به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، مطلبی در یکی از روزنامههای کشور منتشر شده که در ادامه آن را ملاحظه می کنید: زمانی خیابان سی تیر در تهران (خیابان احمد قوام السلطنه پیشین)، دارای عمارتها و تأسیسات معروفی همچون مدرسه صنعتی ایران و آلمان، کتابخانه ملی، خانه قوام السلطنه، کنیسه، کلیسا، کافهها و مراکز تفریحی متعدد بود که امروز کمابیش حفظ شده و قابل بازدید است. اما یکی از اماکن ناشناخته این خیابان مهم پایتخت، باغ یا باغچه انتخابیه بود که امروز احتمالاً هیچ اثری از آن باقی نمانده است. شاید تنها اثری که نام و نشانی از این باغ به همراه خود داشت، تابلو کوچه انتخابیه بود که آن تابلو نیز مدتهاست که برداشته شده و نام کوچه تغییر کرده و به اسمی دیگر، دگرگون شده است.
این کوچه در سمت چپ خیابان سی تیر، نرسیده به تقاطع خیابان سرهنگ سخایی و در شمال هنرستان صنعتی قرار داشت و امروز نیز وجود دارد، ولی با نامی دیگر. اما اینکه چرا این کوچه و پیشتر از آن، این باغ بهنام انتخابیه معروف بود، به صاحب باغچه یعنی میرزا حبیبالله خان انتخاب الملک اصفهانی باز میگشت. انتخاب الملک (صاحب باغ و عمارتهای انتخابیه) اصالتاً از مردم اصفهان بود و مدتی در سنندج رئیس گمرکات بود و احتمالاً به همین علت پسر نامدار و مشهور او، یعنی مسعود فرزاد (مترجم، شاعر، حافظ شناس و یکی از چهار نویسنده گروه ربعه به همراه صادق هدایت، مجتبی مینوی و بزرگ علوی) در شهر سنندجزاده شده بود. محمدعلی جمالزاده، نوول نویس معروف نیز پسر عمه مسعود فرزاد به حساب میآمد که جمالزاده هم اصفهانی بود؛ چنانچه میان پدر جمالزاده یعنی سید جمالالدین واعظ اصفهانی (از رهبران جنبش مشروطه خواهی) و انتخاب الملک در سنندج گاهی تلگراف رد و بدل میشد.
ظلالسلطان (حاکم اصفهان) با سیدجمالالدین میانه خوبی نداشت و حتی یکبار قصد از میان بردن او را کرده بود و، چون سیدجمالالدین در آن روزها از تبریز به تهران رفته و از آنجا عازم اصفهان بود، خانواده سیدجمالالدین در اصفهان که از قصد ظلالسلطان آگاه بودند، به انتخابالملک تلگراف میکنند تا مانع آمدن سیدجمالالدین به اصفهان شود؛ خود محمدعلی جمالزاده در کتاب «سر و ته یک کرباس» با اشاره به این مسأله از داییاش انتخابالملک هم یاد میکند: «بی درنگ به داییام میرزا حبیبالله خان که در آن تاریخ رئیس گمرک سنندج بود و بعدها در تهران به انتخاب الملک فرزاد معروف شد تلگراف کردیم که به آقا خبر بدهید که در آمدن به اصفهان دست نگاه دارند.»
بههر حال انتخاب الملک یا به قول جمالزاده «میرزا دایی» به سیدجمالالدین تلگرافی میکند و مانع رفتن او به اصفهان میشود. سید جمالالدین نیز از انتخاب الملک خواهش میکند که هرطور شده به اصفهان آمده و خانواده سیدجمال را با خود به تهران بیاورد. این از انتخاب الملک! اما باغچه انتخابیه، بهعنوان باغ پدری مسعود فرزاد مدتها محل زندگی این نویسنده تا پیش از رفتن او به فرنگ بود که در ادامه بیشتر به آن پرداخته خواهد شد. جالب اینجاست که این باغ مدتی نیز محل زندگی مرحوم استاد سعید نفیسی بود با این توضیح که یکی از دختران انتخاب الملک (و در واقع یکی از خواهران مسعود فرزاد) سالها بعد به همسری سعید نفیسی درآمد و ایشان هم مدتی در اوایل زندگیشان در همین باغ و عمارت انتخابیه، که در حقیقت باغ پدری همسر نفیسی (خانم پریمرز نفیسی) به حساب میآمد، زندگی میکردند.
راقم این سطور سالها پیش، در تیرماه ۱۳۹۳ گفتوگویی با مهندس رامین نفیسی (متولد ۱۳۱۹ و فرزند چهارم استاد نفیسی) داشته است که در قسمتی از این گفتگو، شرح این باغ و ساختمانهای انتخاب الملک را میدهد. بخشی از این مصاحبه منتشر نشده، بهصورت متن نوشتاری، عیناً در ذیل نقل میشود:
«پدربزرگ مادری ما، یعنی مرحوم انتخاب الملک خانهای در اوایل خیابان سی تیر و حدوداً پشت بیمارستان سینای امروز داشت؛ بخشی از این باغ دقیقاً کنار خیابان سی تیر بود. در واقع در آنجا یک سری خانه برای فرزندانش ساخته بود و پدرم در اوایل زندگی زناشوییاش، در این خانه که به مادرم اختصاص داشت ساکن میشود. بعدها پس از فوت مرحوم انتخاب الملک آنجا فروخته میشود و پدرم به قول معروف آلاخان والاخان میشود. اما این خانه و باغ، امروز وجود ندارد. اگرچه کوچه آن خانه هنوز بهنام کوچه انتخابیه است و سردرش هم هنوز وجود دارد. شما وقتی از خیابان سپه به خیابان سی تیر میآیید، تقریباً کمی بالاتر از هنرستان صنعتی، گذری به اسم کوچه انتخابیه وجود دارد و هنوز سردر آن خانه یا باغ انتخابیه حداقل تا یک سال پیش که من رد میشدم، وجود داشت. اما خود خانه از بین رفت؛ چون مسعود فرزاد بعد از مرگ پدرش یعنی انتخاب الملک، تصمیم میگیرد که برای تحصیل به انگلستان برود و، چون این باغ انتخاب الملک بین برادران و خواهران (یعنی فرزندان انتخاب الملک) مُشاع بود، بنابراین قرار شد که خانه و باغ را بفروشند.
به هر حال فرزاد سهم خودش را میخواست تا به انگلستان برود و در نتیجه باغ انتخابیه فروخته شد. باقی خانواده انتخاب الملک هم به تجریش رفتند و باغ خیلی بزرگی را در حدفاصل خیابان دربند تا رودخانه دربند، از یک فرد زرتشتی خریدند و خواهران و برادران، این زمینها را تفکیک کردند و بخشی را فروختند تا بتوانند با پول آن، ساختمانی در قسمتهای باقی مانده زمین بسازند، چون به هر حال دیگر پول زیادی نداشتند. خلاصه بعد از یک مدتی که پدرم از خانه انتخاب الملک در خیابان سی تیر بیرون آمد و به قول معروف آلاخان والاخان بود، مادر ایشان به او پیشنهاد خانه سرجهازیاش را میکند و به پدرم میگوید بیایید در این خانه زندگی کنید. در نهایت پدر به خانه جدیدشان در خیابان هدایت (کوچه نفیسی) میآید.»
ناگفته نماند در زمان این مصاحبه یعنی تیر ۱۳۹۳ کوچهای که پیشتر باغ و عمارتهای انتخاب الملک در آن قرار داشت، هنوز به اسم کوچه انتخابیه نامور بود. تصویری که از تابلو این کوچه مشاهده میکنید را هم نگارنده دو ماه پس از این گفتگو، در شهریور ۱۳۹۳ برداشته است؛ کوچهای که یک سوی آن به خیابان سی تیر و سوی دیگرش به کوچه سادات شریف منتهی میشود و کوچه نسبتاً طولانی و باریکی است؛ و جالب اینجاست که خانه پدری خانم سیمین بهبهانی نیز در این کوچه بود. چنانچه خود ایشان در یادداشتی به این منزل پدری اشاره کرده اند: «خانه ما در خیابان قوام السلطنه قرار داشت، کوچه انتخابیه، یک در مانده به آخر. این کوچه بنبست بود.»
منبع: روزنامه ایران
انتهای پیام/