سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

انقلابی‌ها؛

علوی: شعار‌های انقلابی برخاسته از اعتقادات مردم بود/ دنیای هنر باید دِین خود را به شهدا بپردازد

شاعر آیینی گفت: شعارهای آن زمان هم به نوعی شعر بودند و بسیار عمیق و برخاسته از اعتقادات مردم بود.

به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات  گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، احمد حسین پور علوی معروف به احمد علوی از خوبان شعر هیئت است. او متولد سال ۱۳۵۴ و اصالتا یزدی است. ولی سال‌های سال ساکن قم و در سایه لطف کریمه اهل بیت حضرت معصومه (س) است. به مناسبت چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی با شاعر آیینی کشور، احمد علوی در خصوص شعر انقلابی و تحولات ادبیات بعد از انقلاب به گفتگو نشسته ایم که در ادامه می‌توانید آن را بخوانید:

آقای علوی به عنوان اولین سؤال جلوه‌های شعری و ادبیات منظوم انقلاب اسلامی را چگونه تحلیل می‌کنید و به طور کلی نظرتان درخصوص فرآیند شعر پیش از انقلاب و در جریان انقلاب چیست؟

هر انقلابی در هر کجای دنیا، سر منشا تحولاتی در تمام عرصه‌هاست. یکی از تحولات بسیار ماندگارتر از سایر تغییرات که بعد از یک انقلاب رخ می‌دهد، اتفاقات و تغییراتی است که در ادبیات آن سرزمین رقم می‌خورد. شاعران، نویسندگان و اهالی قلم بسیار حساس هستند و کوچک‌ترین تغییرات در آثارشان ملموس، قابل فهم و کشف است. انقلاب ما هم از آن انقلاب‌هایی بود که تاثیر شگرفی در ادبیات ما به وجود آورد. در سال‌های قبل از انقلاب و جریان مبارزات انقلابی که به دلیل شرایط خفقان نویسندگان و شاعران ما نمی‌توانستند خود را بروز بدهند، ما شاهد این بودیم که آن‌ها با وجود صنعت‌های شعری، از استعاره استفاده می‌کردند و غیر مستقیم فضای خفقان را طرح و درباره آن مضمون می‌آفریدند؛ بنابراین می‌توانیم بگوییم که ادبیات ما به دو بخش قبل از انقلاب و ادبیات بعد از انقلاب تقسیم می‌شود. پیش از انقلاب مفاهیم انقلابی اغلب در زیر لایه‌هایی پنهان شده بود، به این معنی که باید مخاطب درک عمیقی از مفهوم انقلاب و شرایط موجود می‌داشت تا این لایه‌ها را کنار بزند و به عمق مطلب پی ببرد. هر چه به انقلاب نزدیک‌تر شدیم و به آستانه انقلاب رسیدیم این لایه‌ها مانند بذری از دل خاک بیرون آمد و کم‌کم ملموس و مستقیم‌تر شد و در فرهنگ جامعه پخش شد.

اگر بخواهیم نردبانی درست کنیم پله اول آن نردبان شعار است و پله‌های بالاتر به شعر منتهی می‌شود. حتی شعار‌های آن زمان هم به نوعی شعر بودند و بسیار عمیق و برخاسته از اعتقادات و ویژگی‌های شخصیتی و غیرتمندانه مردم بوده که در شعار‌ها دیده می‌شود. با نگاهی به شعار‌ها می‌بینیم که بسیار شاعرانه است. شاید بعد از انقلاب توجهی به مفهوم شعار‌ها نمی‌شد، ولی اکنون که به آن‌ها نگاه می‌کنیم، متوجه خواهیم شد که شاعران بزرگی آن‌ها را سروده‌اند.

ادبیات انقلاب را پیش از وقوع انقلاب اسلامی و در دوران رژیم پهلوی چگونه ارزیابی می‌نمایید؟

ادبیات قبل از انقلاب مانند یک بمبی در آستانه انفجار بود. از لحاظ کمی و کیفی قبل از انقلاب به تعداد آثار محدودی بر می‌خوریم و شاعرانی را در این زمینه فعال می‎کردند بسیار انگشت شمار بودند,، اما بعد از انقلاب و همانگونه که حضرت امام (ره) فرمودند: «انقلاب ما انفجار نور بود» , یکی از مصداق‌های این انفجار، انفجار احساس‌ها و اعتقاداتی بود که سال‌ها بر آن سرپوش نهاده بودند و هم، چون آتش زیر خاکستر بود. ما بعد از انقلاب با نسلی مواجه می‌شویم که خیلی حرف برای گفتن دارند و مانند کودکی که به تازگی زبان باز کرده، شروع به سرودن آثاری زلال و شفاف از اعتقادات خود کرده است. هر چه پیش می‌رویم و به زمان جنگ و دفاع مقدس نزدیک می‌شویم به شکوفایی خود می‌رسد.

ادبیات انقلابی را چگونه می‌توان تعریف کرد؟

من ادبیات انقلابی را ادبیات عدالت‌خواه و ظلم ستیز می‌شناسم. انقلاب از ریشه کلمه‌ای آمده که ما را به قلب و منقلب شدن راهنمایی و نزدیک می‌کند، یعنی قرار است اتفاقاتی شگرف که جامعه ما و جامعه درون ما را زیر و رو کند، رخ دهد. این ادبیات انقلابی نیز باید این ویژگی‌ها را داشته باشد و ادبیات انقلاب ما این ویژگی‌ها را در خود دارد. ما به نسلی بعد از انقلاب همانند سید حسن حسینی و قیصر امین پور و حمید سبزواری و نصرالله مردانی و... بر می‌خوریم که هرکدامشان انقلابی در شعر به پا کردند. انقلابی که از خون شهیدان و ارزش‌های جامعه اسلامی پاسداری می‌کند و فریاد حمایت سر داده و پرچمی دست می‌گیرد که انقلاب را همانند قیام امام حسین (ع) و شهدای صدر اسلام، به جان فشانی در راه دین اسلام کمک و بدان سو هدایت می‌کند.

آیا می‌توان گفت انقلاب ایران سبب ظهور چهره‌های ناب فرهنگی در عرصه ادبیات شده است؟

سید حسن حسینی، قیصر امین پور، حمید سبزواری و نصرالله مردانی این‌ها چهره‌هایی هستند که زاییده این انقلاب هستند. برای نمونه, بنده سالهاست اشعار خود را  برای اهل بیت (ع) و شهدا و برای انقلاب معطوف کرده‌ام . این کار، امر جوانمردانه‌ای است که یک شخص تمام احساس، عاطفه و تخیل خود را  که خداوند به او عنایت فرموده را در راستای اعتقادات خود استفاده کند. بسیاری از این شاعران انقلابی در عرصه‌های گوناگون توانایی‌های مختلفی داشتند, برای مثال اگر در عرصه طنز وارد می شدند کولاک می کردند. در عرصه اشعار اجتماعی می‌توانستند آثاری فاخر خلق کنند. اما این افراد هرکدام قلم خود را نذر آرمان‌هایشان می‌کنند و تا حدی در این زمینه پیش می‌روند که آن‌ها را با نام شاعر انقلاب می‌شناسند، نه به عنوان شاعری که در عرصه های دیگر فعالیت می کند. الحمدالله از این چهره‌ها بسیار داریم و در دهه ۶۰ و ۷۰ با آن‌ها روبه رو بودیم. به نظر من می‌توان گفت که این‌ها نسلی تکرار نشدنی است، هر چند که نسل امروز استعداد‌ها و نبوغ‌های بسیار زیادی دارند، اما بعید می‌دانم بتوانند به گَرد پای صلابت و اعتقاداتی که شاعران انقلابی در دهه ۶۰ و ۷۰ داشتند، برسند.

آیا می‌توان گفت شاعران انقلابی افول داشته اند؟

آن‌چیزی که درخت را در طوفان‌ها سرپا نگه می‌دارد ریشه آن است. همه نگرانی من و امثال من، این است که این ریشه‌ها دست خوش آفت نشود. در واقع در گذر زمان و در چهارمین دهه از انقلاب باید مراقب این ریشه‌ها بود، اگر ریشه‌ها آسیب ببیند ساقه، شاخه و برگ‌ها همه تحت الشعاع قرار می‌گیرند. امیدوارم ما شاهد رشد جوان‌ها باشیم و جوانانی که امروز دستی بر قلم دارند و اهل هنر هستند، ارزش این مسافت دشوار و ناهمواری که نسل قبل در عرصه هنر پیمودند، بدانند و قدردان آن باشند.

شاعران جوان چقدر در حفظ دستاورد‌های انقلاب موفق بوده‌اند؟

زمانی که آثار نسل جدید را می‌شنویم، شاهد نبوغ و استعداد در آن‌ها می‌شویم که اگر شخصی شاعر آن شعر را نشناسد فکر می‌کند شاعری با ۵۰ سال تجربه و پختگی توانسته آن آثار را بیآفریند و این در حالی است که سن آن‌ها همه زیر ۳۰ سال است. امروز ما با یک افزایش کمی و کیفی بسیار فوق العاده و نیرویی عظیم مواجه هستیم، در تمام شهر‌ها حتی شهرستان‌های کوچک زمانی که وارد انجمن ادبی آن‌ها می‌شویم با استعداد‌هایی مواجه هستیم که کسی هنوز آن‌ها را کشف نکرده است و آن‌ها نتوانسته‌اند تریبونی برای در اختیار قرار دادن آثار خود داشته باشند. درواقع هدایت این نیروی عظیم برنامه ریزی بسیار دقیق و حمایت همه جانبه می‌طلبد و قطعا اگر این برنامه ریزی‌ها و حمایت‌ها صورت گیرد، نسل‌های آینده می‌توانند از این نسلی که در حال شکل گرفتن است به عنوان قله‌ها و اوج شعر‌های پایداری، انقلابی و مقاومت یاد کنند.

در حال حاضر مسئولان و سیاستگذاران از جریان شعر و شاعری در کشور حمایت می‌کنند؟

شاعران یکی از مظلوم‌ترین اقشار از جامعه هنر هستند. درست است ارگان‌های دایه‌دار شعر در کشور داریم، اما زمانی که به زیر مجموعه آن‌ها نگاه می‌کنیم با یک دایره‌ی کوچک مواجه می‌شویم، دایره‌ای که بسیاری از گنجینه‌ها در نقاط مختلف کشور از دید آن‌ها پنهان مانده است. من معتقدم که این حمایت به بدترین شکل ممکن در حال رخ دادن است و به هیچ وجه راضی کننده نیست.

این دسته بندی‌هایی که می‌کنند می‌گویند شاعر نظام و شاعر آیینی باید تو حیطه خودش شعر بگوید، تا چه حد صحت دارد؟

من به دسته بندی شاعران اعتقادی ندارم. ما یک سری شاعر داریم که به نام شاعر طنز شناخته شده‌اند، اما هر کدام از این شاعران آثار فاخری هم در رده اشعار آیینی دارند. کسی مانند استاد حسین منزوی را به عنوان ترانه سرا و غزل سرا می‌شناسیم سپس ما غزلی آیینی از او می‌شنویم که واقعا به اندازه یک دیوان ارزش دارد؛ بنابراین شاعران قابل دسته بندی نیستند و نمی‌توان آن‌ها را در یک قفس و دایره‌ای محدود کرد. شاعر در هر زمینه‌ای که احساس تشنگی کند وارد آن می‌شود و در بسیاری از عرصه‌ها تا اندازه اوج می‌درخشد.

از بین شعرای قدیم و معاصر بیشتر به کدامیک تعلق خاطر دارید؟

در مقابل اندیشه استاد سید حسن حسینی و در مقابل زلالی و ذهن مصور و خیال استاد قیصر امین پور سر تعظیم فرو می‌آورم و احمد عزیزی که فوق العاده تحت تاثیر آثارشان هستم، او زبان نو و یک دنیای نو را در شعر برای من باز کرد.

فضای جشنواره‌های شعر به خصوص جشنواره شعر فجر را چگونه می‌بینید؟

من فکر می‌کنم تعداد انگشت شماری از ۱۰ هزار شاعری که در جشنواره حضور دارند، از فضای جشنواره فجر راضی باشند. جشنواره زمانی می‌تواند با عنوان سنگ محک و بزرگترین جشنواره ملی شعر در کشور محسوب شود که یک دید کشوری و فرامنطقه‌ای داشته و خارج از پایتخت را هم پوشش دهد. ما هر سال یا هر دو سال یکبار شاهد تغییر مدیریت در این جشنواره هستیم، یعنی زمانی که می‌خواهند تجربه‌ای کسب و اشتباهات سال گذشته را جبران کنند، بلافاصله تغییر می‌کنند و گروهی جدید روی کار می‌آیند. این باعث ارائه کار ناقص می‌شود و مجددا این درد‌ها برای بسیاری از شاعران که نه صدایشان شنیده شده و نه کتاب شان دیده شده، باقی می‌ماند.

جهت حفظ ادبیات انقلاب و دفاع مقدس، چه راهکار‌هایی را پیشنهاد می‌کنید؟

به عقیده من، ما در هر منطقه و فارغ از هر دیدگاه سیاسی که به آن تعلق خاطر داریم، رسالتی را که این اتفاق قرار است در ادبیات زمان ما رخ دهد، درک کرده و به اندازه خود پرچمداری کنیم و به حواشی ساخته شده کنار آن فکر نکنیم. باید هر کاری از دست ما بر می‌آید از جمله تربیت شاگردان را انجام دهیم. روزی تنها لطف من به جامعه شعری این بود که شاعری که در شهری مانند طبس به شعر روی آورده است را به اهالی شعر معرفی کنم. زمانی شما شخصی با استعداد را پیدا می‌کنید باید در رشد و شکوفایی او کوشا باشید.

بزرگ‌ترین آرزوی شما پس از گذشت ۴۰ سال از انقلاب چیست؟

من همیشه یک آرزو داشته و دارم، در انقلابی که پشت سر گذاشتیم، شهدای بسیاری را تقدیم کشور کردیم، اما حالا بزرگ‌ترین آرزوی من این است، زمانی که به دوران کهولت رسیدم خیالم از این که شرمنده خون شهدا نیستم، راحت باشد. دنیای هنر باید دین خود را به شهدا بپردازد و نباید با شرمندگی از دنیا جدا شد. باید زمانی با سینه ستبر بایستیم و بگوییم ما شرمنده خون شهدا نیستیم.

از نظر شما رسالت مهم شعر و شاعران چیست؟

برخی خیال می‌کنند کسی که برای دستاورد‌های انقلاب، برای شهدا، ارزش‌های انقلابی شعر می‌گوید، شاعر انقلاب است. اما من می‌گویم اگر شاعری حتی با زبان اعتراض، نقد و اعتراض سازنده و غیر مغرضانه در قالبی زیبا و تاثیر گذار شعر بسراید و درد‌های مردم را به مسئولان بگوید، و از درد‌های سرپوش گذاشته جامعه سر باز کند، او شاعر انقلاب است. شاعری که درباره اختلاف طبقانی و مذمت آفت‌هایی که انقلاب ما را تهدید می‌کند با زبان اعتراض این مطالب را بیان کند، شاعر انقلاب است و این بخشی از رسالت ما و امثال ماست.

 

گفتگو از مینا قنبری

انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۲۱:۴۷ ۰۶ بهمن ۱۳۹۷
انشاءالله جشن چهل سالگی انقلاب هر چه باشکوه تر برگزار میشود و خاریست در چشم دشمنان