مریم دختری هفده ساله است که از ۱۰ سال گذشته به این مرکز آمده و هنرهایی یاد گرفته در باره مزیت های این کتابخانه می گوید:در این چند سالی که به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آمده ام در کنار بقیه افراد هنرهایی مثل نقاشی و سفالگری را یاد گرفته ام اینجا خانه امنی است که به دور از هرنگاه آزار دهندهای میتوان به راحتی ساعات خوبی را گذراند، حس خوبی که ما بچهها کمتر در جامعه آن را تجربه میکنیم.
گاهی در خیابان که راه میروم از نوع نگاه مردم ناراحت میشوم و دوست دارم آنها هم ما را مثل بقیه افراد ببینند و ما را جدای از جامعه نبینند؛ اینجا تنها مکانی است که این نوع نگاه روی ما وجود ندارد.
سارا دخترروشن دلی بود که در این کتابخانه کتاب های مورد علاقه اش را پیدا کرده بود و به داستان نویسی مشغول بود او هم در ادامه این گفت و گو گفت:کتابخانه این مرکز از آن دست کتابخانه هایی است که نیاز ما رابه خوبی برآورده می کند و برای من که روشن دل هستم، کتاب هایی دارد که می توانم قصه های شاهنامه را بخوانم و همچنین کتاب هایی با تصاویر قابل لمس دارد.استفاده از این امکانات به ما امید می دهد که مسئولان ما را می بینند و نیاز ما را می فهمند و برای رفع آن قدم بر می دارند.
مریم شمس اللهی سرپرست کتابخانه با اشاره به روحیه حساس بچه ها گفت:بچه های معلول دارای روحیات حساس و شکننده ای هستند و ما اینجا تلاش می کنیم تا آن ها را اجتماعی پرورش بدهیم به طوری که بتوانند در کنار دیگر افراد به زندگی عادی خود ادامه دهند و همچنین به خانواده های دیگر این آگاهی را بدهیم که رفتار درستی با آن ها داشته باشند و با نوع نگاهشان آن ها را آزرده خاطر نکنند.
ما اینجا هیچ تفاوتی بین بچه ها قائل نیستیم و تنها فرقشان با دیگر بچه ها این است که تنها برخی از کارها را نمی توانند انجام دهند که ما به آنها کمک می کنیم و با نوع رفتارمان به آن ها قوت قلب می دهیم و حس مفید بودن را درونشان تقویت می کنیم.
فاطمه که قبل از نابینایی به این کتابخانه رفت و آمد داشت و هنر های بسیاری را در کنار دوستانش آموخته بود،گفت:قبل از نابینا شدنم کلاس های متنوعی مثل نقاشی، شعر و گل سازی می رفتم اما بعد از این اتفاق مشغول یادگیری خط بریل شدم تا بتوانم شعر هایم را بنویسم؛اینجا همه باهم همدل و یک رنگ هستند و نگاه های اطرافیان آزارمان نمی دهد، متاسفانه برخی از مردم به شکلی با ما رفتار می کنند که خوشایند نیست و فکر می کنم این محیط ها می تواند به سطح آگاهی مردم کمک کند تا آن ها هم ما را جدای از این جامعه نبینند.
وی در ادامه از مشکلاتش در سطح جامعه گفت: پله ها در شهر و جوی های بدون پل مانع رفت و آمد مان می شود.اگر مسئولان به این مشکلات توجه کنند ما هم همچون دیگر افراد می توانیم به راحتی زندگی کنیم.
رضا پسر روشن دلی بود که در کنار دیگر هنرهایش صدای گرمی هم داشت او در ادامه این گفت و گو گفت:معلولیت های ما نباید باعث شود که از جامعه کنار گذاشته شویم ، نباید معلولیتم باعث شود از رسیدن به آرزوهایم محروم شوم. کانون محیطی است که تلاش می کند تا با هموار کردن مشکلاتمان راهی برایمان باز کند اما باز هم به همیاری بیشتری در این زمینه احتیاج داریم.
زینب صباغ دیگر سرپرست این کتابخانه در ادامه گفت: در این موارد اولین اقدام این است که باید از خودمان آغاز کنیم و فرقی بین خود و آن ها قائل نشویم و با برطرف کردن نیاز هایشان رنگ زندگی به آن ها بدهیم، این بچه ها حق زندگی کردن دارند و تا ما قدمی برنداریم نمی توانیم جامعه مفیدی داشته باشیم.
معلولان سال ها است که چشم انتظار توجه مسئولان هستند تا با برنامه ریزی دقیق آنها مسیر برای پیشرفتشان همانند دیگر افراد در جامعه فراهم شود.
انتهای پیام/