وی با اشاره به جنس هویت انسان خاطرنشان کرد: در این حول دو نظریه وجود دارد، برخی قائل به تک ساحتی بودن هویت انسان هستند و برخی آن را ذو ابعاد میدانند، حال سوالی که مطرح میشود این است که اگر بپذیریم انسان هویت ترکیبی از جسم و روح دارد چه الزاماتی خواهد داشت؟این بحث از مباحث انسان شناسی قرآنی است و این علم در کنار جامعه شناسی قرآنی، روانشناسی قرآنی و هستی شناسی قرآنی هسته ی علوم انسانی را تشکیل میدهد.
حجتالاسلام عابدی با اشاره به تعیین سیاستهای کلان سیاسی، اقتصادی و قوانین مرتبط به زندگی بشر در صورت ذو ابعاد تلقی کردن هویت انسان گفت: تاثیر این بحث در ایجاد سیاستهای کلان مبتنی بر مبانی قرآنی است و این نکته حائز اهمیت است که در این صورت به ابعاد شخصیتی انسان از وجوه متفاوت میتوان پرداخت.
این پژوهشگر حوزه علوم انسانی گفت: اگر رفاه و امنیت روح تامین نشود در واقع انسان دستاوردی نداشته است و در نتیجه باید بدانیم با توجه به نصوص موجود در مبانی و اندیشه اسلامی روح مجرد و معاد بشری به نوع معاد جسمانی و روحانی است.
حجتالاسلام عابدی خاطرنشان کرد: قوانین سیاسی نظامات باید با هویت دو ساحتی انسان منطبق باشد، تناسب بین قانون ضروری با اهداف وجودی انسان در راستای وصول به آن ها باید در هر دو جهت جسمانی و روحانی حرف برای گفتن داشته باشد.
وی افزود: تکالیف جعل شده ی باری تعالی در راستای کمال انسانی جعل و در راستای عینک مادی و روحی شما تدوین شده است و در اشارات قرآن آمده است که هدف خود را دو بعدی می داند و قرآن نیز تابع رشد دو بعدی انسان است. اوج کمالی که خداوند متعال انتظار دارد به آن دست یابیم، موضوع عدالت و تقوا و … نیست بلکه مطلق وصول به قرب الهی است.
وی ادامه داد: تعادل باید بین دو جنبه هویتی انسان بر پایه مسائل مادی و روحی برقرار باشد و حقوق انسان را در این دو عرصه پاسخگو باشد که نتیجه گوهر سیاست در انسان دو بعدی کسب هدایت است و قیام امام راحل نوعی تجلی گاه هدایت در انسان دو بعدی است.
پژوهشگر حوزه علوم انسانی تاکید کرد: نظام سیاسی طراحی شده از سوی غرب پاسخگوی تمام ابعاد شخصیتی انسان دو ساحتی نیست، اگر بپذیریم که انسان دو بعدی است و برای نفس او قائل به روح ابدی شویم، کشاندن دامنه پاداش در افعال انسان به آخرت معنا پیدا می کند.
وی خاطرنشان کرد: اگر سیاستمداران غربی به دنبال منفعت طلبی دنیوی هستند به این دلیل است که قائل به انسان تک ساحتی هستند، اما افرادی که قائل به دو بعدی بودن ساحت انسان هستند مطمئنا در مبانی اعتقادی شان با وحی و ارتباط روحی با ماوراء پیرو این اندیشه اند و آن را حقیقت می دانند.
حجتالاسلام عابدی در ادامه ضمن خوانش فرازی از کتاب فطرت در قرآن شهید مطهری گفت: نیچه یکی از مادیگرایان است و در بخشی از سخنانش گفته؛ آنچه تاکنون به نام اخلاق به شما معرفی کرده اند بریزید دور، اگر گفتهاند دنبال هوای نفس نروید اتفاقا بروید، اگر گفته اند به کمک ظالم علیه مظلوم قیام نکنید بلکه به این کار مبادرت ورزید و حق او را پایمال کنید.
وی در پایان با اشاره به آثار و پیامدهای مادی گرایی، آمریکا را مظهر مادیگرایان بیوجدان معرفی کرد و افزود: عین این جمله نیچه در مورد جنایات رژیم استکباری آمریکا صدق می کند و این دغدغه بودن به خیل عظیم ارزشهای انسانی نشان از مادی بودن آنهاست.
حجتالاسلام والمسلمین محمدتقی سهرابیفر به عنوان نخستین ناقد این بحث گفت: انسان مبدا و منشا خلقت است، یکی از نیازهای اصلی و اساسی جامعه امروزی پرداختن به انسان شناسی دینی است. در شرایط کنونی و در دوران معاصر موضوع انسان شناسی دینی مغفول باقی مانده است و آنگونه که باید و شاید به بحث و کرسیهای آزاد اندیشی گذاشته نشده و در نتیجه در حوزه نظریه پردازی در این بخش چندان موفق نبودهایم.
عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با اشاره به شخصیت مبتکر شهید مطهری و قوت نظریه پردازی وی، اظهار کرد: یکی از نظریهپردازان معاصر شهید مطهری است که شایان ذکر است انسانشناسی دینی ابتدا از منظر قرآن از سوی شهید مطهری مطرح شد و پس از آن توسط برخی علمای دیگر معاصر به دائره بحث و نظریه پردازی ورود پیدا کرد. انسان شناسی مبنای شناخت توحید است، کسی که در دائره علوم انسانی تکیه بر شناخت انسان نداشته باشد درک مفاهیم توحیدی برای او امکان پذیر نیست چون اساس و مبنای خلقت انسان است.
نوینده کتاب چیستی انسان در اسلام با نظر به حدیث «من عرف نفسه فقد عرف ربه» خاطر نشان کرد: در روایات متعددی از مقدمه شناخت توحید، تعبیر به عرف نفسه شده است که خود مؤید مقدم بودن شناخت انسان در دائره علوم انسانی برمفاهیم توحید است.
در ادامه، حجتالاسلام والمسلمین عبدالصمد تیزچنگ استاد حوزه علمیه، نقد خود را عنوان کرد و گفت: جایگاه انسان شناسی در دوران مدرنیسم که قائل به انسان گرایی هستند پررنگ است اما در دوران پسا مدرنیسم باید ابتدا به مبانی معرفت شناسی و شناخت شناسی بپردازیم. در دوران فعلی باید به مسائل معرفت شناسی پرداخت، به عبارتی اولویت باید معرفت شناسی باشد و در جهت تقویت آن بکوشیم تا منجر به استنساخ مبانی آن شده و اصول و روش مند شود.
وی خاطرنشان کرد: در رابطه با مفاهیمی که ما میخواهیم به مسائل اجتماعی و علوم سیاسی ارتباط بدهیم، سیاستی غلط وجود دارد و آن تناقض میان اجتماعی بودن سیاست و فردی بودن نوع مقدمات است. سرشت انسان لااقتضاء نیست و این طور نیست که انسان خوب و بد و قوه تشخیص آنها را نداشته باشد، خداوند متعال به وی قوه الهامیه و تشخیص فسق و فجور را دارد. ما باید در رابطه با ساحتهای فطرت انسان بحث کنیم و به ابعاد فطری درونی انسان بپردازیم.
وی اظهار کرد: نفس تعابیر مختلفی در قرآن دارد؛ از آن به عنوان نفس ملهمه، مسومه، اماره، لوامه، مطمئنه، راضیه و مرضیه تعبیر شده است؛ روح انسانی حالت مشترک ندارد و از ابعاد مختلفی برخوردار است که قوانین مورد اقتضای خود را می طلبد.
انتهای پیام/