این خبر را به تازگی رویترز در گزارشی عنوان کرده و گفته است که رهبران اتحادیه اروپا دریافتهاند که موقیعت دیپلماتهای اروپایی در پروتکلهای دیپلماتیک وزارت خارجه دولت ترامپ کاهش قابل توجهی داشته است.
این موضوع ابتدا در جریان مراسم خاکسپاری جرج بوش، رئیس جمهور سابق آمریکا برای رهبران اروپایی مشخص شد، چون برخلاف گذشته نام دیپلماتها و سفرای اروپایی در کنار دیگر کشورهای غربی مانند کانادا و استرالیا در ابتدای فهرست اعلام تسلیت قرار نداشت و وزارت خارجه آمریکا در اقدامی معنادار نام دیپلماتهای اروپایی را انتهای فهرست اعلام پیامهای تسلیت قرار داده بود و همین موضوع تغییر موقعیت سفرای اتحادیه اروپا را در پروتکل سیاسی وزارت خارجه نشان داد. در همان زمان دویچه وله آلمان نیز با تائید همین موضوع اعلام کرد پیام سفیر اتحادیه اروپا جزءِ آخرین پیامهای تسلیت بود که در مراسم جرج بوش اعلام شد.
با این حال رویترز به نقل از منابع دیپلماتیک اتحادیه اروپا گفته است که وزارت خارجه آمریکا آنها را در جریان این تغییر پروتکل قرار نداده است.
اما این نخستین بار نیست که دولت ترامپ بیعلاقگی خود را به متحد قدیمی آمریکا، یعنی اتحادیه اروپا نشان میدهد.
طی دو سالی که از عمر دولت ترامپ میگذرد، واشنگتن بیسابقهترین اختلاف نظرها را با اروپاییها از خود نشان داده است و اقدامات ترامپ بطور عمده با مخالفت متحدان اروپایی آمریکا روبرو شده است.
خروج آمریکا از پیمان آب و هوایی پاریس، توافقنامه چندجانبه برجام، پیمان تجارت آزاد دو سوی اقیانوس آرام موسوم به پیمان ترانس پاسیفیک و اخیرا نیز خروج از پیمان منع کاربرد تسلیحات هستهای میانبرد همگی اقداماتی بوده است که دولت ترامپ در سیاست خارجی خود طی دو سال گذشته دنبال کرده و همواره اتحادیه اروپا مخالف سرسخت این تصمیمات ترامپ بوده است.
از سوی دیگر ترامپ آشکارا از خروج انگلیس از اتحادیه اروپا استقبال کرده است و در جریان سفر سال گذشتهاش به لندن در گفتگو با ترزامی، نخست وزیر انگلیس از او خواسته بود در مواجهه با بن بست موجود برای خروج از اروپا از این اتحادیه شکایت کند. این موضوع را ترزا مییک روز پس از سفر ترامپ در مصاحبه با بی بی سی تائید کرد.
این که چرا ساز دولت ترامپ برخلاف دولتهای پیشین آمریکا تا به این اندازه با اتحادیه اروپا ناکوک است، ناشی از چند دلیل عمده به نظر میرسد:
رقیب اقتصادی بالقوه: یکی از شعارهای محوری ترامپ چه در دوران قبل و چه بعد از انتخابات، شعار «اول آمریکا» بوده است. این شعار محور بسیاری از رفتارهای ترامپ چه در حوزه سیاسی و چه اقتصادی است.
ترامپ در حوزه اقتصادی با دل بستن به همین شعار به شدت نسبت به قدرتگیری هرگونه رقیب احتمالی برای آینده آمریکا نگران است و از همین رو طبیعی است که به اتحادیه اروپا با جمعیت ۵۰۷ میلیونی و متشکل از ۲۷ کشوری که در مجموع توانستهاند مقام دوم بزرگترین اقتصاد جهانی را بدست آورند، بدبین است و لذا از هیچ اقدامی برای تضعیف رقیب احتمالی خود فروگذار نیست.
به عبارت دیگر همان نگرانی که آمریکا نسبت به رشد اقتصادی چین دارد، به همان میزان نیز نسبت به اتحادیه اروپا از خود نشان میدهد و از آنجا که اتحادیه اروپا در برنامه ایدهآلی خود برنامه تبدیل شدن به ایالت متحده اروپا را بجای اتحادیه فعلی دارد، لذا دولت به شدت راستگرای ترامپ بدنبال مقابله با آن و تضعیف این اتحادیه به عنوان رقیب اقتصادی بالقوه است.
تلاش برای حفظ نظام تک قطبی: در حال حاضر با وجود آن که میان بسیاری از کارشناسان در ارتباط با شکل ساختاری نظام بینالملل اختلاف نظر وجود دارد، اما تقریبا بسیاری از آنها در این موضوع اتفاق نظر دارند که نظم تک قطبی تحت هژمونی آمریکا دچار چالش شده و ساختار بینالمللی متمایل به ساختاری چندقطبی است.
با این حال ترامپ بر مبنای همان شعار «اول آمریکا» در تلاش است تا محوریت بینالمللی آمریکا را در نظام بینالملل حفظ کند. از سوی دیگر در نگاه ترامپ، توسعه و تقویت اتحادیه اروپا حتی ممکن است رهبری آمریکا را نه تنها در نظام بینالملل، بلکه در جهان غرب نیز با چالش روبرو سازد و براین اساس تضعیف هرچه بیشتر این اتحادیه همسو با منافع دولت فعلی واشنگتن برای حفظ جایگاه برتر است.
نگاه تجاری محور ترامپ: از سوی دیگر به اعتقاد ترامپ، آمریکا این روزها پدر عیالواری شده که هزینه فرزندان بزرگسال و ثروتمند خود را بی دلیل و بی جهت پرداخت میکند. رئیسجمهور جنجالی آمریکا نه بدنبال هزینههای بیشتر نظامی در خارج از مرزهای کشورش است و نه علاقهای به پرداخت هزینه برای شرکای سنتی خود دارد.
از همین رو چهل و پنجمین رئیسجمهور آمریکا، روابط نزدیک با اتحادیه اروپا را به منزله سوءاستفاده اروپاییها برای بهرهبرداری اقتصادی از آمریکا میداند و در تلاش است تا هرچه بیشتر پیوندهای سنتی میان کشورهای غربی دو سوی اقیانوس اطلس را تضعیف کند.
در سیاست خارجی دولت فعلی آمریکا، اتحاد استراتژیک با سایر کشورهای خارجی از جمله متحدان قدیمی مانند اروپا چیزی جز به معنای بار مالی بیشتر برای واشنگتن نیست و از همین رو رهبران فعلی کاخ سفید ترجیح میدهند برخلاف دولتهای گذشته فاصله خود را با متحدانشان افزایش دهند، تا به اعتقادشان سایر کشورها با قرار گرفتن در پشت آمریکا، از موقعیت این کشور سوءاستفاده نکنند.
براین اساس است که ترامپ برخلاف اسلاف خود از جمله اوباما و یا جرج بوش، وقعی برای روابط استراتژیک آمریکا و اروپا قائل نمیشود و آشکارا نیز از آنها خواسته هزینه امنیت خود را از جمله در موضوع سهمیه بودجه ناتو بپردازند، تا آمریکا بیش از ناگزیر نشود برای متحدان سنتی خود هزینه کند.