سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

رئیس اتاق بازرگانی تهران:

کارآفرینان در شرایط سخت‌تر از این هم تهدیدها را به فرصت تبدیل کردند

خوانساری، گفت: جوانان باید ببینند و بشنوند که در روزهایی بسیار سخت‌تر و بدتر از این هم کارآفرینان تهدید را به فرصت تبدیل کردند.

به گزارش خبرنگار  صنعت، تجارت و کشاورزی گروه اقتصادی باشگاه خبرنگاران جوان، مسعود خوانساری رئیس اتاق بازرگانی تهران در سومین دوره اهدای نشان کارآفرینی امین‌الضرب که در تالار وحدت برگزار شد، اظهار کرد: خداوند بزرگ را شاکر هستیم که برای سومین سال متوالی افتخار برگزاری مراسم اهدای نشان کارآفرینی امین الضرب و تقدیر از فعالان اقتصادی را به مناسبت ۱۳۵ سالگی اتاق تهران به‌دست آوردیم.

متن سخنرانی مسعود خوانساری، رئیس اتاق بازرگانی تهران که در سومین دوره مراسم امین‌الضرب و به مناسبت ۱۳۵ سالگی تاسیس اتاق بازرگانی تهران ابراز شد به این شرح است:

«خداوند بزرگ را شاکر هستم که برای سومین سال متوالی افتخار برگزاری مراسم اهدای نشان کارآفرینی امین‌الضرب و تقدیر از فعالان اقتصادی را به مناسبت ۱۳۵ سالگی اتاق تهران به‌دست آوردیم.

این مراسم با حمایت و همت بخش خصوصی کشور با نیت تکریم جایگاه زحمت‌کشان عرصه کسب‌وکار برگزار می‌شود که از مرحله ثبت نام کاندیدا‌ها تا انتخاب نهایی برگزیدگان توسط اصحاب بخش خصوصی و با معیار‌های آنان پیش می‌رود. امیدوارم این مراسم طی ادوار آینده و با همراهی بیشتر جامعه اقتصادی کشور به یادگار ماندگار برای صاحبان کسب‌وکار تبدیل شود و به چنان جایگاهی دست پیدا کند که بتوانیم آن را به عنوان «نوبل کارآفرینی» در ایران بشناسیم و آن را برای نسل‌های بعدی به یادگار بگذاریم.

مجلس وکلای تجار ۲۹ سال پیش از جنبش مشروطیت و در زمانه‌ای که کشور دچار فقر، قحطی، فساد، بیکاری و جنگ بود بنا به احساس مسئولیت فعالان اقتصادی برای کمک به اقتصاد ملی، تاسیس و تشکیل شد. همین گروه مدتی بعد سنگ بنای مجلس مشروطه را گذاشت و اکثریت آنان نیز به عضویت این مجلس درآمدند، هزینه‌های اداره آن را پرداخت کردند و پایه‌های نهاد پارلمانی را در کشور گذاشتند که مبنای تغییر چهره ایران شد. امروز سخنی گزاف نیست اگر به پشتوانه این تاریخ، فعالان اقتصادی اعلام کنند «از زمانه خود جلوتر بودند» و در همیشه تاریخ «قلبشان برای آبادانی» این خاک می‌تپیده است.

امروز می‌خواهم با صدایی رسا بگویم: در این کشور از تاریخ گرفته تا منابع و زیرساخت‌هایی که در اختیار داریم نه وضع‌مان از ۱۳۵ سال قبل بدتر است و نه مردان و زنان کارآفرین‌مان کمتر از نیاکان خود به آبادانی کشور فکرم کنند. پس چرا باید ناامید باشیم؟

جای تأسف است که اعتماد و امید در جامعه به‌شدت کاهش پیدا کرده است. طی دو سال گذشته با تصویب برجام امیدواری و شوق کشور را فراگرفت. فعالان اقتصادی با نشاط بیشتری کار کردند و رویای توسعه هر روز بیشتر درذهن و جان آنان نقش بست. اما از یکسو بدعهدی و کارشکنی آمریکا و از اطرف دیگر دوستان داخلی که در نقش دشمن ظاهر شدند و بذر ناامیدی را در جامعه کاشتند، همه آن تصورات متعالی را نقش برآب کردند.

امروز می‌خواهم به دولتمردان بگویم: این بخش خصوصی که شما آن را به بازی نمی‌گیرید، با آنها مشورت نمی‌کنید و تصمیمات را بدون اطلاع آنها با بخشنامه و ابلاغیه اجرا می‌کنید، همان کسانی هستند که حتی پیش از مشروطه به فکر آینده کشور بودند و اکنون هم تمام زندگی و سرمایه‌شان را روی همین زمین به کارخانه تبدیل کرده‌اند. نگاه بخش خصوصی ایران غیرسیاسی و غیرجناحی است و آنچه می‌خواهد آبادانی ایران اسلامی است.

باید یک بار برای همیشه این اصل را بپذیریم که هیچ کشوری در سراسر جهان توسعه پیدا نکرده است مگر اینکه حضور بخش خصوصی را پذیرفته باشد. ترکیه، چین، هند، مالزی، سنگاپور و لیست بلندبالایی از کشور‌ها را می‌توان به عنوان شاهد مثال آورد. اما امروز قصد گلایه و شکایت ندارم. هدف ما از برگزاری این مراسم تلاش در جهت تغییر گفتمان قالب از ضدیت با کارآفرینان به حمایت آنهاست.

امروز در هر محفلی حرف از گرانی، فساد، رانت و مفسدان است. اما سوال این است که کدام بخش خصوصی باریشه و غیررانتی را می‌توان در فهرست مفسدان یافت؟ اینکه فردی تازه به دوران رسیده یا برآمده از ثروت و رانت نفتی و ارزی در اثر سیاست‌های غلط دولت‌ها، جامعه را به فساد می‌کشد و کارش را در پوشش یک شرکت یا کارخانه صوری پیش می‌برد، آیا از او فعال اقتصادی می‌سازد؟ نام کارآفرین را نباید آغشته به این گمراهی‌ها کرد.

در همین روز‌ها که فشار تحریم‌ها و تنگنا‌های مالی بر اقتصاد کشور سایه انداخته، همچنان روزانه با کارآفرینانی مواجه می‌شوم که غم‌شان این است که خدایی نکرده ناملایمات اقتصادی آن‌ها را وادار به تعدیل نیرو کند و شادی‌شان به این گره خورده که در پایان هر ماه بتوانند سفره کارگرانشان را رنگین کنند. آیا این افراد را نباید به مثابه «نمادهایی» از نگاه ملی و دینی به جامعه معرفی کرد؟ آیا این کارآفرینان نمی‌توانند به الگو‌های واقعی این عصر و زمانه تبدیل شوند؟ آیا آن‌ها کمتر از بازیگران، ورزشکاران یا سیاستمداران جان و زندگیشان را برای کشور گذاشته‌اند؟

اما چه تلخ که این نماد‌های باور اراده ملی و این نشانه‌های از خودگذشتگی در پس نگاه یکسویه و گاهی برآمده از باور‌های کهنه بلوک شرق، به جامعه ایران معرفی و شناسانده نشدند و چه حیف که امروز نسل جوان ایران به هر دری می‌زند تا الگو بیابد و نگاهش به چنین اشخاصی معطوف نمی‌شود و البته که این از کم کاری همه ماست.

امروز اگر امید و اعتماد در جامعه کم رنگ شده، ناشی از همین نگاهی است که نماد‌ها و مفاخر واقعی را منکوب می‌کند یا محصول دستگاه تبلیغاتی است که به جای تکریم کارآفرین و اقتصاد رقابتی، یکسویه همه را ناصالح می‌خواند. سوال این است که آثار فرهنگی و دستگاه‌های رسمی تبلیغاتی تا چه اندازه به کارآفرینان تریبون می‌دهند یا آن‌ها را محترم بر‌می‌شمارند؟

امروز در پیشگاه شما بزرگ مردانی معرفی می‌شوند که چه در گذشته و چه در زمان حال توانسته‌اند با تمام مشکلات اثراتی از خود برجای بگذارند که قطعا ماندگار خواهد ماند.

جامعه ایران امروز نیازمند دمیدن روحی تازه است که بتواند محرک نشاط و انگیزه برای جوانان باشد و با اطمینان باید بگویم که روح کارآفرینی، انگیزه، امید، اعتماد، جسارت و ایمان است و جامعه‌ای که از این مفاهیم عاری شود، در دام ناملایمات گرفتار و به قهقرا می‌رود.

همه ما در این مراسم دور هم جمع شده‌ایم که کارآفرینان سخت‌کوش و خستگی‌ناپذیر را ستایش کنیم. ما امروز با افتخار نه‌تن‌ها از آن‌ها نام می‌بریم که مدال هم به گردنشان می‌اندازیم و تقدیرشان هم می‌کنیم چراکه معتقدیم این «بخش خصوصی است که باید به کارآفرینان اعتبار بدهد» و نه دولت‌ها و این کارآفرین‌ها و کارخانه‌ها و صنایع هستند که در طول تاریخ میراث و یادگارشان می‌ماند و نه دولت‌ها.

امروز باید بی‌توجه به خط‌بندی‌های سیاسی، بلندپروازی‌های اقتصادی و رویاپردازی‌های منفعت‌طلبانه به فکر فردای این سرزمین باشیم. حق جوانان این کشور بیش از اینهاست و آنها باید ببینند و بشنوند که در روز‌هایی بسیار سخت‌تر و بدتر از این هم کارآفرینان تهدید را به فرصت تبدیل کردند و به رویاهایشان رنگ واقعیت دادند.

مگر علی‌اکبر روفوگران خودکار بیک را در شرایطی سهل‌تر از امروز راه‌اندازی کرد؟ اصغر قندچی کارخانه ایران کاوه را در روز‌هایی آرام‌تر از اکنون برپا کرد؟ این‌ها افسانه و قصه نیستند.

ما به جوانانی مانند خالق مجموعه «کافه‌بازار و دیوار» می‌بالیم که با نیروی جوانی توانست بخشی از بازار ایران را دگرگون کند. از رفتار بزرگانی مانند مرحوم نیازمند الگو می‌گیریم و به ایمان راسخ کارآفرینانی مانند مرحوم عالی نسب معتقدیم.

اتاق بازرگانی تهران مفتخر است که از استارت‌آپ‌ها با حضور جوانانی پرنشاط و تلاش تقدیر کند و روحیه آنها را برای کار بیشتر زنده نگاه دارد. برخود فرض می‌دانیم که از پیشکسوتان قدردانی کنیم تا روحیه احترام استوار بماند. ما سرافرازانه از صنعت‌گران یاد می‌کنیم تا منطق حمایت معنا شود و ما فروتنانه در مقابل اهل فرهنگ و پژوهش که با قلم خود علم و منطق را زنده نگاه داشته‌اند، یاد می‌کنیم تا میراث آنها برای تاریخ بماند. به امید روزی که تاریخ در مورد رفتار‌های ما قضاوتی سراسر افتخار داشته‌باشد.»

انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.