تمام این اعتراضات خود جوش و غیر خود جوشی که از سوی هواداران سرخ پوشان پایتخت در این سال ها مقابل وزارت ورزش صورت گرفته یکی از نشانه های بی اهمیتی به مدیریت در این باشگاه مردمی است که در نوع خود به همراه استقلال رقیب دیرینه اش یک فدراسیون فوتبال محسوب می شود. شاید اگر در روزهایی که بحث خصوصی سازی مطرح شده و مثل سال های قبل بیشتر به یک شوی تبلیغاتی می ماند خیلی از اتفاقات حاشیه ای برای این تیم پر افتخار نمی افتاد و فینالیست آسیا می توانست به روند موفقیت خود ادامه می داد و در کنار استقلال،سپاهان و تراکتورسازی می توانستند فوتبال ایران را دوباره به اوج قله قاره کهن برسانند.
از سال 92 که محمد رویانیان مدیرعامل باشگاه پرسپولیس شد، بعد از مدتی که با تصمیم وزارت ورزش وجوانان حکم به برکناری این مدیرعامل زد، استارت جابه جایی صندلی مدیریتی در این باشگاه مردمی شروع شد.رویانیان از سوی وزارت ورزش وقت بنا به دلایلی برکنار شد تا صندلی داغ مدیریتی در این باشگاه به علیرضا رحیمی برسد. دوره مدیریتی او نیز در این باشگاه کوتاه بود زیرا وجود فردی به اسم حمید رضا سیاسی در راس هیات مدیره چنان عرصه را بر رحیمی تنگ کرد تا او عطای کار را به لقایش ببخشد و بعد از آن ماجرای برکناری علی دایی و استعفای رحیمی مدیریت باشگاه به دست فردی برسد که بعدها سر از زندان در آورد.
بعد از سیاسی برای مدت کوتاهی هدایت باشگاه به دست بهروز منتقمی افتاد و سپس علی اکبر طاهری برای اولین بار به عنوان سرپرست این باشگاه مشغول به کار شد اما بعد از یک دوره 2 ماهه نوبت به محمد حسین نژاد فلاح رسید و سپس در روزهایی که نژاد فلاح به دنبال حضور برانکو در پرسپولیس بود برکنار شد تا دوباره طاهری روی صندلی مدیریت این تیم قرار گیرد.
بعد از اتفاقات عجیب و غریب دوره مدیریت طاهری که مهمترین و ننگین ترین آن محکومیت پرسپولیس از 2 پنجره نقل و انتقالاتی بود این بار وزارت ورزش حکم به برکناری طاهری داد تا این بار حمیدرضا گرشاسبی بر صندلی مدیریت بنشیند به خوبی مشخص است که سیر طی شده در این باشگاه تا چه حد عجولانه بوده، این موارد تنها بخش کوچکی از تاریخ باشگاهی است برای خودش اسم و رسمی دارد.
مشکلات مالی و اسپانسرهایی که برای این باشگاه از سوی وزارت ورزش تعیین می شود هم جای خود دارد، البته حکایت حمایت های سرخپوشان هم در نوع خود جالب و تقریبا تبدیل به شوخی شده است. 2 باشگاهی که شرایط برای خصوصی سازیشان مهیا نیست و ظاهرا با شرایطی که پیش می رود تا ابد این شرایط میسر نمی شود از سویی دولت هم حق ندارد به صورت مستقیم به آنها کمک مالی کند.
همه این ها را نوشتیم تا به این نکته برسیم که وضعیت عمومی پرسپولیس نه تنها خوب نیست بلکه خیلی هم بد است وباید تدبیری مدیریتی گرفته شود.بازیکنان پرسپولیس باید نگران روزهایی باشند که قرار است روی سکوها هو شوند و یا از خجالت نتوانند مقابل تشویق های عاشقان خود سر بلند کنند در پرسپولیس فرشاد احمدزاده، محسن مسلمان، صادق محرمی و وحید امیری جدا شدند. به همین راحتی در فصلی که پرسپولیس در نقل و انتقالات محروم بود هیچ نیرویی که بتواند این نفرات را حفظ کند نبود و از سویی در استقلال نیز این روند بی پولی باعث ضعف شد و ابراهیمی و تیام و جپاروف جدا شدند تا استقلال نیم فصل اول لیگ را با شوک این اتفاقات دست و پنجه نرم کند و به نوعی در جدول لیگ برتر فوتبال جایگاه مناسبی نداشته باشد.
البته نباید از این موضوع غافل شد که پیشنهاد مالی تیم های خارجی این بازیکنان هیچ گاه با رقم پیشنهادی پرسپولیس نمی تواند برابری کند و نمی شود به این بازیکنان خرده گرفت که چرا در این شرایط سرخپوشان را تنها گذاشته اند اما وزارت ورزش به عنوان متولی چه باید می کرد؟ آیا گرشاسبی بدون حمایت از سوی بالا دستی خود می توانسته به جنگ باشگاه های متمول برود که تا بیخ و بن در پول هستند؟ از بین نفرات جدا شده برانکو فقط قلم قرمز روی نام مسلمان کشیده بود.
مهدی شریفی، سروش رفیعی، مهدی شیری و مهدی ترابی و شاید رضا قوچان نژاد بازیکنانی هستند که قرار است از نیم فصل دوم که بعد از 53 روز وقفه از پیش گرفته می شود کَشتی به گل نشسته مدیریتی پرسپولیس باشند.
با این خریدها در روزهایی که پرسپولیس و دیگرنمایندگان کشورمان باید به جدال تیم های متمول حاشیه خلیج فارس همچون السد قطر، الاهلی عربستان ،العین و الهلال برود و همه این سختی ها تنها در فاصله کمتر از 2 ماه دیگه یعنی نیمه اول اسفند ماه به انجام می رسد مناسب است که این دو باشگاه زودتر سر سامان بگیرند و تنها راه خصوصی سازی در اسرع وقت است.
گزارش از مهدی ضیایی
بیشتر بخوانید:
انتهای پیام/