به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، خبری بسیار دردناک از ماه گذشته در فضای مجازی پیچیده است: «دو سگ در لواسان به یک دختر ۱۰ ساله حمله کردند». اما از این دردناکتر، نحوه برخورد با صاحب سگ بود: دیهاش را میدهد! گویی خرید آن سگ، آوردن سگ به فضای عمومی، قلاده نزدن و عدم توجه با اخلاقیات درنده آن سگ، همگی کاملاً به صورت تصادفی رخ داده است!
بیشتربخوانید: برخورد با سگ گردانی در معابر عمومی زنجان
بگذریم که اصلاً قانون در کشور ما چیز دیگری میگوید. مزاحمت برای زنان و اطفال طبق ماده ۶۱۹ قانون تعزیرات دو تا شش ماه حبس و تا ۷۴ ضربه شلاق دارد. آیا ترساندن و رهاکردن سگ مصداق آزار نیست؟! ممکن است گفته شود صاحب سگ چنین کاری نکرده، بلکه سگش ایجاد مزاحمت کرده است. این اظهر من الشمس است که مسئولیت رفتارهای سگی که خریداری و نگهداری میشود، با صاحب آن است و حتی اگر فرض کنیم که او حق داشته سگش را در اماکن عمومی بگرداند، طبق ماده ۴۰ قانون اساسی «هیچکس نمیتواند اعمال حق خویش را وسیله اضرار به غیر یا تجاوز به منافع عمومی قرار دهد».
در این گزارش قصد نداریم کشور خود را با کشورهای دیگر مقایسه کنیم و مثلاً در همه چیز از آنها الگو بگیریم. همچنین قصد نداریم بگوییم آزادی در کجا کمتر و در کجا بیشتر است. اصلاً نمیخواهیم بگوییم نگهداری حیوان خانگی یا گرداندن آن در فضای باز، بد است یا خوب. اینها موضوعات دیگری است.
برخی تعمداً با پز روشنفکری بر کار نادرست خود سرپوش میگذارند و برخی آن چنان در جهل مرکب قرار گرفتهاند که واقعاً فکر میکنند اروپاییبودن همین است!
نروژ
قانون ۴۰ بندی رفاه حیوانات که موضوعش حقوق حیوان و چگونگی رسیدگی به آن در نروژ است، تأکید میکند که «حیوانات جدا از اینکه چه استفادهای برای انسان دارند، دارای ارزش ذاتی هستند، بنابر این باید با آنها به درستی رفتار شده و از هر گونه فشار جسمی و روانیِ غیرضروری محافظت شوند». اما در همان کشور قانون دیگری وجود دارد که از صدماتی که بر اثر ناآگاهی یا تعمد صاحبان سگها به انسانها، حیوانات و اشیا بروز میکند، جلوگیری میکند، چرا که جدا از ارزش آن انسان یا حیوان یا اموال، اولین نتیجه تهاجم این سگها ضربهای است که بر اثر مقاومت انسانها و حیوانهای مورد حمله به آنها وارد میشود که حتی ممکن است طبق قانون به جداکردن اجباری سگ از صاحبش یا قتل آن کشیده شود.
قانون نروژ برای کنترل سگ در اماکن عمومی سال ۲۰۰۳ میلای در ۹ فصل و ۳۳ بند تصویب شده و ۲۰۱۵ میلادی آخرین تغییرات را داشته است. در بند سوم از این قانون آمده است «نگهدارنده سگ باید نشان دهد که از صدمهزدن سگ به انسانها، حیوانات، اموال و اشیا جلوگیری میکند و باید مطمئن شود که سگ یا سگهایش هیچ ضرر غیرقابل توجیه به مردم، طبیعت و سایر منافع نخواهد داشت. او باید به ویژه از ایجاد ناامنی توسط سگ برای دیگران پیشگیری کند.»
در بند چهار از این قانون آمده است «سگها تنها زمانی میتوانند بدون قلاده رها شوند که الف) صاحب سگ در کنار آن مراقبت کامل را انجام دهد، ب ) در حصاری که آن را از محل رفت و آمد عمومی جدا میکند، قرار داشته باشد. هر کس که سگ را میگرداند (dog holder)، باید قادر به کنترل آن باشد» و «مطمئن شود که سگ به حمله، پریدن و دنبالکردن افرادی که این کارها آزارشان میدهد، اقدام نمیکند. اگر سگی چنین عادتهایی دارد، باید همواره در محل رفت و آمد عمومی دارای قلاده باشد».
بنابر این در قوانین نروژ، مورد الف در مورد سگهایی که حتی با حرکات خود مردم را آزار میدهند، صدق نمیکند، چه برسد به گازگرفتن! یعنی آنها همه جا باید با مهار و قلاده گردانده شوند. در همین بند باز هم در مورد برخورد سگها با کودکان سختگیری بیشتری شده است و آمده که نه تنها باید قلاده داشته باشند، بلکه تأکید شده که «با مهار به سمت صاحب آن کشیده شده و نگه داشته شوند» تا کودک دور شود زیرا ممکن است کودکان یا والدینشان به اشتباه برای بازی به سگ نزدیک شوند.
در بند ۵، ۶ و ۷ علاوه بر آنچه گفته شد، سختگیریهای بیشتری برای نگهداری از سگ و مراقبت شدید از آن برای پیشگیری از آزار رساندن به دیگران، اشیا و حیوانات اعمال شده است به ویژه در ورودی ساختمانها، امکان مسکونی، مراکز خرید، پارکها، آرامستانها، نزدیک مدارس و مهدکودکها و ورزشگاهها، مسیرهای پیادهروی و اسکی، محل عبور یا نگهداری از حیوانات اهلی و محل چرای گوزن شمالی.
در این قانون (طبق بند ۲۸) برای صاحب سگی که از بند ۴ تا ۷ تخطی کند، تا شش ماه زندان در نظر گرفته میشود، علاوه بر همه جریمههایی که برای حبس و انتقال سگ به پلیس پرداخت کرده ویا هزینهای که بابت صدمه سگ به افراد، حیوانات، اموال و اشیا میپردازد. تأکید شده است که مهم نیست اتفاقی که افتاده «عمداً یا بر اثر بیتوجهی» بوده باشد. همچنین برای کسی که به نحوی اجازه اجرای مفاد این قانون و جلوگیری از ضررهای سگش به انسانها و حیوانات را نمیدهد، قاضی میتواند تا ۶ ماه حبس در نظر گیرد.
در بند ۱۳ اضافه شده که پادشاه میتواند قوانینی وضع کند تا اطلاعات هر سگی توسط صاحبش در یکی از سازمانهای دولتی یا خصوصی، ثبت شود. این اطلاعات شامل اطلاعات ژنتیک هم میشود. صاحب سگ باید هزینهای را برای ارائه این خدمات پرداخت کند و پلیس نیز به این اطلاعات دسترسی داشته باشد.
بند ۱۴ به برخورد دیگران با سگی اختصاص یافته که از موارد بالا تخطی کرده است. «اگر کسی علیه یک سگ اقدام کند، اگر این کار برای جلوگیری از شکار غیرقانونی از سوی سگ یا حمله آن به انسانها و حیوانها باشد، قانونی است، اگر چه نباید صدمه او به سگ فراتر از آنچه برای جلوگیری از صدمه سگ نیاز است، ادامه یابد». در ادامه آمده است «اگر سگی مستقیماً در حال ایجاد جراحت جدی به یک انسان باشد و همچنان خطر جدی داشته باشد، هر کسی میتواند آن را بکشد». این قانون حتی در مورد ایجاد «صدمه جدی» از سوی سگ به گوزن، آهو و حیوان خانگی نیز جاری است مگر اینکه حیوانی که سگ به آن حمله کرده است، به صورت غیرقانونی وارد ملکی شده باشد که صاحب سگ، آن را برای نگهبانی در آنجا قرار داده است.
در بند ۱۷ به پلیس اجازه داده تا در هر شهری که صلاح میداند، قوانین سختگیرانهتری برای نگهداری و گرداندنِ سگها وضع کند (شامل اینکه در چه مکانی و در چه زمانی و چه تعدادی از سگها را میتوان نگاه داشت ویا گرداند) و سگ متخطی را در صورت احساس ضرورت، بکشد. پلیس همچنین طبق بند ۱۸ حق دارد اگر در کمتر از سه سال، دو بار مجبور شود به یک صاحب سگ بخاطر تخطیاش از این قوانین اخطار دهد، دستور جابجایی همه سگهای وی را بدهد، حتی اگر اخطار اول و دوم مربوط به دو سگ متفاوت از وی باشد.
در این قانون طبق بند ۱۹ به شاه اجازه داده شده نگهداری و پرورش برخی از نژادهای سگها را به دلیل اخلاقیات درنده و خطرناک آنها ممنوع یا محدود کند و طبق بند ۲۲ به پلیس اجازه داده شده که در ۹ مورد، صاحب سگ را از داشتن سگ محروم کند، از جمله کسی که سگش به دلیل تخطی از مواردِ پیشگفته کشته یا از او گرفته شده یا به انسانی حمله کرده باشد یا اصلاً بدون مجوز مربوطه برای حمله به انسانها پرورش یافته بوده یا سگش را (برای نمایش یا خوشگذرانی) به جدال با سگی دیگر واداشته باشد یا حتی به ثبت اطلاعات سگ طبق بند ۱۳ در مدتی که پلیس به وی اخطار میکند، اقدام نکند.
در چنین حالتی فردی که از داشتن سگ محروم شده، نمیتواند حتی به صورت مشترک با دیگری صاحب یک سگ باشد یا سگی داشته باشد و آن را به نام فرد دیگری ثبت کرده باشد. پلیس تا سه سال حق ندارد این محرومیت را لغو کند و پس از نیز تنها در صورتی که دلایل موجه وجود داشته باشد، امکان لغو آن وجود دارد.
فرانسه
قانون مراقبت از حیوانات و سگهای خطرناک در سال ۱۹۹۹ میلادی در فرانسه به تصویب رسید اما از سال ۲۰۰۷ میلادی که یک سگ آمریکایی دختری را در فرانسه به قتل رساند و به فاصله چند ماه یک دختر ۱۰ ساله و یک پسر ۱۹ ماهه طعمه سگهای درنده دیگران شدند، تا همین ابتدای سال جاری میلادی اصلاحات جدیدی بر آن اعمال شده است.
در ماده ۲۱۱ آمده است صاحب یا نگهبانِ «هر حیوانی که احتمال دارد ضرری به انسانها و حیوانات برساند» از سوی شهردار به «بکارگیری تمهیداتی برای جلوگیری از صدمه» فراخوانده میشود و اگر این دستورات «اجرا نشود»، حیوان به محل مناسبی منتقل خواهد شد. هزینههای نگهداری از آن در این مدت از صاحبش دریافت خواهد شد. اگر با گذشت ۸ روز تضمینهای لازم از سوی صاحب سگ عملی نشود، اختیار سگ با شهردار خواهد بود.
در واقع قوانین فرانسه، نگهداری از سگهایی که درندگی و خطر دارند را تحت شرایط سختگیرانهای درآورده و آن را از حیوانات خانگی معمول جدا کرده است. سگهای درنده در این قانون به دو گروه تقسیم میشوند: سگهایی که حمله میکنند و سگهایی که برای نگهبانی و دفاع از صاحبشان استفاده میشوند. نگهداشتن، هدیهدادن و خرید و فروش سگهای درنده تنها با رعایت شرایط ویژه امکانپذیر است.
اولین شرط آن است که نگهدارنده سگ در میان این گروهها نباشد: افراد زیر ۱۸ سال، بزرگسالانی که خود نیاز به نگهداری دارند، افراد مجرم یا دارای سابقه زندان و افرادی که بخاطر نقض قوانین این قانون در نگهداری از سگهایشان توسط شهردار از این حق محروم شدهاند. سه ماه زندان و ۲۵ هزار فرانک جریمه، مجازات کسانی است که در میان اقشار یادشده به شمار میآیند اما اقدام به نگهداری سگ درنده کردهاند.
به جز اقشار بالا، دیگران اگر بخواهند سگهای درنده داشته باشند، باید اطلاعات خود و سگشان را با مراجعه به شهرداری، ثبت کنند و در هر بار انتقال محل سکونت نیز فرم جدیدی را پر کنند. مشخصات سگ، اطلاعات واکسیناسیون آن و گواهی دامپزشک که به صورت دورهای باید انجام شود و بیمهای که خسارتهای سگ را جبران کند از جمله ملزومات ارائه مجوز نگهداری سگ درنده است.
دامپزشک با توجه به ارزیابی خود، تربیت دورهای سگ را تجویز کرده و گواهی پزشکی را طبق آن صادر میکند. تربیت سگها تنها توسط افرادی که مجوز دارند و در مراکزی که از وزارت کشاورزی مجاز شناخته شدهاند ممکن است و در غیر این صورت تا ۶ ماه حبس و ۵۰ هزار فرانک جریمه خواهد داشت.
مجوزی که از مجموع این مدارک به صاحب سگ داده میشود، باید همراه او باشد و نگهدارنده و گرداننده سگ نیز هر گاه که پلیس از او بخواهد، باید کپی مجوز را همراه خود داشته باشد. در صورت فقدان مجوز علاوه بر جریمه مالی، یک ماه به صاحب سگ فرصت داده میشود تا مراحل اداری را برای کسب مجوز طی کند در غیر این صورت سگش مصادره میشود و خودش تا سه ماه زندان خواهد کشید، ۳۷۵۰ یورو جریمه میشود و موقتاً یا دائماً از نگهداری سگ محروم میشود.
نداشتن گواهی پزشکی برای سگهای درنده از نوع اول تا ۶ ماه زندان و ۱۰۰ هزار فرانک جریمه به همراه دارد ضمن اینکه طبق صلاحدید قاضی ممکن است تا حداکثر سه سال از فعالیتهای اجتماعی که مربوط به این موضوع باشد، محروم شود. دامپزشک در ارزیابی دورهای خود میزان خطر سگ را در چهار رتبه مشخص میکند: فاقد خطر ویژه؛ دارای خطر کم برای برخی افراد یا در برخی شرایط؛ دارای خطر جدی برای افراد مشخص یا شرایط معین؛ دارای خطر بالا برای برخی افراد در شرایط معین. او یک کپی از ارزیابی خود را به شهرداری هم میفرستد و شهرداری میتواند نگهداری سگ را با استناد به گواهی پزشکی برای صاحب آن ممنوع کند.
سگهای درنده نمیتوانند در اماکن عمومی یا وسائل نقلیه عمومی گردانده شوند، به استثنای خیابانها و ساختمانهای مشاع. حتی بستن و توقف آنها در محیط مشاعِ این ساختمانها ممنوع است و صرفاً میتوانند از این محیط برای ورود و خروج از ساختمان استفاده کنند.
سگهای درنده وقتی در اماکنی که استثنا شده است حضور مییابند، باید توسط یک فرد بزرگسال هم با پوزهبند و هم با قلاده مهار شوند. در ساختمانهایی که چنین سگهایی رفت و آمد دارند، صاحبان سایر واحدهای مسکونی میتوانند هر گونه احساس خطر را به شهرداری گزارش کنند و شهرداری موظف است تهمیدات لازم را پیگیری کند.
در ادامه این قانون، هر گونه صدمات سگ بر عهده صاحب آن قرار گرفته و اگر تا یک هفته جبران نشود، شهرداری اقدام به فروش سگ برای جبران مالیِ صدمات میکند. در این مورد مهم نیست که سگ تحت نظارت صاحب آن باشد یا فرار کرده باشد. همچنین مهم نیست که کاربرد سگ برای صاحب آن چیست یا اینکه در مکان خصوصی است یا عمومی.
صدمات سگ شامل صدای آزاردهنده آن نیز میشود، حتی اگر در طول روز باشد. در این مورد، مدت زمان، دفعات تکرار و شدت صدای سگ در نظر گرفته میشود. در یک شکایت مربوط به سال ۲۰۱۷ میلادی که شهروندی در ورسای از همسایهاش به دادگاه مطرح کرد، صدای سگهای همسایه اجازه نمیداد آنها به راحتی از حیاط خود استفاده کنند و پنجره را باز کنند. دادگاه به پرداخت ۲۰۰۰ یورو توسط همسایه حکم داد ضمن اینکه به او اخطار شد اگر این مشکل را حل نکند، باید روزانه ۱۰۰ یورو بپردازد.
اگر صاحب سگ، همه این شرایط را داشته باشد و همه قوانین را رعایت کرده باشد اما سگش به صورت ناخواسته موجب قتل یک فرد شود، باز هم علاوه بر جریمه ۷۵ هزار یورویی، باید ۵ تا ۷ سال زندان را تحمل کند. سگ نیز، حتی اگر یک گاز ساده گرفته باشد، به دستور شهردار به مراکز تربیت سگها فرستاده میشود و همه هزینههای آن تا زمانی که دامپزشک، سلامت آن را تأیید کند، بر عهده صاحب سگ خواهد بود.
بریتانیا
آخرین تغییرات در قوانین بریتانیا پیرامون نگهداری از سگها به سال ۲۰۱۳ میلادی برمیگردد. این کشور نیز البته قانون دیگری تحت عنوان «رفاه حیوانات» دارد که به نظارت دائمی مقامات محلی بر چگونگی نگهداری، تربیت و آموزش حیوانات مربوط است.
طبق قوانین بریتانیا حیوانات را نمیتوان در خیابانها یا بازار فروخت. بلکه مغازههای مشخصی برای این کار وجود دارد. هر کسی که یک حیوان میخرد، باید پیش از گرفتن حیوان، از شورای محلی مجوز بگیرد، مگر «حیوانات خانگی از نوع بسیار متداول» در صورتی که «وحشی»، «خارجی» یا «دورگه» نباشند.
شورای محلی پیش از اعطای مجوز از اطلاع فرد نسبت به آموزشهای لازم و شرایط مناسب جهت نگهداری حیوان اطمینان حاصل میکند. شورای محلی میتواند هر زمان که بخواهد، مجوز را جویا شود، هر گاه که خلاف آن را ببیند، مجوز را باطل کند و هر آنچه صلاح میداند به شرایط اخذ مجوز اضافه کند.
مراکز تولید سگ باید از مقامات محلی مجوز جداگانهای داشته باشند، مگر اینکه کمتر از ۵ توله در سال تولید کنند. بر مراکز تولید سگ نظارت بیشتری به عمل میآید از جمله اینکه سگها پیش از یک سالگی در کنار جفت قرار نگیرند و اینکه هر سگ ماده در طول عمرش بیش از ۶ توله به دنیا نیاورد (با فاصله حداقل یک ساله میان هر کدام).
شماره تلفنهای مشخصی در سایت دولت بریتانیا اعلام شده است و هر کس خشونتی نسبت به حیوان و نقض رفاهیات آن میبیند باید با آن تماس گرفته و بدون نیاز به اینکه مشخصات شخصی خود را بدهد، هر آنچه مشاهده کرده و میداند اطلاع دهد.
اما این همه ماجرا نیست. از آن سو برای صاحبان و نگهداران سگ نیز «ممنوع است بگذارند سگ به طرز خطرناکی از کنترل خارج شود، هر جا که باشد، از جمله در یک مکان عمومی، در یک مکان خصوصی مثل حیاط و باغ خانه همسایه و حتی در خانه صاحب سگ. این قانون در مورد همه سگها لازمالاجرا است. در ادامه آمده است «سگ شما زمانی خارج از کنترل تلقی میشود که به کسی آسیب بزند یا کسی را بترساند از این نظر که او تصور کند سگ میخواهد به او آسیب میزند» ضمن اینکه «دادگاه» میتواند در دو مورد دیگر تشخیص دهد که سگ از کنترل خارج شده بوده است: «سگ شما به حیوان کسی حمله کند یا صاحب یک حیوان تصور کند که ممکن است در صورت مقابله با آسیب سگ شما به حیوانش آسیب ببیند».
شاید بپرسید چه اصراری است برای تعریف دقیق رفتار خطرناک یک سگ با این تفاصیل؟ پس بهتر است بدانید صاحبان مزارع و دامداریها در بریتانیا حق دارند در صورتی که سگِ کسی به چهارپایان و گاو و گوسفندشان حمله کند، آن را بکشند. همچنین:
* کسی که سگش طبق هر کدام از تعاریف بالا رفتار خطرناکی داشته است، «با جریمه نامحدود (هر چقدر که قاضی صلاح بداند) یا حبس تا حداکثر ۶ ماه یا هر دو مواجه خواهد شد» ضمن اینکه «او دیگر اجازه نخواهد داشت صاحب یک سگ شود» و سگ او نیز از وی گرفته خواهد شد.
دقت کنید که آنچه گفته شد در مورد اتفاقی است که کاملاً سهوی رخ دهد اما قانون بریتانیا دو وضعیت دیگر نیز در نظر گرفته است:
* اگر قاضی طبق شواهد تشخیص دهد که صاحب سگ در حمله خطرناکی که سگ انجام داده، نقش داشته است، علاوه بر جریمه مالی تا ۵ سال زندان برای او بریده میشود. اگر در این شرایط، سگ شما به یک «سگِ دستیار» (یعنی سگ پلیس و مانند آن) آسیب زده باشد، «شما ممکن است تا حداکثر سه سال به زندان بیافتید یا جریمه شوید یا هر دو». همچنین اگر در این شرایط سگ شما به یک فرد حمله کرده باشد و آن فرد به قتل رسیده باشد، «شما ممکن است به زندان تا حداکثر ۱۴ سال و جریمه مالی نامحدود یا هر دو محکوم شوید».
* در شدیدترین مرحله، اگر صاحب سگ برای این کار برنامه داشته و سگش را علیه کسی تحریک کند و به سراغ آن بفرستد، مجازات سنگینتر طبق اصول مربوط به «جراحت جدی» خواهد چشید. یعنی اگر فردی که سگ به آن حمله کرده، کشته شده باشد، عیناً مجازات قتل عمد را برای صاحب آن به همراه خواهد داشت.
جمعبندی
قطعاً همه آنچه در مورد قوانین کشورهای غربی آمد، به این معنا نیست که اجرا میشود. اما به هر حال قوانین یک کشور، تفکر حاکم بر مدیریت آن کشور را نشان میدهد و زمانی که ساختار سیاسی آن کشور، دموکراتیک است، تفکر عمومی مردم را نیز بازتاب میدهد. بنابر این کسانی که اروپا را آمال روح و جان خود قرار دادهاند، یک بار دیگر این گزارش را بخوانند تا دیگر نگویند «پولش را میدهم!».
از آن بدتر، تصور کنید یک کاربر خارجی ماجرای حمله دو سگ در اطراف پایتخت ایران به دختربچهای ۱۰ ساله را میخواند و در ادامه نظر رئیس دادگستری لواسانات را ملاحظه میکند: «پدر متهم را خواستم و عنوان کردم که این اتفاق به دلیل سهل انگاری پسر شما رخ داده است و ایشان نیز قول داد که تمام هزینههای انجام شده و حتی هزینه جراحی پلاستیک را پرداخت نماید هرچند تالمات روحی واره قابل جبران نیست»!
به نظر شما آن کاربر خارجی چه تصوری از تفکر حاکم بر کشور ما خواهد داشت؟ کشوری که سگهایش از دختربچهها رهاتر هستند و امنیت بیشتری دارند؟ پسران پولداری که هم پول غذای سگشان را میدهند و هم پول زخمِ تا استخوان رسیده دخترک را و هم وثیقه بازداشتگاه را؟!
رئیس دادگستری صرفاً به سهلانگاری (؟!) صاحب سگ اشاره کرده است. چه بپذیریم که داشتن سگ، یک تجربه مثبت برای برخی افراد است و چه نپذیریم، به هر حال همه بر این توافق دارند که کسی که صاحب و نگهدارنده یک سگ میشود، باید مسئولیت آن را بپذیرد. اینکه سگ نمیفهمد چه میکند و درندهخوییِ برخی از نژادهای آن دست خودش نیست، به هیچ وجه به معنای این نیست که گازگرفتن یک دختربچه یک اتفاق سهوی است که با دیه حل میشود، زیرا آن سگ یک سگ ولگرد نبوده است. صاحبش میتوانسته آن را به مراکز تربیتی ببرد، پوزبند بزند، قلاده آن را در دست بگیرد و کنارش از حرکات آن در مکان عمومی مراقبت کند.
او به خطر این سگ در صورتی که چنین تمهیداتی را نیاندیشیده باشد، کاملاً واقف بوده است و متأسفانه باید بگوییم خندهدار است بشنویم کسی که سگ درندهاش را در مکان رفت و آمد مردم رها میکند، نمیدانسته چه خواهد شد! بچهاش نبوده که بگوییم پدرش نمیدانسته گاز میگیرد و گوشت دخترک را تکهپاره میکند! بنابر این صدمهای که به دختربچه خورده، جراحتی است که اگر چه به اندازه زمانی که خود فرد با تبر به جان دختربچه میافتاد، عمدی به شمار نمیآید، اما به همان اندازه که صاحب سگ در آن نقش داشته باید مجازات شود.
این مطلب از همین قوانین کنونی نیز به دست میآید، از جمله ماده ۶۱۹ قانون تعزیرات اسلامی که اشعار دارد: «هرکس در اماکن عمومی یا معابر معترض یا مزاحم اطفال یا زنان شود یا با الفاظ وحرکات مخالف شئون وحیثیت به آنان توهین نماید به حبس از دو تا شش ماه وتا ۷۴ ضربه شلاق محکوم خواهد شود». آیا رهاکردن زبان و توهین با الفاظ مصداق مزاحمت است ولی رهاکردن دو سگ درنده مصداق مزاحمت نیست؟
حتی اگر این کار موجب ترس و دلهره و دشواری در رفتوآمد در یک معبر عمومی میشد، مزاحمت بود چه برسد به اینکه هر دو سگ به جان دختربچه افتادهاند. در واقع دادگستریخطای سگ را دیده (گازگرفتن و صدمه به دست و پای دختر)، اما جرم صاحب سگ را که اقدام متهورانه به ایجاد مزاحمت است، نادیده گرفته است. چرا؟!
البته هیچکس منکر آن نیست که همواره میتوان بررسی و تصویب قوانین بهتر و کاملتری را با توجه به شرایط جدید در دستور کار قرار داد، همان چیزی که رئیس دادگستری لواسانات به درستی اشاره کرده است. جای امیدواری است که فعلاً سگگردانی در خیابانها را در چند منطقه از جمله در لواسان ممنوع کردهاند و امیدواریم به زودی قوانین کاملتری در این زمینه به تصویب برسد که به جای پاککردن صورت مسأله، هم امنیت خاطر شهروندان و هم حقوق حیوانات را در نظر گیرد.
منبع: مشرق
انتهای پیام/
دوم چرا رای دادگاه باید با یک دیه ای تمام شود ان جایی باید دست برخورد کنند درست بر خورد نمی کنند.
سوم فروختن سگ ونگهداری وسگ گردانی به یک معضل تبدیل شده است.
چهارم فرهنگ سازی نمی شه تلویزیون انگار نه انگار به فکر حل شدن مشکلات نیستیم برخورد نمی کنیم شکایت نمی کنیم درخواست نمی کنیم و.....چرا جامعه ما را جهل جهل مدرن فرا گرفته است چرا کسی به فکر نیست.
تا ادم شود .و بفهمد انسانیت چیه و شاید انسان شود
اینارو واسه خوشگلی گذاشتن ک بگن ما هم قانون داریم
سيستم ضد سرقت وجود نداره؟!!
تو اين مورد تكنولوژي بده و بايد برگرديم به قديم الايام؟!!
فرهنگ و اداب و رسوم اسلامي و ايراني هم هر جا دوستش نداشتين مال قديم هاست؟!!