فاطمه ۹ ساله، دختری است که باید از مدادرنگیها و کشیدن نقاشی خورشید، خانه و درخت دست بکشد و وظایف یک همسر را در خانه انجام دهد و مسئولیت یک زندگی را بر عهده گیرد که از عهده توانش خارج است، اندام نحیف و کوچکش ظرفیت پاسخ به سختیهای زندگی مشترک را ندارد.
کودک همسری یعنی ازدواج کودکان زیر سن قانونی که طبق قانون ۱۳ سال ملاک است. شایعترین آن ازدواج دختران کم سن با مردانی است که به صورت غیر متعارف از آنها بزرگتر هستند.
در حال حاضر کودک آزاری به یک معضل اجتماعی تبدیل شده است و کودکان در سنین پایین را گرفتار زندگی زناشویی کرده است که حتی معنای آن را نمیدانند.
طبق آمارهای سازمان ثبت احوال در شش ماه نخست سال ۹۷، ۲۹ ازدواج مربوط به دختران کمتر از ۱۰ سال ثبت شده است. در همین زمان ۱۱۷ مورد ازدواج ۱۰ تا ۱۴ سال و ۱۴۵ مورد ازدواج ۱۵ تا ۱۹ سال در کشور به ثبت رسیده است.
ازدواج در سن پایین برای کودکان آسیبهای جسمی به همراه دارد، چرا که هنوز به بلوغ فیزیکی نرسیدهاند و هنگام بارداری مشکلاتی نیز به همراه خواهند داشت. همچنین بارداری در سن پایین علاوه بر مشکلات فیزیکی، آسیبهای روحی و روانی را به دلیل عدم آمادگی برای مادر شدن را برای این کودکان به همراه دارد.
معصومه ابتکار معاون امور زنان و خانواده رئیس جمهور درباره طرح کودک همسری اظهار کرد: همه خواستار آن هستند که ازدواج کودکان زیر ۱۳ سال متوقف شود، چراکه آسیبهای روحی و روانی بسیاری برای کودکان به همراه دارد.
وی افزود: بر اساس آمارهای شورای عالی انقلاب فرهنگی آمار طلاق در ازدواجهای زیر ۱۳ سال بسیار بالاست، بنابراین در این مورد لایحهای آماده کردهایم که به زودی ارائه خواهد شد.
ابتکار گفت: میان کودک همسری و بازماندگی از تحصیل ارتباط وجود دارد، لذا با آموزش و پرورش در این زمینه در حال فعالیت هستیم و همین فرهنگ سازیها میتواند کودک همسری را کاهش دهد.
بیشتر بخوانید: اختلاف سن در ازدواج چقدر اهمیت دارد؟
داود ذوالفقاری روانشناس و مشاور در گفتگو با خبرنگار حوزه ازدواج و خانواده گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، درباره آسیبهای جسمی و روانی کودک همسری اظهار کرد: سیستم بدن انسان در زمانی خاص پخته میشود. سن مناسب بارداری یعنی زمانی که سیستم بدن زنان آمادگی پذیرش عضو ارگانیک غیر از خود را دارد بین ۲۲ تا ۲۶ سال است. هنگامی که ازدواج در سن پایین صورت گیرد، مسائلی چون زایمانهای سخت و زودرس مطرح میشود که این مسئله آسیبهای مغزی و اختلالات هوشی را به همراه خواهد داشت.
این روانشناس درباره آسیبهای روانی این مسئله گفت: همان طور که فیزیولوژیک بدن ما در سنین مختلف دچار تغییراتی میشود، ذهن نیز تغییراتی را به همراه دارد. این تغییرات باید نیازهای اساسی ما را تأمین کند.
ذوالفقاری بیان کرد: نیاز به ازدواج و بحرانهای مربوط به آن در دوران جوانی و اوایل بزرگسالی رخ میدهد، اما پیش از آن در دوران نوجوانی شاهد بحران هویت هستیم.
وی ادامه داد: بحران هویت به منظور یکپارچگی شخصیت است که بین سنین ۱۰ تا ۲۰ سالگی اتفاق میافتد و بعضا ازدواجهایی که در این زمان شکل میگیرد قبل از تشکیل هویت فرد است.
این روانشناس افزود: یکپارچگی هویت یعنی فرد بداند به چه علت ازدواج میکند؟ تعهد در ازدواج چیست؟ چرا باید در زندگی مشترک متعهد باشد؟ فرد باید پاسخی به این نوع سئولات داشته باشد، چراکه این پختگی روانی نسبت به مقوله ازدواج پیش از ازدواج به یکپارگی شخصیت و هدف گذاری برای ازدواج کمک میکند.
ذوالفقاری گفت: دخترانی که به این پختگی پیش از ازدواج نمیرسند و با یک آشفتگی روانی وارد زندگی مشترک میشوند، اگر هویت آنها سالها بعد از ازدواج تشکیل شود و با شرایط فعلی آنها ناسازگار باشد، به یک شکست بزرگ در زندگی آنها تبدیل میشود.
وی افزود: ازدواج زودهنگام کودکان سبب بروز آسیبهای اجتماعی و گاهی اوقات نیز منجر به طلاق آنها میشود که این موضوع خود آسیبهای زیادی را به همراه دارد.
ذوالفقاری خاطر نشان کرد: عدم تشکیل هویت فردی که در دوران نوجوانی شکل میگیرد میتواند، آسیبهای جدی را برای ازدواجهایی که در دوران کودکی اتفاق میافتد به همراه داشته باشد.
پیش از این به دلیل نبود امکانات رفاهی و ارتباطات جمعی به شکلی که در جامعه امروز شاهد آن هستیم، شیوه زندگی به صورت دیگری بود و شاید هنگامی که فرد به بلوغ جسمی در سنین پایین میرسید، ازدواج میکرد و با توجه به شرایط زمان خود قابل پذیرش و درک بود، اما در حال حاضر با توجه به گسترش شبکههای اجتماعی و دسترسی اکثریت افراد جامعه به آن، افرادی که زود ازدواج میکنند به دلیل مقایسه شرایط خود با همسالانشان، احساس نارضایتی میکنند و این نارضایتی از زندگی زناشویی منجر به طلاق و جدایی میشود.
کودکی که هنوز به بلوغ فکری و جسمی نرسیده چطور میتواند وارد یک زندگی مشترک شود و با مسائل و مشکلات مربوط به آن دست و پنجه نرم کند و ستون و تکیه گاه خانوداه باشد. کودکی که تمام دنیای آن عروسک بازی و خواباندن عروسکهایش در کنار خود است، شاید بتواند فرزندی متولد و آن را با هر شرایطی شده بزرگ کند، اما آیا میتوان از او انتظار داشت که نقش مادری را ایفا کند که برای فرزندانش الگو است، چراکه او هنوز سن کمی دارد و برای رفع نیازهایش به مادر خود وابسته است.
گزارش از فرناز عبدالمحمدزاده
انتهای پیام/
قدیم تو دهات ها وقتی دختر و پسر هاپا به سن 15 و 16 سالگی میگذاشتند ( دوره بلوغ جسمی رو که رد میکردند) به عقد و عروسی هم در میاوردند و این دوتا زندگیشون رو با هم شروع میکردند و خوب هم زندگی میکردند. محیط روستایی بدلیل کارهای بدنی نیاز به تعداد زیادی ادم داشت. برای همین صاحب شش ، هقت یا هشت تا بجه می شدند تا کار سنگین کشت وزرع انجام بشه. علت اینکه تو نوحوانی ازدواح میکردند تا نیروی کار مناسب و جوان برای خانواده خودشون به موقع داشته باشند. کارشون یک دلیل اقتصادی و اجتماعی روشنی داشت. یعنی خانواده کلان بوده و نقش اقتصادی داشته.
امروزه تو شهرها نه مزرعه هست نه باغ ( بعلت وجود تکنولوزی تولیدات ماشینی رواح داره ) خانواده کوجک شده و تعداد میانگین بچه آوری بعلت خانواده خرد دو تا سه تاست.
وکرنه کدوم آدم عاقل دختر 9 ساله اش رو شوهر میده؟ ، در کل ایران تعداد اینوع ازدواج با دختر 9 ساله امارش درکشور هشتاد میلیونی بیشتر از 2000 مورد نبوده.
برای رفع این مشکل یک قانون روشن کافیه.
کسی که 16 یا 17 سالشه به نظر این کارشناس کودکه خیلی حرف عجیبیه الان اطلاعات عمومی یه بچه 6 ساله از حافظ وسعدی بیشتره از نظر جسمی هم بچه های عصر ما مشکلات بسیار کمتری دارند نسبت به نسلهای گذشته
تنها میمونه بحث توان اداره زندگی که به اموزش وخانواده ها برمیگرده که اگه درست انجام نشه چهل سالگی هم برای ازدواج زوده
شما برو دیدگاه ت را درست کن.