کتابهای جیبی به دورانی باز میگردد که ناشران آن زمان به چاپ کتابهای خود علاقه چندانی نداشتند و مهارت اصلی آنها تجارت بود. اما کتابهای جیبی، انقلابی در حوزه نشر ایجاد کرد که ناشران را به سمت علاقه مردم سوق داد. ایده و طرح کلی تولید انبوه کتاب و قابل دسترس شدن آن به آلن لین بنیان گذار انتشارات «پنگوئن» باز میگردد که در سال ۱۹۳۵ با ۱۰ عنوان کتاب، انتشارات «پنگوئن» را راه اندازی کرد.
در ایران روشن نیست که کدام ناشر و کدام کتاب برای نخستین بار اقدام به چاپ کتاب جیبی کرده است، اما از قدیمیترین نمونههای آن میتوان به سری داستانهای ح. م. حمید (حسینقلی مستعان) در سال ۱۳۱۹ اشاره کرد که داستانهایی با مضمون عاشقانه و در حدود ۱۰۰ صفحه چاپ کرد.
نزدیک به یک دهه بعد کتابخانه ابن سینا «رسالههایی از افلاطون» را در قطع جیبی منتشر کرد. انتشارات امیر کبیر نیز در این حوزه آثاری، چون «چمن زارهای بهشت» اثر جان اشتاین بک ترجمه پرویز داریوش و «داستانهای شگفت انگیز» اثر ادگار آلن پو ترجمه صدر حاج سید جوادی را منتشر کرد.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، چاپ کتابهایی با قطع جیبی با جدیت بیشتری تداوم یافت و بسیاری از ناشران سعی کردند این ایده را در انتشارات خود اجرا کنند که البته برخی موفق و برخی نیز شکست خوردند.
ضرورت چاپ این گونه کتابها در ایران بیشتر از کشورهای دیگر احساس میشد؛ زیرا عدم گرایش به مطالعه و اختصاص نداشتن بخشی از هزینههای خانواده به خرید کتاب، میتوانست حوزه کتاب خوانی در کشور را متحول کند. در آن سالها کتابهای جیبی بیشتر در دکههای روزنامه فروشی به مردم عرضه میشد که مامورانی نیز برای این کار مسئول بودند تا در شهر بچرخند و قفسههای خالی را پر کنند.
با وارد شدن این ایده به کشور روز به روز شاهد پیشرفت آن در حوزه کتاب بودیم، ولی امروزه کتابهای جیبی از قفسههای دکههای روزنامه به کتاب فروشیها منتقل شدند و در حال حاضر نیز این کتابها با جلدهای زیبا و رنگهای متنوع توزیع میشود. خوشبختانه استقبال از این کتابها با قطع جیبی بسیار بهتر از سایر کتابها بوده و این نشان دهنده پیشرفت حوزه کتاب در این زمینه است. بسیاری از خوانندگان راحتی حمل و وزن کم کتابهای جیبی را عاملی مهم برای مطالعه در مکانهای عمومی و پر کردن زمان خود در خارج از خانه میدانند و آن را یار همیشگی خود میبینند که همیشه در دسترس قرار دارد. با وجود افزایش قیمت کتاب در ماههای اخیر کتابهای جیبی راه حلی مناسب برای مخاطبان کتاب خوان است تا بتوان دوباره کتاب را به سبد فرهنگی خانوادهها باز گرداند.
انتشارات هزاره ققنوس از جمله انتشاراتی است که در زمینه انتشار کتاب های جیبی فعالیت داشته است و شماری از کتاب ها را در قطع جیبی به چاپ رسانده است.
رضا حاجی آبادی مدیر مسئول انتشارات هزاره ققنوس در خصوص انتشار کتاب های جیبی در گفت و گو با خبرنگار ما گفت: پستمدرنیسم یا بازگشت به گذشته فقط در امور فرهنگی و اجتماعی و هنری اتفاق نمیافتد. گاهی نیاز است ذائقه مخاطب را با انتخاب یک قالب فراموش شده عوض کرد.کتابهای جیبی که در دههی ۴۰ و ۵۰ بازار نشر ایران را تسخیر کرده بود، نیز با همین رویکرد دوباره باز گشته است.
وی افزود: البته نباید پیشرفتهای تکنولوژی و نیز نقش سرعت و وقتکم را از نظر دور داشت. کتابهای جیبی میتواند چیزی شبیه گوشی موبایل در دستان مردم شهرنشین که فرصت مطالعاتی کمی دارند، باشد. کتابهایی که در فاصلهی چند ایستگاه مترو و اتوبوس میشود خواند و بعد هم آن را در جیب گذاشت. شاید تغییر عادات مطالعه نیز دلیل دیگری بر اقبال مردم ایران به کتابهای جیبی باشد. امروزه آداب و عادات مطالعه با شیوهی گذشته که در آن کتابخوانی نیاز به زمان خاص و مکان خاصی داشت، تفاوت کرده است.
حاجی آبادی با اشاره به این که باید واقع بین بود زیرا تحریمهای اقتصادی بر فرهنگ ما تاثیر خواهد گذاشت, بیان کرد: قدرت مدیریت تنها در زمان بحران خودش را نشان خواهد داد؛ چراکه مدیریت در زمانهای عادی کار سختی نیست.
وی ادامه داد: با این فرض میتوان انتخاب رویکردهای جدید و اتخاذ روشهای ناب برای حل مشکل گرانی کاغذ را نوعی مدیریت بحران دانست.
البته کوچک شدن اندازه کتابها و به واسطه آن کاهش مصرف کاغذ تنها یکی از استراتژیهای مدیریت بحران خواهد بود. تولید هدفدار؛ استفاده از کاغذهای بالکی و صنعتی؛ تغییر شیوههای چاپ؛ حذف کتابهای بیفایدهی حلالمسائل؛ تغییر در شیوههای آموزشی؛ ثبات در محتوای کتابهای درسی و چندین و چند راهکار دیگر نیز میتواند مد نظر کلیه عوامل فعالان حوزه نشر مکتوب باشد.
حاجی آبادی در خصوص این که تعداد کمی از انتشارات کشور کتابهای جیبی چاپ میکنند, گفت: عدم آشنایی و نامانوس بودن این قطع کتاب؛ خارج از عادت بودن آن و نیز سهلالوصول بودن محاسبه کاغذ کتابهای رقعی بخشی از دلایل اقبال کم قطع جیبی بین ناشران است.
وی افزود: هر چند نباید از نظر دور داشت که نهادهای متولی فرهنگ مکتوب نیز در این امر نقش اساسی دارند. برای مثال قطع جیبی در فهرست هیات خرید کتاب ارشاد و نهادکتابخانههای عمومی و نمایشگاههای آمورزش پروش جایی ندارند. به عبارت دیگر نهتنها مولفان و ناشران و مردم که حتی نهادهای دولتی و غیردولتی متولی حوزه صنعت نشر نیز قطع جیبی را به رسمیت نمیشناسند.
انتهای پیام/