از زمانی که رئیسجمهور آمریکا بخش قابلتوجهی از رویکرد خود را به اجرایی کردن استراتژی ضد ایرانی اختصاص داده، واشنگتن آخرین تیرهای ترکش خود را علیه جمهوری اسلامی به کار گرفته است. اعمال شدیدترین و وحشیانهترین تحریمهایی که علیه هیچ کشوری برقرار نشده، یکی ازایندست موارد است. آمریکا امیدوار بود که وارد شدن تحریمها به فاز اجرا، ایران را به زانو در آورد و برجامی با مختصات موردنظر کاخ سفید تدوین شود، ولی اینگونه نشد. کشورهای زیادی علیه تحریمهای غیرقانونی و یکجانبه آمریکا موضعگیری کردند، برخی آن را نپذیرفتند و بعضی حتی سطح روابط تجاری خود را با ایران اسلامی گسترش دادند. همزمان با جنگ اقتصادی، جنگ روانی سنگینی را نیز با تمرکز بر «تحریف واقعیت»، «عمومیت بخشیدن به آن» و «القای شبههافکنی» کلید زدند تا به زعم خود، هر چه زودتر یا نظام را ساقط کنند و یا محاسبات جمهوری اسلامی را تغییر دهند.
«جان بولتون»، مشاور امنیت ملی آمریکا و از چهرههای جنگطلب حزب جمهوریخواه، سال گذشته میلادی بار دیگر از آرزوی بربادرفته آمریکا سخن گفت و تصریح کرد که «انقلاب ایران نباید چهلسالگی خود را جشن بگیرد»! گفتنی است؛ سناریوی دشمن این بوده که از طریق تغییر سبک زندگی اسلامی در کنار ترویج اسلام غیرسیاسی، نظام اسلامی را از درون دچار استحاله کنند که این سناریودر مقام عمل با شکست کامل مواجه شد. پس از بولتون، «مایک پمپئو»، وزیر امور خارجه آمریکا دورهگردی خود را در منطقه آغاز کرد و کوشید که به اجماعی ضد ایرانی دست یابد. اکنون نیز در تکاپو برای ارسال دعوتنامه جهت برگزاری نشست لهستان با هدف تشکیل اجماع علیه جمهوری اسلامی است. از سوی دیگر، «بنیامین نتانیاهو»، نخستوزیر رژیم صهیونیستی نیز همزمان با مقامات آمریکایی به تهدید و تشدید جنگ روانی پرداخته است؛ درحالیکه هیچکدام طرفی از آن نبستهاند و کوچکترین خللی در عزم کشورمان ایجاد نکردند.
سؤال اینجاست که در آستانه ۴۰ سالگی انقلاب، کدام جبهه دست برتر را دارد و حریف را ناکام گذاشته است؟ آیا همانگونه که «هنری کسینجر»، وزیر خارجه اسبق آمریکا، در نشست «چالشهای جهانی و راهبرد امنیت ملی آمریکا» مدعی شده بود «ایران به بزرگترین چالش کلیدی معاصر خاورمیانه تبدیل شده» و برای مقابله با این بهاصطلاح چالش، پیشنهاد کرده بود که «باید راهبردهایی مشابه زمان جنگ سرد اتخاذ شود»، آمریکا توانسته به لوازم جنگ سرد که این روزها در قالب جنگ توأمان اقتصادی و روانی تبلوریافته، عمل کرده و موفقیتی کسب کند؟ حتماً اینگونه نیست چراکه همه شواهد و قرائن از سرخوردگی و سردرگمی آمریکاییها در آستانه ۴۰ سالگی انقلاب اسلامی حکایت دارد که به بخشی از آن اشاره میشود.
۱. تمام سطوح جمهوری اسلامی اعم از فرهنگ، اقتصاد و ... برگرفته از دیدگاههای مترقی اسلام سیاسی و عدم سلطهپذیری است و برخلاف آمریکا که به هر جا وارد شده، با نفرت ملتها روبهرو شده، ورود جمهوری اسلامی به تحولات منطقه، با استقبال گرم کشورهای منطقه مواجه بوده است. از این رو، آمریکا بهشدت از روند تصاعدی و رو به رشد مقبولیت ایران اسلامی، احساس خطر کرده و برای مهار کشورمان، توطئه «ایران هراسی» و «تحریم» را بهصورت موازی در دستور کار خود قرار داده است که این توطئهها نهتنها تاکنون نتیجهای در بر نداشته، بلکه نظم موردنظر آمریکا را به چالش کشیده و به توسعه بیشتر حوزه نفوذ معنوی جمهوری اسلامی منجر شده است.
۲. آمریکا در حالی به دنبال محدود کردن مؤلفههای قدرت جمهوری اسلامی است که بیسابقهترین قرارداد فروش سلاح به عربستان و متحدانش را به امضاء رسانده و تقریباً در همه کشورهای اطراف ما، پایگاههای نظامی دایر کرده است. اگر برخی کشورها در مقابل فشار واشنگتن قد خم کرده و برای به دست آوردن دل کدخدا پای میز مذاکره آمدهاند، ولی این قاعده درباره جمهوری اسلامی کاملاً متفاوت است و نمیتوانند یک روز به بهانه ساز و کار مالی اروپا و روز دیگر برای متقاعد کردن ترامپ به منظور باقی ماندن در برجام به این هدف دست یابند. مقامات کشورمان به کرات اعلام کردهاند که حوزه دفاعی – موشکی، خط قرمز نظام محسوب شده و حاضر به مذاکره در این بخش و یا کسب اجازه از قدرتهای سلطهگر برای ارتقاء توانمندیهای خود نیستند. نتیجه این سیاست مدبرانه آن شده است که قدرت بازدارندگی ایران اسلامی، به اذعان فرماندهان نظامی آمریکا، حرف اول را در منطقه میزند و هر متجاوزی را با پاسخی سخت و پشیمان کننده، تنبیه خواهد کرد.
۳. سال گذشته کاخ سفید به بهانه حمایت از اغتشاشگران، تحریمهای بهاصطلاح حقوق بشری علیه ایران اسلامی وضع کرد و پیش از آن نیز، همواره کشورمان را به نقض گسترده حقوق بشر متهم کرده بود. از طرفی، گزارشهای متعددی از نقض حقوق رنگینپوستان و اقلیتها در آمریکا وجود دارد و از این رو، این کشور، خود یکی از بزرگترین ناقضان حقوق انسانهاست. با توجه به اینکه حقوق بشر در کشورمان، با آموزههای اسلامی ممزوج است، تلاش برای جایگزین کردن حقوق بشر غربی به این بهانه، راه به جایی نخواهد نبرد و خواب تغییر سبک زندگی مردم از طرق رسانهای و فضای مجازی تعبیر نخواهد شد. مردم ایران ثابت کردهاند که علیرغم مشکلات معیشتی حاضر نیستند ذرهای از ارزشهای ایرانی – اسلامی عدول کنند، کما اینکه تجربه ۴۰ ساله انقلاب نیز آن را ثابت کرده است.
باید خدا را شاکر باشیم که در اتاق فکر براندازی ایران در واشنگتن، پاریس، لندن، تلآویو و منطقه گروهی احمق نشستهاند و با ۴۰ سال برنامهریزی واهی در برابر مقدسترین انقلاب در جهان و بزرگترین حکومت مردم سالار دینی منطقه، هر چه هزینه و تلاش کردهاند، کمتر نتیجه گرفتهاند. آمریکا، رژیم صهیونیستی، ترامپ، بولتون، نتانیاهو و بقیه دشمنان قسمخورده جمهوری اسلامی منتظر نتیجه تهدیدات و هیاهوی تبلیغاتی خود علیه انقلاب در ۲۲ بهمن باشند تا ببینند که سیلاب خروش مردم چگونه همه آنچه پنداشته بودند را درهمپیچیده و محو و نابود خواهد کرد.
منبع:روزنامه حمایت
انتهای پیام/