سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

عناوین ویژه روزنامه‌ها؛

نمایندکان مجلس در معرض اتهام/شناخت و اقدام همه جانبه؛ لازمه مقابله با تروریسم/کیک اداری/هرکه بی‌روزی است روزش دیر شد

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، روزنامه ها در صفحات خود اخبار، یادداشت، سرمقاله و عناوین ویژه و اختصاصی دارند که بر اساس اتفاقات روز منتشر می شود. همچنین جراید در بخش سرمقاله و یادداشت روز به بیان دیدگاه‌ها و نظریات اصلی و اساسی خود می‌پردازند؛ نظراتی که بیشتر با خط خبری و سیاسی این جراید همخوانی دارد و می‌توان آن را سخن اول و آخر جراید عنوان کرد که اهمیت ویژه‌ای در رسانه ها نیز دارد.

یادداشت، سرمقاله، عناوین و گزارشات ویژه روزنامه های و جراید سراسر کشور نوزدهم آذر ماه به شرح زیر است:

هرکه بی‌روزی است روزش دیر شد

یادداشت امروز روزنامه کیهان به قلم حسین شریعتمداری درباره اظهارات مقامات اروپایی پرداخته و نوشته ؛ ۱- یادداشت پیش روی، نگاهی متفاوت و از دریچه‌ای دیگر به طوفانی است که یک ماه پیش از فرانسه علیه حاکمیت اشرافی آغاز شده و همه روزه شدت و شتاب بیشتری گرفته است، تا آنجا که این روز‌ها دامنه آن به چند کشور اروپایی دیگر هم رسیده است و هم‌اکنون، بلژیک، هلند، مجارستان و ایتالیا نیز با شورش‌های مشابهی از سوی مردم این کشور‌ها روبرو هستند.

۲- این چند نمونه از اظهار‌نظر مقامات و رسانه‌های غربی را که فقط‌ اندکی از بسیارهاست، مرور کنید؛
«ریچارد هاوس»، رئیس‌شورای روابط خارجی آمریکا می‌گوید: «اروپا به سرعت در حال تبدیل شدن از پایدارترین منطقه جهان به منطقه‌ای است که هرچه باشد، دیگر پایدار نیست» هاوس می‌نویسد «پاریس در آتش است، در آلمان پایان عصر آنگلا مرکل فرا رسیده، ایتالیا در حال بازی خطرناک با اتحادیه اروپاست، انگلیس با برگزیت دست و پنجه نرم می‌کند. این همه به معنای تکرار تاریخ و تغییر آن است». 

۳- چهل سال است که آمریکا و اروپا، براندازی جمهوری اسلامی ایران را به عنوان یک خط استراتژیک دنبال می‌کنند و به نوشته ‌اندیشکده آمریکایی «هری تیج» این خط استراتژیک با تغییر دولت‌ها در آمریکا و کشورهای مطرح اروپایی تغییر نمی‌کند. دشمن طی چهل سال گذشته هیچ فرصتی را برای مقابله با ایران اسلامی از دست نداده است. 

۴- راه دور نرویم! طی همین دو سه سال اخیر، آمریکا و اروپا چه قشقرقی بر سر فعالیت هسته‌ای کشورمان به راه ‌انداختند -که متاسفانه از برخی مسئولان زهر چشم گرفته و امتیاز‌های بزرگی هم دریافت کردند!-  غربی‌ها با ادعای نقض حقوق بشر در ایران چه جیغ‌های بنفشی کشیدند! دی ماه سال گذشته، در حالی که عده‌ای در ایران با موج‌سواری روی برخی از مطالبات مردم دست به آشوب زده بودند، همین دولت‌های اروپایی، مخصوصا دولت فرانسه چه هیاهویی به راه ‌انداخته بود. «ژان-ایو لو دریان» وزیر خارجه فرانسه به قول خودش از «تعداد زیاد بازداشت‌شدگان» ابراز نگرانی کرد و حتی سفر خود به ایران را لغو کرده و گفت «حق اعتراضِ آزادانه یکی از حقوق بنیادین است.» ولی امروز...! 

۵- هنگامی که خداوند تبارک و تعالی موسی و هارون علیهما‌السلام را به مصاف فرعونیان فرستاد خطاب به آن دو فرمود « ‫اذْهَبَا إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى، به سوی فرعون بروید که سرکشی کرده است» و چون بیم آنان را در انجام آن رسالت سنگین دید، اطمینانشان داد که «لاَتخافا اِنَّنی مَعَكُما اَسمَعُ و اَری‌، بیم به دل راه ندهید، چرا که من با شما هستم، می‌بینم و می‌شنوم». ‬‬

‬از امام راحلمان به خاطر دارم که وقتی یکی از مسئولان درباره انجام کاری ابراز نگرانی توأم با ناتوانی کرد، خطاب به ایشان فرمودند «کسانی که از انجام کارهای بزرگ احساس ضعف می‌کنند به این علت است که خود را در انجام آن تنها می‌بینند و حال آنکه در این میان فقط وسیله‌اند و خدای متعال ضامن و انجام دهنده واقعی کارهایی است که برای او انجام می‌پذیرد» ‏ (نقل به مضمون). 
بر این اساس بود که حضرت امام(ره)می‌فرمود «انقلاب اسلامی کشتی نوح است که خدایش کشتیبان و پشتیبان است» آیا تاکنون اینگونه نبوده است؟ 

 

 
اعتیاد اداری و کیک بودجه
 
سرمقاله روزنامه ایران هم در مطلبی به فرآیند بررسی بودجه پرداخته و نوشته، هرگاه تعادل یک پدیده اقتصادی به هم می‌خورد، لازم است که سیاست‌گذاران دست به اقداماتی بزنند که تعادل دوباره برقرار شود. برای نمونه اگر یک کالا چون بنزین به هر دلیلی کم شود یا مصرف آن بالا برود و تقاضا کفایت نکند، باید تعادل را ایجاد کرد. برای این کار یا باید عرضه را زیاد کرد، یا باید تقاضا را کاهش داد، یا آن را از طریق سهمیه‌بندی متعادل کرد. کاهش تقاضا از طریق بالا بردن قیمت یا فرهنگ‌سازی و تغییرات فناوری و یا استفاده از کالاهای جایگزین انجام می‌شود. در همه یا بیشتر کشورهای جهان می‌کوشند که در اولین گام تقاضا را مدیریت کنند. مثلاً در سال 1973 که قیمت جهانی نفت تا 4 برابر افزایش یافت، اقدامات کشورهای توسعه‌یافته برای کنترل مصرف انرژی و افزایش بهره‌وری آغاز شد، و امروز نتیجه آن را به وضوح می‌بینیم که مصرف انرژی و بنزین در آنجا کاهش یافته بدون اینکه از کیفیت زندگی آنها کاسته شده باشد، حتی افزایش هم داشته است.
متأسفانه ما در ایران کمتر عادت کرده‌ایم که مشکل عدم تعادل را با مدیریت تقاضا حل کنیم. همیشه دوست داریم طرف عرضه را افزایش دهیم. ولی افزایش عرضه به این راحتی نیست. فرض کنیم که عرضه شیر کمتر از تقاضا باشد. یک راه این است که تولید آن را افزایش دهیم باید سرمایه‌گذاری کنیم و تعداد گاوهای بیشتری را نگهداری و شیر آنها را بگیریم تا عرضه و تقاضا متعادل شود. راه دیگر این است که سهمیه‌بندی کنیم. راه دیگر این است که قیمت آن را آن قدر بالا ببریم که عرضه و تقاضا متعادل شوند. راه دیگر این است که به اندازه کافی آب داخل شیر بریزیم و عرضه و تقاضا را متعادل کنیم. ظاهراً راحت‌ترین راه و البته بدترین آن همین راه است، و ما معمولاً به این راه عادت داریم.
اکنون فصل بودجه است. مثل همه فصول دیگر و از گذشته دور همه نیروها خود را بسیج می‌کنند تا سهم بیشتری از بودجه به دست آورند. هر کس هم فقط به فکر خود و نهاد و سازمان و وزارتخانه متبوع خودش است. هر نماینده‌ای بیش از آنکه به فکر کلیت بودجه و اصل بهره‌وری هزینه باشد، در پی افزایش سهم منطقه خود از کیک بودجه است. محصول این رفتار کاهش کارآیی و اثربخشی بودجه است. این مشکلی است که یکی از متخصص‌ترین افراد در امور بودجه به آن اشاره کرده است. نتیجه این رفتار بزرگ شدن سالانه بودجه دولت است. هیچ کس نمی کوشد که هزینه‌های سازمان و وزارتخانه تحت امر خود را مدیریت کند و از طریق افزایش بهره‌وری به کاهش هزینه‌ها و کشور کمک کند. همه درصدد هستند که با افزایش بودجه، کارهای خود را پیش ببرند ولی از آنجا که افزایش بودجه ممکن نیست، از طریق افزایش نقدینگی و بدهی بانک مرکزی این هدف محقق می‌شود که دقیقاً مشابه افزودن آب به شیر است. هنگامی که یک لیتر آب به یک لیتر شیر اضافه می‌کنیم، دو لیتر شیر داریم ولی ارزش غذایی آن به اندازه همان یک لیتر است. هنگامی بودجه را 20 درصد افزایش می‌دهیم ولی در واقعیت اقتصادی، تولید کشور 20 درصد رشد نکرده و حتی کمتر هم می‌شود، به این معناست که بودجه به معنای واقعی کمتر شده است و در آن آب ریخته‌ایم.
با این ملاحظات بودجه سال 1398 در شرایطی تهیه شده است که باید همه ما کمربندها را محکم ببندیم. با افزایش آب داخل آن مشکلی حل نمی‌شود. همه باید یاد بگیریم که هزینه‌های اداری و سرمایه‌گذاری و... را مدیریت کنیم. منابع به اندازه گذشته در دسترس نیست. باید خودمان را با شرایط جدید آماده کنیم. از برقراری ارتباطات ویژه برای افزایش سهم از کیک بودجه پرهیز کنیم. اجازه دهیم که مدیریت سازمان برنامه و بودجه، براساس درآمدها و هزینه‌ها، لایحه بودجه متعادلی را تهیه و تدوین کند و همین در مجلس تأیید شود. با تغییر ارقام قیمت نفت و تولید آن، عددسازی نکنیم. اگر تولید و قیمت افزایش یافت، قطعاً دولت می‌تواند با متمم بودجه به کمک اقتصاد بیاید، ولی در هر حال باید خودمان را از شرّ اعتیاد به افزایش بودجه رها کنیم. امیدواریم که نمایندگان مجلس و کمیسیون مربوط با درایت و خویشتنداری عالمانه کمک کنند که بودجه واقعی و متعادلی تصویب شود و امیدوار باشیم که با عبور از سال 1398 پاسخ محکمی به تحریم‌ها داده باشیم.
 
فرصتی برای ایده‌های نو

محمد جواد آذری جهرمی وزیر ارتباطات در یادداشتی با بررسی لزوم تامین محتوا برای کودکان و نوجوانان، حرکت در جهت تهیه و تولید محتوا برای آنان را فرصتی برای ایده‌های نو قلمداد کرده و نوشته،کودکان و نوجوانان (از بدو تولد تا ۱۸ سالگی) از بزرگ‌ترین و مهم‌ترین بخش‌های بازار بین‌المللی محتوا در جهان هستند و حدود یک سوم از کاربران اینترنت را تشکیل می‌دهند، اما شوربختانه، تولیدکنندگان محتوا در کشورمان نتوانسته‌اند بخش قابل اعتنایی از این فضا را در اختیار خود بگیرند و یکی از کم رونق‌ترین حوزه‌های تولید محتوا در ایران، بخش کودک و نوجوان است. مهم‌ترین پیامد این واقعیت، سرریز ظرفیت قابل توجه داخلی به سمت بازار‌های غیر‌بومی است.

در حال حاضر کودکان و نوجوانان ایرانی از تولیدات خبری، رسانه‌ای، ویدئویی و بازی‌هایی که دیگران برای ما تولید می‌کنند و با سبک و سیاق زندگی ایرانی اسلامی متفاوت است، استفاده می‌کنند. این فضا و سبک زندگی برای کودکان ما ناشناخته است و تضاد‌های موجود، اختلالات و آسیب‌هایی را برای آن‌ها ایجاد می‌کند. با پیشرفت‌های چشمگیر و برق‌آسای فناوری اطلاعات و با توجه به قابلیت‌های فراوان جوانان مستعد ایرانی و نیاز کودکان و نوجوانان به محتوا‌های تازه، ضرورت ورود تولیدکنندگان محتوا برای به دست آوردن سهمی از این بازار بزرگ، بیش از پیش آشکار می‌شود.

استقبال روز‏افزون کودکان و نوجوانان از محتوا‌های ویدئویی با موضوعات سرگرمی، تفریحی و آموزشی بر بستر‌های متنوع فضای مجازی از یک سو و مشاهده‏ فقر جدی در تولید، ترویج و گسترش محتوا‌های مطلوب و با کیفیت در این حوزه از سوی دیگر و همچنین لزوم تدوین رویه‌ای مشخص و عالمانه برای استفاده کودکان و نوجوانان از فضای مجازی، وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات را به این نتیجه رساند که همگرایی و مشارکت همه تولید‌کنندگان محتوا و صاحبان ایده و همچنین دستگاه‌های فرهنگی کشور برای ساماندهی این زیست‌بوم، تنها راهی است که می‏ تواند نگرانی‏‌های والدین و متولیان فرهنگ کشور را از طریق کاهش آسیب‌های فضای مجازی و بهره‌برداری مناسب از آن برای کودکان و نوجوانان مرتفع سازد.

یکی از مهم‌ترین مسیر‌های محقق این مطالبه حمایت حداکثری و متوازن از تولیدکنندگان و عرضه‌کنندگان محتوا و خدمات و هدایت هوشمندانه کسب و کار‌های فعال در این حوزه برای جمعیت کودک و نوجوان ایرانی است. سیاست‌های صیانتی و حمایتی از کودکان در فضای مجازی در کنار تولیدات مناسب برای تحقق فضای مجازی ایمن، سالم و مفید قطعا راهگشاست؛ بنابراین لازم است، همه در کنار یکدیگر و با عزمی استوار برای تحقق این هدف از هیچ کوششی فروگذار نکنیم.

این کار نیاز به همگرایی برای شناسایی استعداد‌ها و حمایت از آن‌ها دارد. در این حوزه تاکنون عزمی فراگیر برای انجام یک کار بزرگ شکل نگرفته است به همین دلیل وزارت ارتباطات تصمیم گرفت بسترسازی لازم برای شناسایی، آموزش، هدایت و تجاری‌سازی ایده‌های پدیدآورندگان حوزه کودک و نوجوان را در دستور کار خود قرار دهد و آغازگر کمپینی برای مناسب‌سازی فضای مجازی برای کودک ایرانی باشد و در این مسیر از همکاری همه دستگاه‌ها و نهاد‌های فرهنگساز بهره جوید. به عبارت دیگر وزارت ارتباطات در این میان نقش یک شتاب‌دهنده را ایفا خواهد کرد.

جشنواره کودک آنلاین، با هدف بسترسازی و حمایت از تولید محتوای مناسب فرهنگی، آموزشی و سرگرمی بر بستر فضای مجازی و تقویت سرمایه‌های اجتماعی کشور شکل گرفته است و در کنار آن، اهدافی از جمله؛ ایجاد امید و انگیزه برای ایده پردازی و تولید با هدف جذب مخاطب کودک و نوجوان، تسهیل گری و ایجاد زمینه برای استقرار کسب وکار‌های جدید محتوا‌محور در حوزه کودک و نوجوان و ایجاد انگیزه در صنایع مجاور فرهنگی، هنری و آموزشی برای کودک و نوجوان را دنبال می‌کند.

شناخت و اقدام همه جانبه؛ لازمه مقابله با تروریسم

سردار داود عامری مشاور رئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس در یادداشتی با اشاره به مبارزه همه جانبه با تروریسم لازمه های این مبارزه را تحلیل کرده و نوشته؛ تاریخچه تروریسم به دور‌ترین تاریخ حیات اجتماعی انسان برمی گردد، اما در هیچ دوره‌ای انسان به اندازه آغازین سال‌های قرن بیست و یکم به صورت عریان با چهره خوفناک و خشونت آمیز تروریسم مواجه نبوده است. این اتفاق به خصوص در منطقه آسیای غربی و در بین کشور‌های اسلامی با شدت و به صورت وحشیانه، خسارت‌های غیر قابل جبرانی را به بنیان‌های فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی مسلمانان منطقه در کشور‌های سوریه، عراق، افغانستان و یمن وارد کرده است و اگر نبود جهاد و مبارزه و از خودگذشتگی نیرو‌های مردمی و مدافعان حرم و پاسداران صلح، این آتش دهشتناک و ویرانگر می‌رفت که تمام منطقه را در خشونت و ویرانی گرفتار نماید.

بی‌گمان جهان، به خصوص بسیاری از مسلمانان منطقه، تبعات مخرب تروریسم را با پوست و استخوان خود لمس کرده‌اند و کمتر انسان سالم و خداجویی را می‌توان یافت که از جنایت‌های تروریست‌های سازمان یافته، چون داعش و یا تروریسم دولتی در قالب حملات به مناطق مسکونی در یمن و فلسطین متأثر نشده باشد، لذا باید گفت که تروریسم در نظر هر انسان سلیم النفسی محکوم و مطرود است.

اما نکته مهم‌تر برای مقابله با تروریسم بهره‌گیری از تمام مؤلفه‌های قدرت، از ساختار‌های دولتی گرفته تا غیردولتی و افکار عمومی تمامی انسان‌ها است که در این ارتباط می‌توان به نشست رؤسای مجالس کشور‌های آسیایی در تهران اشاره کرد که باید به عنوان یک حرکت مبتکرانه برای برانگیختن دولت‌ها و ملت‌ها برای مبارزه با تروریسم قلمداد کرد.

آنچه مسلم است، تروریسم فعالیت یک گروه شبه‌نظامی صرف نیست، بلکه ظهور گروه‌های افراطی مانند گروهک تکفیری داعش در منطقه نشان داد که امروز تروریسم سازمان یافته با تلاش عده‌ای منحرف از آموزه‌های اصیل دینی، به یک پشتوانه فکری دست پیدا کرده و تبدیل به جریان فکری شده است که در صورت حذف فیزیکی آن، نمی‌توان به نابودی کامل آن دلخوش بود، چراکه این نوع از تروریسم با کمک بعضی قدرت‌های جهانی و غفلت دستگاه‌های بین المللی به یک جریان فکری و سازماندهی شده تبدیل شده است که هر آن ممکن است از یک منطقه دیگر، چون خاکستری ویرانگر سر بیرون آورد، لذا برای مقابله با آن، ابتدا باید نسبت به شناخت کامل از انواع تروریسم پرداخت و سپس نخبگان و اندیشمندان جامعه این امکان را پیدا می‌کنند که به صورت فکری و زیربنایی با تفکرات و زیرساخت‌های نگرشی و ساختار‌های آن به مبارزه همه‌جانبه برخیزند.

دومین نیاز برای مبارزه با تروریسم، شناخت پیشینه و زمینه‌های ظهور این پدیده شوم در همه ابعاد و گونه‌های آن است.

این سخن بدین معناست که در صورت حذف کامل و فیزیکی تروریسم از جوامع انسانی، تا زمانی که زمینه ظهور آن از بین نرفته باشد، هر آن ممکن است از یک منطقه و کشوری این پدیده نامبارک، صورت زشت خود را به نمایش بگذارد، لذا یکی از الزامات مبارزه اساسی و بنیادی با تروریسم، شناخت زمینه‌های بروز و ظهور آن و برخورد فرهنگی با آن است یعنی باید بنیان فرهنگ و تفکر تروریسم و حامیان آن را از میان برداشت. سومین نیاز برای مقابله همه‌جانبه و بنیادین با تروریسم، شناخت گونه‌های آن اعم از امنیتی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و... در مخفی‌ترین کنش‌های تروریستی است. به عبارت دیگر اگرچه ظاهر رفتار‌های تروریستی ممکن است متفاوت باشد و برخی از گونه‌های آن کم‌خطر‌تر به نظر برسد، اما این یک حقیقت است که خطر در فرهنگ و اندیشه تروریستی در همه ابعاد و گونه‌ها نهفته است و تا این تفکر در عده‌ای جریان دارد، ممکن است تروریسم بسته به ابزار‌های در دسترس افراطیون، در اشکال مختلفی ظهور پیدا کند.

دیگر اینکه بعضی گونه‌های تروریسم زاییده قدرت‌های بزرگ برای رسیدن به اهداف خودشان است و توسط آن‌ها مدیریت می‌شود، نظیر تروریسم اقتصادی و فرهنگی. البته ناگفته پیداست که نمی‌توان مدعی شد که در فعالیت‌های تروریستی همه بازیگران، به دنبال اهداف یکسانی هستند، اما می‌توان مدعی شد که نتیجه تمامی اقدامات تروریستی، بر هم زدن صلح و امنیت ملت‌ها و انسان‌ها و تغییرات زشت جهان امروز است و این عمل از جانب هیچ انسان و یا قدرتی مشروعیت ندارد و قابل قبول نیست. و، اما نکته پایانی اینکه، به طور ضمنی اشاره کردیم که تروریسم یک تفکر و جریان فکری است، بر این اساس مهم‌ترین مبارزه در کنار برخورد قاطع و همه‌جانبه با تروریسم، مبارزه فکری و فرهنگی با پدیده ترور در گونه‌های مختلف آن است و این اتفاق تنها زمانی به درستی در جهان می‌افتد که همه مدعیان مبارزه با تروریسم به صورت صادقانه و با پرهیز از تقسیم پدیده ترور به خوب و بد بر اساس منافع، به مبارزه با آن برخیزند و از برخورد‌های گزینشی بر اساس منافع خود با گروه‌های تروریستی خودداری کنند و قدرت‌های بزرگ دست از توطئه علیه مردم محروم جهان و چپاول آن‌ها بردارند. در چنین شرایطی می‌توان به ریشه‌کنی پدیده غیر‌انسانی تروریسم در جهان امیدوار بود.

البته نمی‌توان برای مقابله با تروریسم به قدرت‌های بزرگ و دستگاه‌های بین‌المللی و فراهم شدن همه شرایط امید بست بلکه باید از هر جا که می‌توان با تفکر درست برای مقابله اقدام کرد و در این مسیر نخبگان جهان وظیفه سنگینی بر دوش دارند که امید است بر آن اهتمام کنند.

متاسفانه در سال‌ها و ماه‌های اخیر جامعه ایرانی با مطالب و اظهاراتی از طرف جناح‌ها نسبت به یکدیگر مواجه بوده که درعرف سیاسی و اجتماعی بسیاری از کشورهای جهان نه تنها پسندیده نیست بلکه مذموم و مطرود بوده و اصولا خلاف رویه یک سیاستمدار یا مسئول نهادهای عمومی تلقی می‌شود. اظهارات گروه‌های مختلف و مقامات نسبت به یکدیگر تا حدی در برخی موارد عجیب و غیر متعارف است که مردم عادی نیز در هضم اینگونه اظهارات با چالش مواجه‌اند.

اینگونه روش‌ها درگذشته‌های دور در کشور ما وجود نداشت و هم‌اکنون نیز در بسیاری از کشورها دیده نمی‌شود. ممکن است مقام یا مسئولی به صورت اعتراضی یا به نمایندگی از یک تفکر سیاسی یا مدنی بخواهد نسبت به عملکرد مقام یا مسئول یا نهاد دیگری نقد داشته باشد، ارزشی که برای خود، برای مقام و مسئولیت و اصولا برای مردم قائل است از ادبیاتی استفاده می‌کند که در شأن و حد و اندازه جامعه و افکارعمومی یا مسئولیتی که در آن فعالیت می‌کند، باشد. انواع اتهامات از ارتکاب جرائم معمولی، سیاسی، امنیتی بارها توسط برخی از مقامات نسبت به دیگران بیان شده است.

عده‌ای نمایندگان را به دریافت رشوه متهم کرده‌اند. عده‌ای مقامات اجرایی یا قضائی را به ارتکاب برخی تخلفات که بعضا جنبه کیفری دارد مورد اشاره قرار داده‌اند. بارها در تقابل با این ادبیات غیرمتعارف و فاقد نزاکت اجتماعی و سیاسی گفته شد که اگر اتهامی را متوجه کسی می‌دانند، بهتر است که با رجوع به مقامات قضائی اعلام جرم کنند و مسئولان قضائی نیز طبق صراحت قانون موظف‌اند آن را پیگیری کنند. در همین راستا باز بارها گفته‌ایم مقاماتی که مورد اتهام قرار می‌گیرند بهتر است یکبار برای همیشه به منظور برطرف کردن ابهامات در خصوص سلامت عملکرد آنها اگر واقعا معتقد به درستکاری خود هستند، به عنوان نشر اکاذیب یا افترا، نسبت به تعقیب متکلم و گوینده اقدام کنند. متاسفانه سکوت مخاطبان از یک طرف، شیوه متکلمین و حمایت کنندگان از طرف دیگر به حدی گسترش یافته که امروز برخی از مقامات با اتهام زدن، یکدیگر را هدف قرار می‌دهند و به تدریج تتمه اعتماد مردم را به مسئولان از بین می‌برند. اگر واقعا نماینده محترم مجلس معتقد است که نیمی از نمایندگان مجلس در کنش و واکنش فردی و نمایندگی خود مرتکب جرائمی شده‌اند که برخلاف امنیت و ثبات کشور است، بهترین روش طرح شکایت در چارچوب قانون مجازات اسلامی در مورد اتهامات علیه امنیت داخلی و خارجی، خلاف نظم عمومی و ده‌ها عنوان دیگر، مکلف است قانونا به مراجع قضائی با ذکر جزئیات مراتب را اعلام و اتهامات را تشریح کنند.

نمایندکان مجلس در معرض اتهام

علی نجفی توانا حقوقدان و کارشناس مسائل سیاسی هم در یادداشت خود در روزنامه آرمان به برخی مباحث درباره نمایندگان پرداخته و نوشته، متاسفانه در سال‌ها و ماه‌های اخیر جامعه ایرانی با مطالب و اظهاراتی از طرف جناح‌ها نسبت به یکدیگر مواجه بوده که درعرف سیاسی و اجتماعی بسیاری از کشور‌های جهان نه تنها پسندیده نیست بلکه مذموم و مطرود بوده و اصولا خلاف رویه یک سیاستمدار یا مسئول نهاد‌های عمومی تلقی می‌شود. اظهارات گروه‌های مختلف و مقامات نسبت به یکدیگر تا حدی در برخی موارد عجیب و غیر متعارف است که مردم عادی نیز در هضم اینگونه اظهارات با چالش مواجه‌اند. اینگونه روش‌ها درگذشته‌های دور در کشور ما وجود نداشت و هم‌اکنون نیز در بسیاری از کشور‌ها دیده نمی‌شود. ممکن است مقام یا مسئولی به صورت اعتراضی یا به نمایندگی از یک تفکر سیاسی یا مدنی بخواهد نسبت به عملکرد مقام یا مسئول یا نهاد دیگری نقد داشته باشد، ارزشی که برای خود، برای مقام و مسئولیت و اصولا برای مردم قائل است از ادبیاتی استفاده می‌کند که در شأن و حد و اندازه جامعه و افکارعمومی یا مسئولیتی که در آن فعالیت می‌کند، باشد. انواع اتهامات از ارتکاب جرائم معمولی، سیاسی، امنیتی بار‌ها توسط برخی از مقامات نسبت به دیگران بیان شده است. عده‌ای نمایندگان را به دریافت رشوه متهم کرده‌اند.

عده‌ای مقامات اجرایی یا قضائی را به ارتکاب برخی تخلفات که بعضا جنبه کیفری دارد مورد اشاره قرار داده‌اند. بار‌ها در تقابل با این ادبیات غیرمتعارف و فاقد نزاکت اجتماعی و سیاسی گفته شد که اگر اتهامی را متوجه کسی می‌دانند، بهتر است که با رجوع به مقامات قضائی اعلام جرم کنند و مسئولان قضائی نیز طبق صراحت قانون موظف‌اند آن را پیگیری کنند. در همین راستا باز بار‌ها گفته‌ایم مقاماتی که مورد اتهام قرار می‌گیرند بهتر است یکبار برای همیشه به منظور برطرف کردن ابهامات در خصوص سلامت عملکرد آن‌ها اگر واقعا معتقد به درستکاری خود هستند، به عنوان نشر اکاذیب یا افترا، نسبت به تعقیب متکلم و گوینده اقدام کنند. متاسفانه سکوت مخاطبان از یک طرف، شیوه متکلمین و حمایت کنندگان از طرف دیگر به حدی گسترش یافته که امروز برخی از مقامات با اتهام زدن، یکدیگر را هدف قرار می‌دهند و به تدریج تتمه اعتماد مردم را به مسئولان از بین می‌برند. اگر واقعا نماینده محترم مجلس معتقد است که نیمی از نمایندگان مجلس در کنش و واکنش فردی و نمایندگی خود مرتکب جرائمی شده‌اند که برخلاف امنیت و ثبات کشور است، بهترین روش طرح شکایت در چارچوب قانون مجازات اسلامی در مورد اتهامات علیه امنیت داخلی و خارجی، خلاف نظم عمومی و ده‌ها عنوان دیگر، مکلف است قانونا به مراجع قضائی با ذکر جزئیات مراتب را اعلام و اتهامات را تشریح کنند.

والا به صرف اختلاف سلیقه و عقیده نباید حرمت خادم ملت را مورد بی‌توجهی قرار داد و گفتمانی را حاکم کرد که در سطح نمایندگان واقعی ملت نیست. مجلس، علی‌القاعده براساس انتخابات آزاد، خانه ملت است. مردم چشم و گوش به سکنات و گفتار و کردار وکلای خود در مجلس دارند. بسیاری از این نمایندگان باید به مثابه الگوهای رفتاری مورد احترام مردم باشند. به نظر نمی‌رسد چنین گفتمانی بر فرض صحت، از طریق رسانه‌ها اثر مثبت در نگاه مردم، افکار مردم و قضاوت مردم داشته باشد. طبیعتا این حق برای مخاطبان این ادبیات که متحمل اهانت، افترا و نشر اکاذیب است، محفوظ خواهد بود که اگر خود را بیگناه دانسته و مصداق قضاوت اظهارکننده مطالب تلقی نمی‌کنند، با شکایت به عنوان نشر اکاذیب و افترا به مراجع قضائی مراجعه تا یکبار برای همیشه با ایجاد یک رویه ثابت، مسئولان و نمایندگان مجلس، حد و مرز گفتمان خود را بدانند و تاثیرات آن را قبل از بیان ارزیابی کنند.

ما چگونه ادعا می‌کنیم کشوری مردمسالار، قانونگرا، مومن، مسلمان و یکتاپرست هستیم اما اینگونه باران تیر تهمت را متوجه یکدیگر می‌کنیم؟ روی سخن من با این نماینده یا آن مسئول نیست، با کلیه مسئولانی است که طی حداقل دو دهه گذشته به این طرف، بدترین اهانت‌ها را از اختلاس و ارتشاء برادران، همسران و اقوام یکدیگر نسبت داده و اعتماد مردم را از بین برده‌اند، به گونه‌ای که قضاوت مردم امروز، قضاوت متعادل و متعارف مردمی که اعتماد به مدیران خود دارند، نیست. اگر واقع‌گرا باشیم، اگر عینیت را به جای ذهنیت در باورها و قضاوت‌هایمان حاکم کنیم، در چارچوب داده‌های جامعه‌شناسی خواهیم دید که تصور مردم نسبت به برخی از مسئولان به‌ویژه آنکه مرتبا از رئیس بانک مرکزی سابق تا فلان وزیر، از فرزندان این مقام تا فلان آقازاده، تحت عناوین و اتهامات مختلف در قوه قضائیه تحت تعقیب قرار می‌گیرند؛ در کنار این اتهامات، شرایطی را در افکار عمومی ایجاد کرده که اعتماد عمومی را به حداقل خود رسانده است. تقلیل اعتماد عمومی موجب افزایش هزینه قانونگرایی، نظم‌پذیری مردم و ایجاد چالش در برقراری اعتماد و اعتبار و تعامل بین مردم و مدیران جامعه خواهد بود.

نکته‌ای که بسیار از لحاظ روانشناسی اجتماعی اهمیت دارد این است که هیچ کسی حق ندارد براساس باورهای شخصی در راستای فردی، دیگران را آن هم به صورت عمومی در چارچوب پوپولیستی مورد قضاوت قرار دهد. اگر واقعا و وجدانا اعتقاد ما این است که فلان مقام یا نماینده‌ای مرتکب چنین تفکر مجرمانه‌ای است و یا فاقد سلامت اقتصادی یا اداری باید فورا مراتب را به دادستان عمومی اعلام نمایند. عدم اعلام جرم توسط کسی که معتقد است مقام یا کارمندی مرتکب جرم شده است، به صراحت قانون مجازات، خود جرم و قابل تعقیب است. با اغتنام از این فرصت باید یادآوری کنم که دادستان عمومی و انقلاب با استماع این نوع گزارشات به صراحت قانون آیین دادرسی کیفری باید نسبت به اظهار مخاطب و استماع توضیحات وی در صورت متقن بودن دلایل و مستند بودن اتهام، نسبت به اظهار نمایندگان یا مقاماتی که مورد چنین اتهامی هستند، اقدام و نتیجه تحقیقات را به سمع و نظر مردم و مقامات برسانند تا بازار شایعه و اتهام به‌ویژه در سطح مقامات که باید الگوی دینی، اخلاقی، قانونی، رفتاری و فکری مردم باشند، رونق نیابد.

رئیس مجلس، رئیس قوه قضائیه و رئیس‌جمهور در این مورد مسئولند تا اگر اوضاع تا این حد بغرنج می‌باشد که در خانه ملت ارتکاب جرائم موضوع اتهامات وارده مطرح باشد نسبت به پیگیری آن اقدام نمایند. اگر جوانی شعار می‌دهد یا مرتکب یک جرم متوسط سیاسی شود در تطبیق با قانون قابل تعقیب است، چگونه برخی نمایندگان به قول و گفته این نماینده مرتکب اینگونه جرائم سنگین علیه امنیت شده‌اند، می‌توانند کماکان در سمت نمایندگی خود انجام وظیفه کنند؟ قانون به خاطر یک مطلب یا فلان شخص را به خاطر انتشار یک عکس در تطبیق با قانون به عنوان هنجارشکن، قابل تعقیب می‌داند. به طور طبیعی در این معادله چه اتهام زننده و چه اتهام شونده باید یکبار برای همیشه از لحاظ قضائی مورد تعقیب قرار بگیرند تا جامعه بیش از این آنهم در شرایط سخت اقتصادی که قیمت‌ها چند برابر شده و دولت صرفا وعده اضافه حقوق 15 تا 20 درصد را آنهم برای ماه‌های بعدی به مردم می‌دهد، با عنایت به موضوع، با شفاف‌سازی حداقل نسبت به‌ زدایش اتهامات در تبیین مسائل بیان شده اقدام عاجل به‌عمل آید.

پرداخت قبوض توسط مدیرعامل

شنیده شد که مدیرعامل شرکت گاز شهرستان گناباد، افراد بی‌بضاعت را در پرداخت قبض، یاری می‌کند. مدیرعامل و کارکنان اداره گاز شهرستان گناباد، دو سال است که در پرداخت قبض گاز مردمان کم‌بضاعت و بی‌بضاعت، آنها را یاری و قبضشان را پرداخت می‌کنند.

انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.