سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

باشگاه خبرنگاران جوان گزارش می‌دهد؛

ردپای تاریخ در هزار توی بازار تهران/ جهانگردان در وصف بازار تهران چه نوشته‌اند؟

بازار تهران با توجه به قدمت تاریخی خود داستان‌های تاریخی زیادی را روایت می‌کند که بخشی از آن‌ها در این گزارش آمده است.

به گزارش خبرنگار حوزه میراث و گردشگری  گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان،در فاصله زمانی سال‌های ۹۰۷ تا ۱۱۳۵ که مصادف با دوران حکومت صفویان بود، مجموعه‌ای در شهر تهران ساخته شد که امروزه با نام بازار تهران شناخته می‌شود. بنای اولیه این مجموعه در دوران شاه طهماسب اول ساخته شد و بنا بر آنچه در برخی از نوشته‌های تاریخی آمده است چهارسوی بزرگ و کوچک بازار تهران در دوران حکومت فتحعلی شاه قاجار بنا نهاده شد. در این زمان کل مجموعه بازار تهران به گونه‌ای گسترش پیدا کرد که به سمت ارگ و مسجد جامع هم کشیده شد؛ البته بعد‌ها راسته‌های زیادی به این بازار اضافه شد. به عنوان نمونه و براساس آنچه در سفرنامه سرتوماس هربرت آمده است، بازار بین‌الحرمین که در نزدیکی مسجد امام قرار گرفته، در دوره حکومت محمد شاه قاجار ساخته شده است. در همین سفرنامه اینچنین می‌خوانیم که بازار امیر، سرای امیر و بازار کفش‌ها از افزوده‌های دوران ناصرالدین شاه است.


شایان ذکر است؛ مادام کارلانسرا، نویسنده و جهانگرد معروف ایتالیایی در وصف بازار تهران چنین نوشته است: «بازار، محل ملاقات و قرار‌های عمومی است. آنجا مردم همچنان‌که درباره مسائل و منافع شخصی و تجاری خود بحث و گفتگو می‌کنند، درباره مسائل عمومی و امور دولتی نیز به شور و تبادل‌نظر می‌پردازند. به طور خلاصه، باید گفت که بازار، جای بورس و مجلس را یک جا گرفته است. اما باز هم تعریف بازار کامل نیست و اخبار، شایعات، تهمت‌زدن‌ها، نشر اکاذیب، جنجال‌ها و بدگویی‌ها همه از بازار سرچشمه می‌گیرد و دهان به دهان می‌گردد و مطابق معمول دست آخر، یک کلاغ ۴۰ کلاغ می‌شود. جای تکرار داستان‌ها، طنز‌های بامزه و ساختن و رواج‌دادن نکته‌های ظریف و حتی ترنم و تصنیف‌های جدید نیز جز در بازار، در جای دیگر معمول نیست. هیچ جای دیگر، پرجمعیت‌تر از بازار در تهران نیست. در بازار، هیچ موضوعی نه راز باقی می‌ماند و نه مورد احترام. در آنجا اسرار «اندرونی‌ها»، ««توطئه‌ها» و «دسیسه‌های بیرونی‌ها» دهان به دهان گفته می‌شود. صحنه‌های متنوع و عجیبی که در بازار مشاهده می‌شود، برای مطالعه آداب و سنن ایران مناسب است؛ مثلا در یک سو، شخصیت معروفی را می‌بینی که به همراه تعداد زیادی فراش در حال حرکت است و قلیانچی‌ها، قلیان و سایر وسایل منقل او را با خود حمل می‌کنند. چند نفر دیگر مأمور حمل قبا، کفش‌ها و آفتابه هستند. اهمیت شخصیت‌ها از تعداد فراش‌ها تشخیص داده می‌شود. بازار در اولین نگاه، مجالس بالماسکه اروپایی را به یاد انسان می‌آورد که در آن تنها زنان مجبور به پوشیدن نقاب هستند. در شب‌ها، شبگرد‌ها از بازار مراقبت می‌کنند. دزد خیلی کم در آن حول‌و‌حوش دیده می‌شود، چون دزدی، مجازات وحشتناک بریدن قسمتی از عضو بدن را به دنبال دارد که چنین مجازاتی، بی‌باک‌ترین آدم‌ها را نیز به و‌حشت می‌اندازد. جالب‌ترین گردش در ایران برای من، دیدن بازار تهران بود؛ البته حضور من در بازار، یک حادثه معمولی نبود؛ چون اروپاییان از ترس دشنام شنیدن خیلی کم به آنجا می‌روند، اما من نه‌ تنها هیچ‌وقت مورد اهانت قرار نگرفتم حتی بر عکس، جمعیت با حسن‌نیت تمام برای دیدنم علاقه نشان می‌دادند.»

لرد کرزن، از سیاستمداران و رجال معروف بیست و پنج سال اول قرن بیستم در بریتانیا و ایران‌شناس نیز بازار تهران را چنین وصف کرده است: «بازار‌های تهران محوطه وسیعی را در بخش کهنه شهر اشغال و مثل سایر قسمت‌های پایتخت در دوره شاه فعلی (ناصرالدین‌شاه) تغییرات عمده و اصلاحات ضروری فراوان حاصل کرده است. مدخل اصلی بازار از دالان مقابل شمس‌العماره است و از راه محوطه‌ای که حوض و آب روان دارد و سبزه‌میدان نامیده می‌شود به راستای کم‌نور با سقفی منحنی منتهی می‌شود که در چشم جهانگردانی که به مشرق زمین آمده‌اند، نیک آشناست.

یکی دیگر از سلیقه‌های خیلی شایع، ولی غیرقابل درک ایرانی که به‌صورت بارزی هویداست و با خرج کم قابل حصول است در بازار‌ها دیده می‌شود و آن علاقه فراوانی است که گویا در میان همه طبقات از شاه تا افراد پایین نسبت به بلور با رفتن شمعدانی جار چراغ و ظروف چینی یا زیورآلات از هر قبیل هست. به خانه هر شاهزاده یا افرادی از طبقه اعیان که وارد شدم قفسه‌ای پر از این اجناس دیدم و برحسب معمول اشیای گران‌بها را روی میزی کنار هم می‌گذارند.

راجع به وضع دکان‌ها یا چگونگی معاملات و درجات کسب‌وکار و یا صحنه‌های دادوستد در بازار‌های تهران حرفی نمی‌زنم، چون همان بساطی در میان است که در سایر شهر‌های مشرق زمین دیده می‌شود و بار‌ها وصف آن را گفته‌اند به حدی که حتی کسانی که به مشرق زمین هم نرفته باشند، کار و عرض معابر و اندازه دکان‌ها و عوامل عمومی رفاه و آسایش از همه بازار‌های شرقی که من دیده‌ام بهتر است. اگرچه نسبت به بازار‌های اصفهان و شیراز که بعداً دیدم و تا حدی هم تبریز عقب‌تر محسوب می‌شود، ولی ازنظر کسانی که باعلاقه و کنجکاوی و امید خرید اشیاء کمیاب به آنجا می‌روند، از یأس‌آورترین بازار‌های مشرق زمین است. فروشنده حد اعلای قیمتی باورنکردنی را خواستار می‌شود و منتهای بی‌اعتنایی را نسبت به قیمت‌های پیشنهادی هر خریدار نشان می‌دهد. فروش کالا‌های کمیاب و فرش و از این قبیل چیز‌ها کاملاً در دست دلال‌هاست که اجناس خود را بر پشت الاغ به محله اروپاییان حمل می‌کنند و از این افراد است که باید پارچه ابریشمی و ملیله‌دوزی و مخمل یا اجناس فلز مس و میناکاری یا فرش و آیینه‌های منقوش و حباب که شاید مسافر علاقه ای دربردن آن‌ها به اروپا داشته باشد، خریداری کرد.»

با گذر از آنچه که جهانگردان در وصف بازار تهران نوشته‌اند به سایر بُعد‌های تاریخی این بازار تاریخی می‌پردازیم و در اینجاست که متوجه وجود امامزاده زید در قلب بازار می‌شویم. بنای امامزاده زید که در دوران‌های تاریخی پس از اسلام ساخته شده در تاریخ ۳۰ خرداد ۱۳۱۵به ثبت ملی رسیده است. آرامگاه لطفعلی خان زند در کنار این بنا قرار گرفته است، اما چگونه؟ شاید دانستن داستان قرارگیری آرامگاه لطفعلی خان زند در کنار بنای امامزاده زید جالب باشد.

لطفعلی خان زند نهمین و آخرین فرمانروای زند بود. لُطفعلی‌خان را در حالی‌که در نبرد با دشمنان زخم‌های سختی بر بازو و پیشانی برداشته بود به کرمان نزد خان قاجار بردند. ایستادگی او خان قاجار را به خشم آورد و دستور نابینا کردن او را داد. آغا محمد خان، لطفعلی‌خان را به تهران برد و پس از چندی دستور کشتنش را داد. مرگ وی را به روش خفه کردن نوشته‌اند. پیکرش را در امامزاده زید به خاک سپردند.

گفتنی است؛ از بنا‌های تاریخی دیگری که در داخل بازار تهران قرار گرفته‌اند می‌توان به مسجد جامع تهران، مسجد عتیق تهران، خانه تاریخی حاجب‌الدوله و خیابان چراغ برق اشاره کرد. خانه تاریخی حاجب‌الدوله در اصل خانه حاج علی خان مقدم مراغه‌ای ملقب به حاجب‌الدوله، ضیاءالملک و سرانجام اعتمادالسلطنه است. حاجب‌الدوله به دستور ناصرالدین شاه نامهٔ قتل امیر کبیر را حمل کرده است.

خاطرنشان می‌شود؛ هم‌اکنون بسیاری از پرتال‌های معروف گردشگری جهان، بازار تهران را به عنوان یکی از ۱۰ مقصد گردشگری اول تهران معرفی می‌کنند. بازار تهران در سال ۱۳۵۶ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسید.


انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.