سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

حجت‌الاسلام سیدحسن خمینی مطرح کرد؛

۳ هدف اصلی نامه امام خمینی (ره) به گورباچف/ پیش‌بینی‌های امام راحل برای فروپاشی شوروی

نوه امام راحل علت پیش‌بینی‌های امام نسبت به از هم پاشیدن شوروی را تشریح کرد.

به گزارش خبرنگار حوزه احزاب و تشکل‌های گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، حجت‌الاسلام سید حسن خمینی نوه امام راحل در مراسم مصلح شرق که با هدف تحلیل نامه امام خمینی (ره) به گورباچف برگزار شد، گفت: این نامه با ۳ هدف کلی به همراه نیتی خیر خواهانه نوشته شده بود، اول اینکه امام خمینی (ره) در این نامه فروپاشی شوروی را پیش بینی کرده بودند.

وی با بیان اینکه هشدار امام خمینی (ره) در نامه به گورباچف در واقع هشداری برای کل تاریخ است، ادامه داد: موضوع نامه شوری سابق است که در آن امام تاکید دارند که اگر هرکسی از معنویت جداشود قطعا به بی راهه می‌رود در این صورت امکان دارد این مسیر اشتباه به نفع عدالت تمام نشود.

نوه امام راحل ادامه داد: گورباچف،در صدر هیئت رییسه شوروی سابق بود که شاید در عصرحاضر شوروی در یک نام تاریخی است، اما واقعیت این است که همین نام در زمانه خودش، ابرقدرتی بود که از جنگ جهانی دوم ظفرمند، بیرون آمده بود و در هر کجای جهان حضور پیدا می کرد و رگه‌های این قدرت مشهود بود، البته همان زمان هم ملت قهرمان افغاتستان، شوروی را در باتلاق خودش دفن کرده بود و از سوی دیگر آمریکا و اروپا فکر می‌کردند که شوروی می‌تواند از این وضعیت نیز بیرون رود.

وی با اشاره به اینکه فضای جهان در خصوص آن نامه (نامه امام راحل به گورباچف) چیزی نیست که ما امروز می‌بینیم، افزود: از زمانیکه حزب کمونیست در شوروی دولت را در دست می‌گیرد، جریان انقلاب‌های پیوسته کمونیست‌ها در دنیا شکل می‌گیرد، تصدی این جنگ با اینتر ناسیونالیست کمونیستی است که جریان کمونیستی به نام بوخارین یکی از سرآمدان چنین جنگ‌هایی بود، در واقع مجموعه‌ای از انقلاب‌ها و سلسله‌ای از حرکت‌ها در دنیای غرب و شرق پدید آند که شاید بزرگترینشان موضوع کمونیست‌ها در چین با پیدایش مائو است، شورش‌ها و بعد جنگ‌های بسیاری که آن دوران با رییس جمهور وقت چین که بعد از جنگ جهانی دوم نیز به پیروزی کمو نیست‌ها می‌انجامد.

حجت‌الاسلام حسن خمینی افزود: بعد در زمینه جریان چنین جنگ‌هایی میتوان به ماجرای کوبا اشاره کرد و یا می‌توان به دوپاره شدن جهان اروپایی اشاره کرد که کمونیست‌ها بواسطه مسیر جنگ در آنجا شروع می‌کنند، جنگ‌های بسیاری که کمونیست‌ها انجام داده اند نبرد‌هایی که از آن مناطق مثال زدنی است تا اقصی نقاط جهان به خصوص در شرق، شبه جزیره کره، چین، اندونزی، فیلیپین و ویتنام همگی از جمله جنگ‌هایی هستند که آن زمان کمونیست‌ها انجام دادند.

وی با بیان سایر نمونه‌های اقدامات کمونیست‌ها گفت: البته در مقطعی دیگر جریان انقلاب سرخ در آفریقای جنوبی که بعد از آن کنگره ملی آفریقایی را برگزار می‌کنند و در آنجا قیامی را شکل می‌دهند؛ این‌ها همه جریانات کمونیستی است.

وی با تاکید بر اینکه باید یادمان باشد که در دل مظلومیت فلسطین هم ابتدا جریانات چپی و بسیار پر رنگ حضور دارند، افزود: هم اکنون در فضای جهان عرب، جریانات کمونیستی بسیار قوی هستند تا جایی که بسیاری از جریانات تا قبل از پان عربیست‌ها در جهان عرب شکل می‌گیرند به تعبیر خودشان و حتی در عراق یا در خود کشور خودمان که ماجرا‌هایی که قبل‌ها بوده و حتی در داستان پیشه وری و بطور کلی هر جایی از دنیا که سر می‌کشید، کمونیست‌ها هستند و اینطور نیست که امروز به عنوان یک قصه از کنارش عبور کنیم.

نوه  امام خمینی (ره) ادامه داد: هیچ جایی دیده نمی‌شود که جریان‌های چپ یا پیروز نشود و یا به ستیز با جریان‌های مذهبی و البته غیر مذهبی یا به تعبیر آن روزگار، راست‌ها بر نخیزد، اوج این پیروزی در داستان جنگ جهانی دوم است که در آن شوروی می‌تواند با قدرت فاتح برلین شود که با کوتامدت شدن حمله روس‌ها به ژوکوف، برلین را فتح و جریان دیوار برلین ختم شود که نیمی از آن به دست غربی‌ها و نیمی دیگر به دست شرقی‌ها بیافتد که قسمت‌های بزرگی از اروپا به عنوان عقمار شوروی شکل می‌گیرند که به عنوان عصای دست جریان کمونیست عمل می‌کرده و جا‌هایی پیروز شده و یا در جا‌هایی دیگر شکست می خورند.

وی افزود: گاهی چپ‌ها از بیرق شوروی بیرون می‌آیند همانند جریان تیتو در یوگسلاوی که بعضی‌ها می‌مانند تا اینکه سال‌ها بعد از شوروی هم همچنان در چند کشور دنیا رگه‌هایی از این جریان کمونیستی را به وضوح مشاهده کرد.

وی همچنین بیان کرد: در جا‌هایی جریان کمونیسم خشن و تند تر شکل می‌گیرد؛ مثل جریان کامبوج یا آلبانی و جا‌هایی نیز کمونیست‌های نرمتری روی کار می‌آیند که سوسیالیستی‌تر هستند. همه این مطالب را گفتم و به سرعت از کنارشان عبور کردم، درحالیکه هر کدامش قصه ۷۰ مثنوی را در خود نهفته و می‌توان به هر بخش آن اشاره کرد. گورباچف بعد از چندین دبیر کل حزب کمونیست، تقریبا آخرین آن‌هاست، یعنی بعد از لنین و استالین روی کار آمد که البته تسویه حساب‌های خونینی هم دارد.

سید حسن خمینی گفت: بعد از آن دو نفر از بزرگان دفتر سیاسی حزب را اعدام می‌کنند و جلو‌تر که می‌آیند در سال‌های ۱۹۳۲ و ۱۹۳۷ شوروی دو تسویه حساب خونین بزرگ دارند که به جنگ ختم می‌شود، و بعد از آنکه استالین در ۵۳ سالگی می‌میرد، جانشین او خروشچف شد که داستان تاریخی خود را دارد و ۱۱ سال بعد نیز برژنف روی کار می‌آید و بعد از آن دو مدیر دولتی دارد که یکی از آن‌ها اولین رییس ک. گ. ب. است.

وی با اشاره به اینکه گور باچف در سن ۵۷ سالگی یعنی در ۱۹۸۵ به سمت جوانگرایی به ظاهر سوسیالیستی شوروی می‌رود و در آن تصدی حکومت را به دست می‌گیرد و این در حالی است که وی خودش هم روس بوده و هم دوره‌ای طولانی معاون کا. گ. ب و سپس دبیر کل می‌شود و بعد از دوره‌ای طولانی وزیر امور خارجه شوروی و بعد‌ها رییس جمهور آن می‌شود.

تولیت حرم امام خمینی (ره) در ادامه با اشاره به اینکه گورباچف ۲ سیاست بزرگ را در حوزه اقتصادی و سیاسی دنبال کرد و بزرگترین اشتباهش دادان اجازه نفوذ غرب دو این دو حوزه بود، گفت: امام خمینی (ره) دقیقا در نامه ارسالی خود به گورباچف که با نیتی خیر خواهانه همراه بوده، می‌خواستند که وی را متوجه کنند که مسیر را اشتباه رفته اند و صراحتا بیان فرمودند که مشکل شما مالکیت درونی نیست بلکه بحران درونی ناشی از نبود آزادی و مالکیت خصوصی است.

وی با تاکید بر اینکه امام راحل در آن نامه به نوعی مسیر را به گورباچف نشان دادند، افزود: در آن دوره دیگر تمام دنیا همه چیز را فهمیده بودند که یک بحران درونی در شوروی شکل گرفته، آن هم در زمینه ابراز عقاید و مالکیت خصوصی بود و امام خمینی (ره) در آن نامه راهنمایی کردند که شما خدا را حذف کرده اید.

حسن خمینی تاکید کرد: امام راحل در واقع در آن نامه به نوعی راه گفتگو و مذاکره را به گورباچف برای حل مسائل پیشنهاد کردند، همان هدف سوم و اساسی که در این نامه قید شده بود و این یعنی اینکه امام خمینی (ره) مصلح شرق و غرب نه بلکه مصلح دنیا بودند، زیرا به نوعی می‌خواستند اروپا و جهان غرب را نیز از آن مسیری که رفته اند به راه بیاورند. علاوه بر این در آن دوران پیمان ورشو شکست خورد، ولی این بار هم پیمان ورشوی جدید نیز شکست می خورد، زیرا هر کسی که از مسیر خدا خارج شود و خدا را فراموش کند یقینا به بیراهه می‌رود.

انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.