به گزارش حوزه سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، آمریکا به عنوان یکی از ابرقدرتهای جهان، همواره این حق را برای خود قائل بوده که با توسل به زور و قدرت در امور داخلی سایر کشورها مداخله کند. تاریخ تاکنون نمونههای بسیاری از این اقدامات ایالات متحده را در دل خود ثبت کرده است. در این میان کشورهای غرب آسیا شاید به دلیل برخورداری کمتر از قدرت نظامی و سیاسی، بیشتر از بقیه در تیررس واشنگتن بودهاند. عراق هم به عنوان یکی از کشورهای منطقه، از این حیث مستثنی نبوده و بارها بهویژه از سال 2003 مورد هجوم آمریکا واقع شده است.
امیر موسوی کارشناس مسائل بینالملل در گفت و گو با خبرنگار حوزه سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، در رابطه با تاثیرات حضور آمریکا در زمینههای سیاسی و نظامی در کشور عراق گفت: بیش از یک دهه پیش، آمریکا توانست در منطقه با روشی مستقیم، سنگین و همه جانبه و با بهکارگیری کشورهای عربی منطقه (با استفاده از ارتش چند کشور عربی از جمله مصر، اردن، کشورهای حوزه خلیج فارس، مراکش به طور کلی همه آنهایی که در خط آمریکا هستند) وارد عراق شود.
موسوی با اشاره به شرایطی که جرج بوش پسر در آن سالها در عراق ایجاد کرده بود، بیان کرد: با پیروزیهایی که حزبالله در آن زمان انجام داد آمریکاییها متوجه شدند شرایط منطقه مطابق میل آنها نیست، بنابراین تلاش کردند تا تحولی در منطقه ایجاد کنند و با توجه به تحولاتی که پس از خروج شوروی از افغانستان، در منطقه ایجاد شد و همچنین شکست عراق در جنگ تحمیلی علیه جمهوری اسلامی ایران، آمریکا با چشماندازی که از منطقه داشت احساس کرد شرایط حاکم به نفعش نیست.
وی افزود: زمانی که واشنگتن منافع خود و سرنوشت رژیم صهیونیستی را در خطر دید، تصمیم گرفت حضور مستقیمی در منطقه داشته باشد. از طرف دیگر صدام حسین نتوانست ماموریتی را که به وی از سوی آمریکا محول شده بود به خوبی به سرانجام برساند و این مهمترین مسئله آمریکاییها بود که مهار انقلاب اسلامی و ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی را هم شامل میشد.
این کارشناس مسائل بینالملل با تاکید بر اینکه سرچشمه همه مقاومتها و نه گفتنها در مقابل رژیم صهیونیستی و استکبار جهانی، انقلاب اسلامی ایران است، اظهار کرد: کشورهای حوزه خلیج فارس، کشورهای کاغذی هستند و هیچ قدرتی در مقابل ایران نمیتوانند داشته باشند، بنابراین غربیها ترجیح دادند با بهانه سلاح هستهای و ارتباط رژیم سابق عراق با القاعده وارد میدان شوند که پیامد آن حدود 12 سال محاصره اقتصادی سنگین علیه عراق بود، ظلمی که بر اثر آن هزاران زن و کودک بیگناه بر اثر سوهاضمه از بین رفتند.
موسوی با بیان اینکه کشورهای عربی کمک شایانی به آمریکا در محاصره عراق داشتند، گفت: در جریان محاصره و حمله نظامی به عراق توسط آمریکا بسیاری از کشورهای عربی مانند کویت، امارات، عربستان سعودی، قطر و ... مرزهای خود را به روی ایالات متحده باز کردند که تحت این شرایط اوضاع عراق نابسامان شد و صدام بدترین وضعیت ممکن را در کشور عراق تجربه کرده و پایگاه مردمی خود را به طور کامل از دست داد، بنابراین در عرض 22 روز تمام کشور عراق تحت محاصره آمریکا درآمد.
وی در رابطه با تاثیر حضور آمریکا در عراق بر افزایش افراطگرایی در این کشور گفت: در واقع افراطی گری با حضور آمریکا در عراق آغاز شد و آنها به واسطه همین افراطی گری توانستند در عراق حضور خود را تداوم بخشند، جنگهای مذهبی که آنها میان شیعه و سنی در این کشور به راه انداختند و تجاوزاتی که به مقدسات شیعه و سنی به نام طایفهگری انجام میشد، راه را برای ورود تکفیریها باز کرد.
موسوی ادامه داد: به طور کلی فتنهگری دو سو دارد؛ یعنی این طور نیست که سنیها کاری را انجام دهند و مردم شیعه در مقابل آن سکوت کنند و یا بالعکس، بنابراین آمریکاییها گروههایی سُنی وارد میدان کردند و تلاش کردند شیعیان را هم وارد میدان کنند که با فتواهای هوشیارانه آیتالله سیستانی فتنهها مهار شد. در این میان برخی از علمای اهل تسنن هم برای خاموش کردن آتش فتنه به ایشان کمک کردند.
این کارشناس مسائل بینالملل در ادامه تصریح کرد: گروههای افراطی، القاعده، گروههای نقشبندیه و الانبار که به خیمهگاه اعتراضات بزرگ الانبار معروف و سرچشمه تمام تروریستها بوده، همه و همه با کمک کشورهای مرتجع عربی و آمریکا و حتی رژیم صهیونیستی و همچنین گروههایی از کردهای عراق شکل گرفت.
وی تاکید کرد: با هوشیاری مردم عراق، مرجعیت و پیدایش گروههای حشدالشعبی و مساعدتهای جمهوری اسلامی ایران دو مسئله مهم در کشور عراق انجام شد؛ برخورد قاطع نخست وزیر وقت عراق نوری المالکی با ادامه حضور آمریکا در این کشور و امضا توافقنامه امنیتی معروف، خروج نیروهای آمریکایی را از این کشور تسریع کرد، اتفاقی که در تاریخ آمریکا بیسابقه بود. در حال حاضر حضور غربی ها در عراق تنها محدود به سفارت آمریکا در این کشور است.
موسوی افزود: دومین مسئله بحث مساعدت جمهوری اسلامی ایران به فتوای آیتالله سیستانی و ایجاد حشدالشعبی است که باعث شد شهرها، روستاها و حتی بیابانهای عراق از لوث وجود تروریستها پاک شود.
این کارشناس مسائل بینالملل در خصوص تاثیرات منفی حضور آمریکا در عراق بر پارلمان این کشور بیان کرد: از سال 2003 تا کنون آمریکا اجازه نداده است که توافق ملی گستردهای در عراق صورت بگیرد و همواره اختلافات پارلمانی وجود داشته است. ایالات متحده توانست با ایجاد سه گروه مستقیم و غیرمستقیم به عراق نفوذ کند.
وی تصریح کرد: گروههای بعثی در ابتدا توانستند با حمایتها و کمکهای مالی و پشتیبانی عربستان سعودی، گروههای تکفیری را وارد پارلمان کنند، بهویژه در پارلمان اخیر که تعدادی از بعثیها و حتی جنایتکارانی که قبلا سابقه محکومیتهای جنایی داشتند وارد پارلمان شدند. همچنین آمریکاییها تا حدودی موفق شدند از طریق عربستان و اردن شکافی میان شیعیان و سنیهای طرفدار مقاومت و وحدت عراق ایجاد کنندو هر زمان که آنها خواستند به یک نتیجه ملی برسند آمریکاییها ورود کرده و نگذاشتند آن توافق ملی انجام شود.
موسوی در پایان گفت: مقتدی صدر در یک بازه زمانی به سمت عربستان متمایل شد و در یک بازه زمانی دیگر تلاش کرد خود را از گروههای مقاومت دور کند که همین تاثیرات منفی در نظام سیاسی عراق داشته و تلاشهای شخصیتهای ملی عراق برای آرام کردن شرایط تا کنون به آن نتیجهای که باید نرسیده است؛ از سوی دیگر آمریکا با به کارگیری گروههای لائیک و مذهبی در صدد است به اختلافات بیشتری دامن بزند تا از این طریق بتواند به حضور خود در عراق تداوم ببخشد، بنابراین تصور میشود این شرایط همچنان ادامه یابد اما مرجعیت و گروههای مقاومت اجازه نخواهند داد که حضور آمریکا در منطقه طولانی شود و وابستگان آنها بتوانند بیشتر از این در عراق جولان دهند.
انتهای پیام/