مهرداد در نخستین بازجوییها مدعی شد دوستش سهیل که در جشن تولدش مشروبات الکلی مصرف کرده بود، در حالت مستی به وی تعرض کرده بود. همچنین پس از این اتفاق موضوع را برای دوستانش بازگو کرده و آبروی او را برده بود. مهرداد که به افسردگی مبتلا شده بود، به فکر انتقامجویی از سهیل افتاد.
متهم در ادامه اظهاراتش گفت: بعد از چند روز که از جشن تولد گذشته بود، سهیل با من تماس گرفت تا برای دیدنش به پارک بروم. آنجا با وی درگیر شدم و با دو تسمه گردنش را محکم بستم تا جان سپرد. پس از آن جنازهاش را پشت شمشادها پنهان کردم و به خانه رفتم و از پدرم کمک خواستم، اما وقتی متوجه شدم که پدرم قصد دارد من را به پلیس معرفی کند، فوراً خانه را ترک کردم و به سراغ پوریا رفتم و به همراه او که از کل ماجرا باخبر بود به پارک رفتیم تا جنازه را با استفاده از یک کیسه خواب به خارج از شهر منتقل کنیم که همان موقع پلیس آمد و ناچار به فرار شدیم.
من قبول دارم مرتکب قتل شدهام و خودم را مستحق مرگ میدانم.
پس از اظهارات متهم، وکیل اولیای دم ضمن رد ادعاهای مهرداد گفت: او دروغ میگوید که قربانی او را آزار داده است. با این ترفند بهدنبال فرار از قصاص است. او از کودکی بچه شروری بوده و بارها با استفاده از چاقو و سلاح سرد با دوستانش درگیر شده است.
این متهم در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد و از قصاص معاف و به پرداخت دیه و زندان محکوم شد که حکم صادره با اعتراض اولیای دم در دیوان عالی کشور تأیید نشد. پس از آن پرونده به شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران رفت و متهم ادعای مهدورالدم بودن قربانی را مطرح کرد که مورد پذیرش قضات قرار گرفت و دوباره از قصاص گریخت.
این بار نیز با اعتراض اولیای دم، حکم صادره در دیوان عالی کشور شکسته شد تا مهرداد برای سومین بار در شعبه پنجم پای میز محاکمه بایستد.
این متهم در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی بابایی محاکمه شد و قضات با وجود دفاعیات وکیل متهم و براساس محتویات پرونده و اظهارات خود متهم، او را به قصاص محکوم کردند که این حکم از سوی قضات دیوان عالی کشور تأیید شد.
منبع: روزنامه ایران
انتهای پیام/