شهید قربانخانی در خاطرهای میگوید: «یکی از دوستان مجید یک شب او را به هیئت خودشان برد که اتفاقاً خودش در آنجا مداح بود، بعد آنجا در مورد مدافعان حرم و ناامنیهای سوریه و حرم حضرت زینب (س) میخوانند و مجید آنقدر سینه میزند و گریه میکند که حالش بد میشود. وقتی بالای سرش میروند، میگوید: «مگر من مردهام که حرم حضرت زینب(س) در خطر باشد؛ من هر طور شده میروم.» از همان شب تصمیم میگیرد که برود.»
در ادامه ویدئویی از وداع و گریههای سوزناک مادر شهید مدافع حرم مجید قربانخانی در لحظات غمانگیز دفن فرزندش را مشاهده میکنید.
انتهای پیام/