سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

اظهارات تروریست‌های خردسال بندِ انتحاری‎ها در زندان/ نزدیک نشوید، اینجا ما همه دیوانه‌ایم!

بزرگ‌ترین دغدغه نگهداری از کودکان انتحاری طالبان سن آنهاست، نه آنقدر کودک هستند که بی‌گناه تلقی شوند و نه آنقدر بزرگ که مجرمی باشند که آگاهانه راهش را انتخاب کرده است.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، پسر ۱۴ ساله‌ای روی زمین زندان چمباتمه زده بود و بیت‌های شعری به زبان پشتو را با صدای زیبایی زیر لب می‌خواند. آنچه زیر لب زمزمه می‌کرد، مرثیه‌ای درباره زندانی‌ای بود که از خانواده‌اش می‌خواست روز عید مسلمانان به دیدارش نروند:

و برای عید نزد من نیایید، زیرا که ما برای خوشامدگویی آزاد نیستیم‌

نمی‌خواهم به سینه‌ام نگاه کنید، زیرا که پیراهنم هیچ دکمه‌ای ندارد

به این پناهگاه نیایید، زیرا که ما همه اینجا دیوانه‌ایم

نام پسر «مسلم» بود و یکی از ۴۷ پسری که در ندامتگاه نوجوانان بادام باغ در مرکز کابل نگهداری می‌شد. بیشتر آن‌ها به‌دلیل حمل یا پوشیدن بمب دستگیر شده بودند و بسیاری از آن‌ها همچون مسلم متهم به انجام حمله انتحاری بودند.

هیچ کدام از اعضای خانواده مسلم طی عید تابستان گذشته به دیدارش نرفته بودند. خودش می‌گوید: «آن‌ها از دست من خیلی عصبانی هستند. البته من سرزنششان نمی‌کنم.»

برای مقام‌ها، کودکانی مثل او دردسرساز هستند: پس از آنکه دوره محکومیتشان تمام شد با آن‌ها چه باید کرد؟ دوره‌ای که اغلب بین ۲ تا ۱۰ سال طول می‌کشد. بسیاری از آن‌ها مانند بزرگسالان پس از طی شدن دوره محکومیتشان از زندان آزاد می‌شوند، اگرچه بیشتر از بزرگسالان ظرفیت بزهکاری دارند.


بیشتر بخوانید:سرنوشت کودکان داعش چه می‌شود؟


وزارت دادگستری افغانستان تابستان گذشته به درخواست نیویورک‌تایمز برای بازدید از این زندان پاسخ مثبت داد. به‌دلیل جوانی‌شان، این پسربچه‌ها تنها با نام کوچک در این گزارش یاد می‌شوند و برخی از آن‌ها قبول نکردند با ما مصاحبه کنند.

پسربچه‌های این زندان که به جرم بمب‌اندازی انتحاری دستگیر شده‌اند، از ۱۲ تا ۱۷ سال سن دارند. پرونده‌های آن‌ها در سطوح مختلفی است، برخی محکوم شده‌اند و برخی دیگر دوره محکومیتشان را طی می‌کنند و برخی دیگر در انتظار محاکمه هستند. اما همگی‌شان یک گلایه دارند: هیچ کدام از آن‌ها که در طبقه سوم زندان هستند، بمب‌انداز انتحاری نیستند.

مسلم، که در شرق افغانستان متولد شده، می‌گوید فقط یکی از استخدامی‌های طالبان بوده است. او می‌گوید: «من حمله‌کننده انتحاری نیستم. من فقط برای طالبان در ازای پول می‌جنگیدم.»، اما بعد با پوزخندی روی لب می‌گوید: «در زندان همه دروغ می‌گویند.»

روی دستان مسلم، خراش‌های عمیق چاقو به وضوح دیده می‌شود؛ یکی از مشاوران زندان می‌گوید مسلم خودزنی کرده است. سرش نشان می‌دهد که بار‌ها به دیوار با آن ضربه زده است. از او که در این باره می‌پرسیم، کتمان نمی‌کند به خودش آسیب می‌زند، می‌گوید شاید این به خاطر فشاری است که طالبان بر او وارد کرده اند.

او می‌گوید خانواده‌اش هرگز به دیدار او که ۲۰ ماه است در زندان است، نرفته‌اند.

شکور، پسر ۱۴ ساله دیگری که درست یک هفته پیش از مصاحبه به زندان افتاد، قدش تقریبا به ۱۸۰ سانت می‌رسد. دست و سر و صورت شکور پر از زخم‌هایی است که انفجار اتفاقی بمبی در نزدیکی صورت، عاملش بوده است. او می‌گوید همراه کسی بوده که می‌خواسته بمب را در مکانی کار بگذارد و فرار کند.

امین‌الله هم ۱۴ ساله است و ۱۶ ماه را در زندان به سر کرده است. در سن ۱۳ سالگی، با کیسه‌ای از مواد منفجره و تلفنی مملو از پیام‌های طالبان که از او خواسته بودند «امریکایی‌ها را بکشد» دستگیر شد. او می‌گوید: «وقتی پلیس محلی من را دستگیر کرد، آنقدر کتکم زد تا اعتراف کنم.»

عتیق‌الله ۱۶ ساله، هفت ماه است که در زندان به سر می‌برد. او پس از آنکه بمبی کار گذاشت که جان شش نفر را گرفت و هشت تن را زخمی کرد، دستگیر شد. پلیس می‌گوید او از انفجار این بمب جان سالم به در برده است، اما خودش به وضوح آرزو داشته در این انفجار کشته می‌شده است. او تازه در زندان ریش درآورده بود.

محمد امان راضیه، رئیس زندان‌های افغانستان که ترتیب این دیدار را داده است با این ادعا موافق نیست. او می‌گوید: «هیچ‌کدامشان در زندان بی‌گناه نیستند. بسیاری از این پسر‌ها عامل انتحاری هستند».

کودکانی که به جرم حمله انتحاری دستگیر شده‌اند، از ۷۰۰ کودک مجرم دیگر مجزا شده‌اند. عبدالبصیر انوار، وزیر دادگستری افغانستان، می‌گوید: «نمی‌شود این بچه‌ها را با بزهکار‌های دیگر در یک جا زندانی کرد. جرم آن‌ها دزدی کردن است و جرم این بچه‌ها حمله انتحاری.»

نرخ انجام حملات انتحاری در سال گذشته بیشتر هم شده بود، شاید یکی از دلایل آن این باشد که نیرو‌های گروه تروریستی داعش از عراق و سوریه راهی افغانستان شده‌اند. اگرچه همچنان این طالبان است که بیشترین حملات انتحاری را انجام می‌دهد. تازه‌ترین حمله انتحاری حدود ۲۰ روز پیش در قندهار روی داد.

جمع کردن آمار دقیق تعداد کودکانی که دست به حمله انتحاری می‌زنند، بسیار مشکل است. زیرا این حملات به طور غافلگیرکننده‌ای روی می‌دهند. اما بسیاری تصور می‌کنند اغلب آن‌ها پسران و مردان جوان هستند (البته برخی از آن‌ها زن هستند و حتی برخی دیگر خود را در چهره زنانه به میانه جمعیت می‌اندازند و بمب را منفجر می‌کنند). اما بیشتر بزرگسالان هستند که نقشه حملات انتحاری را می‌کشند و دست به انفجار بمب می‌زنند، اما به‌دلیل آنکه در انفجار خود موفق‌تر عمل می‌کنند، تعداد کودکانی که به این جرم در زندان هستند بیشتر است.

تقریباً تمام پسرانی که به جرم حمله انتحاری دستگیر شده‌اند، در مدرسه‌هایی درس خوانده‌اند و از کودکی با عقاید مذهبی پرورش یافته‌اند و طالبان با بهره گرفتن از همین فرصت، آن‌ها را به استخدام خود درمی‌آورد.

نصیب‌الله ۱۰ ساله است، اما صورتش به مراتب کمتر از این را نشان می‌دهد. او با آن اندام کوچک و لاغر، می‌گوید دومین باری که می‌خواست بمبی را منفجر کند نیرو‌های امنیتی افغانستان دستگیرش کردند. او پس از آنکه دستگیر شد به زندانبانان التماس می‌کرد تا آزادش کنند و به مدرسه‌اش برگردد. اما تا طی نشدن دوره محکومیتش، آزادی این کودک ممکن نیست.

نبی‌الله پسر دیگری است که پس از ۱۸ سالگی‌اش بر اساس قانون می‌بایست از ندامتگاه نوجوانان بیرون می‌رفت. اما مقام‌ها نمی‌دانستند با او چه کنند. اگر به زندان بزرگسالان فرستاده می‌شد ممکن بود با جرایم دیگر آشنا شود. او پسری متدین بود که از فرط فقر به عضویت در گروهی تروریستی درآمده بود و از حقوق خود هزینه‌های زندگی مادر و خواهرانش را می‌پرداخت. با مشورت و رایزنی‌های مختلف او سرانجام به زندان بزرگسالان منتقل شد، اما در‌بندی که زندانیانش جرایم سبک‌تری مرتکب شده بودند.

آقای انوار می‌گوید بزرگ‌ترین دغدغه نگهداری از این کودکان سن آنهاست. آن‌ها نه آنقدر کودک هستند که بی‌گناه و معصوم تلقی شوند و نه آنقدر بزرگ که مجرمی باشند که آگاهانه راهش را انتخاب کرده است. او می‌گوید بیشتر آن‌ها بر اثر فقر و امکانات کم ناچار شده‌اند قدم در این مسیر بگذارند و با افراط‌گرایان همراه شوند. او می‌گوید اگر دولت بودجه کافی برای ایجاد زیرساخت‌ها و امکانات اختصاص دهد، افغانستان به وضوح شاهد کاهش حملات انتحاری خواهد بود. انوار می‌گوید: «بیشتر آن‌ها پس از آنکه از زندان آزاد می‌شوند به‌طور حرفه‌ای‌تری وارد گروه‌های افراطی می‌شوند و علیه دولت فعالیت می‌کنند.»

سازمان اطلاعاتی افغانستان درخواست کرده کسانی که احتمال می‌رود پتانسیل انجام حمله انتحاری دارند، پس از پایان دوره محکومیتشان، تحت نظر نیرو‌های این سازمان قرار بگیرند تا خطری که از این جهت جامعه را تهدید می‌کند رفع شود، اما با این درخواست موافقت نشده است. حامد کرزای رئیس جمهوری پیشین افغانستان، که به‌مدت ۱۳ سال بر این کرسی نشسته بود، بخوبی از پدیده کودکان انتحاری آگاه بود، اما نتوانست برای کاهش آن موفق عمل کند. او آن‌ها را «کودکانی بی‌گناه که دشمنان افغانستان تحریکشان کرده‌اند» می‌دانست.

عتیق‌الله نیز مانند مسلم، نتوانست در انجام حمله انتحاری موفق عمل کند و انفجار ناشیانه این بمب جز زخم‌های یادگاری‌ای روی دست و صورتش نتیجه دیگری نداشت. او نیز از مسلم آن شعر را یاد گرفته و با هم زیر لب زمزمه‌اش می‌کنند. مسلم قاب عکس کوچکی از اعضای خانواده‌اش دارد. موقع خداحافظی از کودکان زندانی او را می‌بینیم که همچنان روی دو زانویش نشسته است و زیر لب شعری می‌خواند و دستش را به نشانه خداحافظی بالا می‌آورد:

در سینه‌هایمان درسی برای آموختن است
خورشید می‌تابد و راز‌های دنیای ما را آشکار می‌کند
زنجیر‌ها زیبا هستند، مخلوقات خدا:
زنجیر‌های پیچیده به دستانمان، ما را به درد می‌آورند.
اما زخم به جا مانده از آن‌ها به ما می‌آموزند

منبع:ایران

انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
بالاترازفرهاد
۱۶:۴۵ ۲۸ دی ۱۳۹۷
اگر قبول دارید طالبان تروریست هستند پس مذاکره دولت ایران با ترویستها به چه معنا هست یک بام و دو هوا نمی شود