یلدا جبلی بود. فیلم روایتی از درگیری خیابانی است که منجر به درگذشت یکی از طرفین دعوا می شود. بازی کیومرث پور احمد و بهرام عظیمی در این فیلم واکنش جالبی را در پی داشت. هر پلانی از این دو هنرمند که سابقه بازی نداشتند، به نمایش در میآمد و دیالوگهایشان خنده حضار را در پی داشت. نکته جالب در نشست خبری این فیلم صحبتهای بهرامی بازیگر نقش اول فیلم است.
سارا بهرامی بازیگر نقش اصلی این فیلم گفت: من جایزه گرفتن را دوست دارم، اما هدفم از بازیگری دریافت سیمرغ نیست. فکر میکنم شانس کمی برای دریافت جایزه دارم و قرار نیست هر سال این جایزه را دریافت کنم.
وی در خصوص تکرار بازیگری در کنار حامد کمیلی بیان کرد: از این موضوع میترسیدم چراکه دوست نداشتم بازی تکراری داشته باشم، اما فکر میکنم حضورم در جمشیدیه تکراری نبود.
آخرین اثری که در روز ششم به نمایش در آمد، مردی بدون سایه نام داشت. مردی بدون سایه بهکارگردانی علیرضا رئیسیان داستان سوء ظنی است که یک زندگی را به نابودی میکشاند.
علی مصفا در پاسخ به سوالی درباره حضور چشمگیرش در جشنواره امسال و بازیهای کلیشه خود، گفت: خوشحالم که آخرین باری است که در این دوره جشنواره هستم و خوشحالم در این سانس قرار نیست جواب سوال میزان مالیاتی را بدهم و جواب بازیگری ام را میدهم. شاید، چون همه نقشها شبیه هم هستند به نظر این طور باشد. این کارگردان است که باید به من بگوید چگونه بازی کنم.
او در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه به دلیل رقابتی بودن جشنواره چرا بازیهای شما در این دوره یکنواخت است؟ جواب داد: جشنواره مسابقه ورزشی نیست. یعنی باید در یک فیلم یک جور اظهار تعجب میکردم و در این فیلم طور دیگر؟!
رئیسیان نیز درباره پرسشی مبنی بر پایان مبهم فیلم اظهار کرد: پایان فیلم روشن است و گنگ نیست. این طور نیست هر فیلمی را که میسازیم، بخواهیم یک پیام روشن را منتقل کنیم به ویژه فیلمی مثل «مردی بدون سایه» که سیال است. پیام فیلم هم روشن است و نشان میدهد سوءظن بیش از حد میتواند پیامدهای ناگواری داشته باشد.
انتهای پیام/