ب
با تماس زن ناشناس و اظهارات وی ماموران پلیس پیگیر ماجرا شدند و به آدرسی رفتند که زن جوان نشانی آن را داده بود، اما دریافتند خانه قدیمی به یک کارگاه تبدیل شده است. ماموران در بازرسی کارگاه چاه عمیقی را یافتند و در عمق آن بقایای جسد یک انسان را کشف کردندبا انتقال استخوانهای کشف شده به پزشکی قانونی و تشخیص هویت مشخص شد انها متعلق به پسرجوانی است که یازده سال قبل ناپدید شده بود.
به این ترتیب پرونده با موضوع قتل عمد تشکیل شد و در اولین گام از تحقیقات پلیس یکی از برادران مقتول به نام احمد را دستگیر کرد. وی که منکر دست داشتن در قتل برادرش بود گفت: فرهاد برادر ناتنی ام بود و تازه نامزد کرده بود. جدا از ما زندگی می کرد. آن روز یکی از برادرانم به نام کریم به دیدنش رفتیم و برایش صبحانه بردیم، اما هر چه در زدیم کسی در را باز نکرد. نگران شدیم و قفل در را شکستیم. وقتی وارد خانه شدیم با صحنه وحشتناکی روبه رو شدیم. فرهاد در اتاق خواب خوابیده و یک پتو روی سرش کشیده بود. وقتی پتو را کنار زدیم او غرق خون بود و به نظر میرسید یک نفر با زدن ضربه جسمی سخت به سرش او را کشته است.
وی ادامه داد: ما همانجا ماندیم تا شوهرخواهرمان به نام اکبر رسید و پیشنهاد دفن جسد را مطرح کرد. او میگفت: اگر جسد را دفن نکنیم قتل گردن ما میافتد. با حرفهای او وسوسه شدیم به همین خاطر از ترس چاه عمیقی کندیم و جسد برادرمان را در آن دفن کردیم. دو ماه بعد ازاین ماجرا شوهر خواهرمان به یکباره ناپدید شد، اما بعد از مدتی فهمیدیم به افغانستان رفته است. بعد از آن کریم هم از کشور خارج شد و من تنها ماندم.
وی در خصوص اختلاف خانوادگی با شوهر خواهرش گفت: مشکل مالی زیادی داشتیم به همین خاطر اکبر مدام میگفت اگر پدرمان زمین هایش را بفروشد همه مشکلات هم حل خواهد شد. ما از دخالتهای او ناراحت بودیم و سر همین موضوع با هم درگیر بودیم، اما گمان نمیکنم او برادرم را کشته باشد.
در حالی که متهم منکر دست داشتن در قتل بود به عنوان مظنون روانه زندان شد، اما مادر و خواهر وی با مراجعه به دادسرا اعلام رضایت کردند. به این ترتیب پرونده برای رسیدگی از جنبه عمومی جرم به شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و قرار بود صبح دیروزبه آن رسیدگی شود، ولی این جلسه به خاطر عدم نشر آگهی برای پیدا کردن داماد خانواده که وی نیز از مظنونان قتل است به روزهای بعد موکول شد.
منبع: رکنا
انتهای پیام/