روزنامه القدس العربی سرمقاله امروز خود را به سی و نهمین نشست سران شورای همکاری خلیج فارس در ریاض اختصاص داد و نوشت: پس از بروز نشانه ها و اظهاراتی از سوی کشورهای تحریمکننده, درباره قطر از جمله اظهارنظر محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان که در نشست «داووس صحرا» درباره قدرت اقتصاد قطر صحبت کرده بود و همچنین اشاره عبدالفتاح السیسی، رئیس جمهور مصر به ضرورت ثبات در کشورهای خلیج فارس و اخیرا دعوت سلمان بن عبدالعزیز، پادشاه سعودی از شیخ تمیم بن حمد آل ثانی، امیر قطر برای حضور در نشست سران شورای همکاری در عربستان, ناظران اوضاع خلیج فارس, پیش بینی می کردند در نشست سران شورای همکاری, گشایشی در بحران بزرگ بوجود آمده در این شورا که از 5 ژوئن 2017 آغاز شده بود, ایجاد شود.
کاملا روشن بود که این اظهارات و نشانه ها, به اوضاع نابسامان کنونی عربستان در جهان در پی فاش شدن پشت پرده قضیه قتل جمال خاشقجی، روزنامه نگار عربستانی و همچنین متهم شدن ولیعهد عربستان به دست داشتن در آن و از بین رفتن همه توجیه ها و داستانهای بیشماری که مقامات ریاض برای بیرون آوردن ولیعهدشان از گرفتاری سر داده بودند, مرتبط است و به نظر می رسد مقامات ریاض گمان کردند کمی تعریف و تمجید از دوحه و رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه برای متوقف کردن سیل اطلاعات و تحلیلها و پوششهای پیوسته درباره قضیه خاشقجی یا زنده کردن امیدها به حل و فصل موضوع محاصره قطر, کافی باشد.
اما آنچه پس از آن اتفاق افتاد, نشان داد که همه آن اظهارات و نشانه ها و اشاره ها برای گمراه کردن بود و کشورهای تحریم کننده در اعلام مجدد شرطهای گذشته خود از جمله «پایان دخالتهای قطر در امور داخلی کشورهای تحریم کننده» از یکدیگر سبقت گرفتند و البته قطعا منظورشان از این شرط این است که به کشورهای تحریم کننده اجازه داده شود در امور داخلی و خارجی قطر دخالت کنند و رسانه های مورد حمایت قطر مانند شبکه تلویزیونی الجزیره دست از فعالیتهای حرفه ای و عادی خود از جمله پوشش مسائل سیاسی کشورهای عربی و جهان بردارند.
آنچه قطر در این راستا انجام داد از یک سو قاطعانه و دندان شکن و از سوی دیگر دیپلماتیک بود؛ به گونه ای که دوحه در ابتدا اعلام کرد از سازمان نفتی اوپک که به بازویی برای اجرای سیاستهای دولت دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا تبدیل شده بود, کناره گیری میکند و پس از آن نیز اعلام کرد تا وقتی این کشورها از محاصره قطر دست برندارند, امیر قطر در نشست سران کشورهای خلیج فارس شرکت نخواهد کرد و برای اینکه نگویند قطر ارتباطش را قطع کرده است, تصمیم گرفت یکی از وزرایش را به این نشست بفرستد.
دوحه با اعلام خروج از اوپک و پایین آوردن سطح مشارکت دیپلماتیک خود در نشست سران شورای همکاری خلیج فارس, دشمنان زورگوی خود را خاموش کرد و آنها را به خانه اول بازگرداند, در حالی که برتری احتمالی با بازیگر قطری است, زیرا ابزار محاصره و تحریم به بار سیاسی و مادی بزرگی روی دوش محاصره کنندگان تبدیل شد و بهانه هایی که برای محاصره تراشیدند رفته رفته رنگ باخت و دیگر معنایی ندارند و زورگویی و سیاستهای سرکوبگرانه این کشورها علیه مردم، به خودشان بازگشت و رسواییهایشان روز به روز بیشتر می شود و اگر چه مسئله خاشقجی اوج آن بود اما بار دیگر نگاه ها را به سازوکار وحشیانه این کشورها معطوف کرد از جمله جنایت ربودن و کشتن جولیو رجینی، شهروند ایتالیایی, بازداشت متئو هگز، پژوهشگر انگلیسی و حتی مسئله شاهزاده لطیفه، دختر حاکم دبی که با همکاری دستگاه اطلاعات هند ربوده شد.
محاصره قطر از این منظر, امتداد سیاستهای داخلی کشورهای تحریم کننده را نشان می دهد, به گونه ای که اقدامات این کشورها در داخل از جمله سرکوب شهروندان و خاموش کردن مخالفان و بازداشت هر کسی که نسبت به عدم پیروی او از نظام حاکم تردید وجود دارد, باید به خارج نیز کشیده شود (آن هم به آن شکل مفتضحانه ای که شاهدش بودیم) و همچنین باید تلاش کنند همان دیدگاه را به قطر تحمیل و رسانه هایش را از انجام وظایف واقعی یک رسانه منع کنند.
انتهای پیام/