او در ادامه گفت: من تاکنون تلاش کردهام تا از آن زاویهای به مطلب وارد شوم که کمتر به آن پرداخته شده و دستنخوردهتر است. یعنی از زوایه آن مطالبی که تکراری است و دیگر همه ادبیات را با آنها میشناسند، مثل معنی کردن کلمات و پیداکردن آرایهها و بحثهای دستور زبان، وارد نشوم، و اگر متنی را در کلاس میخوانیم از آن دید نباشد و لایههای عمیقتری را ببینیم. همچنین سعی میکنم این را هم برای دانشجویان جا بیندازم که ادبیات واقعی چه چیز است و از این نگاههای غلط که ادبیات فقط مدرسهای است، و خیلی از تصوراتی که برای بچهها به وجود آمده نفرتزدایی کنم.
این مدرس سابق دبیرستان و کنکور در پاسخ به سوالی درباره تفکری که درباره ارتباط سطح تحصیلی ضعیف و رفتن به رشته علوم انسانی وجود دارد، بیان کرد: این تفکر به نسبت ۱۰، ۱۵ سال قبل، خیلی اصلاح شده است؛ اما هنوز بقایای آن وجود دارد. چون مدارس علوم انسانی از نظر کمی و کیفی رشد پیدا کردهاند و این رشته با اقبال بیشتری همراه بوده، این نگاه کمتر شده است؛ منتها هنوز کامل درست نشده، اما قطعا هر سال که میگذرد وضعیت بهتر میشود.
رضا زنگنه سپس درباره تفکری که مبنی بر بیاستفاده بودن درس ادبیات برای سایر رشتهها در میان دانشجویان وجود دارد، اظهار کرد: بهطور کلی راجع به درسهای عمومی در دانشگاه این دید هست. اما اگر مدرس هر کدام از این درسها کار خودش را درست انجام بدهد و سختگیری بیجا یا از یک طرف دیگر، جدی نگرفتن درس را اعمال نکند، کار درست پیش میرود. اما قطعا بین رشتهها تفاوت هست.
او در پایان گفت: هنر استادان این میتواند باشد که خودشان را تا حدی با توجه به دانشجوهای آن رشته تنظیم کنند و مخاطبشناسی و مخاطبسنجی را متناسب با اهالی آن رشته برای تدریس داشته باشند. اما متاسفانه بین دانشجویان این دید که دروس عمومی را فقط باید گذراند وجود دارد؛ اما اگر مدرس کلاس و منبع خوبی برای دانشجویان داشته باشد این به حداقل میرسد.
منبع: ایسنا
انتهای پیام/