سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

عناوین ویژه روزنامه‌ها؛

ماهیت عملیات سپر شمالی رژیم صهیونیستی/چهره واقعی رهبری/اعلام ورشکستگی سیاست‌های نئولیبرال/دست لیبرالیزم فرهنگی را از دانشگاه کوتاه کنید/پیشنهاد لغو ویزای بستگان مقامات ایرانی

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،  روزنامه ها در صفحات خود اخبار، یادداشت، سرمقاله و عناوین ویژه و اختصاصی دارند که بر اساس اتفاقات روز منتشر می شود. همچنین جراید در بخش سرمقاله و یادداشت روز به بیان دیدگاه‌ها و نظریات اصلی و اساسی خود می‌پردازند؛ نظراتی که بیشتر با خط خبری و سیاسی این جراید همخوانی دارد و می‌توان آن را سخن اول و آخر جراید عنوان کرد که اهمیت ویژه‌ای در رسانه ها نیز دارد.

یادداشت، سرمقاله، عناوین و گزارشات ویژه روزنامه های و جراید سراسر کشور چهاردهم آذر ماه به شرح زیر است:

ماهیت عملیات سپر شمالی رژیم صهیونیستی

روزنامه کیهان در یادداشت امروز خود به قلم سعدالله زارعی به بررسی ماهیت عملیاتی سپر موشکی رژیم صهیونیستی پرداخته  و در تحلیل این سیستم نوشته ؛ رژیم صهیونیستی در روز گذشته از آغاز عملیات «سپر شمالی» خبر داد و مدعی شد این اقدام را برای دستیابی به تونل‌های حفرشده توسط حزب‌الله لبنان صورت می‌دهد. در همان حال شبکه 10  تلویزیون این رژیم به طور سربسته اعلام کرد این اقدام در شامگاه دوشنبه گذشته توسط «کابینه امنیتی» و در مقر اصلی ارتش اسرائیل جمع‌بندی شده است.

چند نکته مهم درباره تحرکات اخیر اسرائیل و احتمال آغاز جنگ جدیدی توسط این رژیم نیز مطرح شده  که عبارتند از:

1- مدت زمان زیادی از آخرین درگیری رژیم صهیونیستی با بخشی از جبهه مقاومت سپری نشده است. اوایل روز سه‌شنبه 22 آبان‌ماه گذشته یعنی سه هفته پیش، رژیم صهیونیستی درخواست آتش‌بس در جنگی 36 ساعته داد؛ اهمیت این آتش‌بس تا جایی بود که از نظر نتانیاهو به یک زلزله سیاسی داخلی می‌ارزید. با این وصف این گمانه‌زنی که اقدام تحریک‌آمیز ارتش رژیم اسرائیل علامت یک جنگ است، چندان با تجربه اخیر ما از رفتار این رژیم تناسب ندارد.

2- ارتش رژیم اسرائیل مدعی وجود تونل‌هایی در بخش شمالی فلسطین و در مجاورت مرزهای لبنان است و درصدد خنثی‌سازی اقدامات آتی حزب‌الله برآمده است این در حالی است که همانگونه که در جنگ سوریه ثابت شد، حزب‌الله برای مقابله با حریف و غلبه بر او به استفاده از تونل التزامی ندارد در واقع در جنگ سوریه، حزب‌الله بدون بهره‌گیری از تاکتیک «کانال» بر حریفی که از این تاکتیک استفاده کرده بود، چیره شد. به نظر نمی‌آید ارتش اسرائیل از این موضوع بی‌خبر مانده باشد کمااینکه چند سال پیش دبیرکل حزب‌الله لبنان رسما هم اعلام کرد که اگر جنگ جدیدی در بگیرد، از همان شیوه‌های عملیاتی جنگ 33 روزه استفاده نخواهد کرد. حزب‌الله استفاده از تونل را شیوه‌ای «لورفته» به حساب می‌آورد. با این وصف این سؤال مطرح می‌شود که هدف ارتش غاصب صهیونیستی از انجام عملیاتی که هدف آن را «دستیابی به تونل‌های حفر شده در شمال فلسطین توسط حزب‌الله لبنان» اعلام کرده است، چیست؟

3- جنگ 33 روزه، شرایط امنیتی رژیم اسرائیل و حزب‌الله را به «موازنه» رساند به این معنا که یک نوع برابری دفاعی و نظامی بین دو طرف پدید آورد و از این رو استراتژی دو طرف مبتنی بر «بازدارندگی» بود و هر کدام به نوعی در مورد راه افتادن جنگ ملاحظات و التزاماتی داشتند. وقتی جنگ سوریه پیش آمد که برخلاف ادعای غرب مبنی بر وقوع جنگ داخلی، این یک جنگ جهانی پرشدت و طولانی مدت بود، رژیم اسرائیل گمان می‌کرد، این جنگ سبب کاهش شدید قدرت حزب‌الله شده و بر موقعیت داخلی آن اثر می‌گذارد تا جایی که حتی رئیس پیشین سرویس امنیتی اسرائیل  -معیر داگان- که چندی پیش مرد، اعلام کرد، بحران سوریه، حزب‌الله را می‌بلعد و جز خاطره‌ای از آن باقی نمی‌گذارد. اما روند جنگ آنگونه که آنان پیش‌بینی می‌کردند، پیش نرفت و حزب‌الله توانست با سربلندی از آن خارج شود. حضور موثر و مقتدرانه حزب‌الله در بحران سوریه دو  اثر مهم امنیتی و سیاسی را به وجود آورد که برای رهبران و به خصوص سرلشکرهای رژیم صهیونیستی غیرقابل باور بود.

چهره واقعی رهبری

روزنامه ایران نیز یادداشتی تحت عنوان چهره واقعی رهبری را به قلم ابوالحسن نواب یکی از اعضای  جامعه روحانیت مبارز را به چاپ رسانیده که در آن با اشاره به جلسه درس دیروز رهبر معظم انقلاب، سخنان ایشان درباره پذیرش انتقاد تند یکی از طلاب در پایان جلسه درس خارج فقه که گفتند: «دیروز یکی از آقایان بعد از درس تشریف آوردند جلو و با اوقات تلخی تمام گفتند که این بازنشسته‌هایی که طبق قانون باید برکنار بشوند، اینها را برمی‌گردانند و این را به پای شما می‌نویسند، یعنی به پای من. این محبت است نشان می‌دهد از نسبت دادن چیزی به ما که به نظر ایشان اشکال دارد، ناراحت می‌شود. اشکال این بود که سر من داد می‌کشید. خیلی خب، ما هم از شما معذرت می‌خواهیم» و سپس فرمودند: «این قانون منع به‌کارگیری بازنشستگان، قانون بسیار خوبی است. از قوانینی است که به آن احتیاج داشتیم. این قانون در واقع حلقه بسته مدیریتی را می‌شکند.

راه را برای جوان‌ها می‌گشاید که بتوانند خودشان را برسانند به مراکز مدیریتی. منتها اطلاق قانون- که هر بازنشسته‌ای باید به کار گرفته نشود- درست نیست. خود نمایندگان اشکالات را طوری اصلاح کنند که مجبور نشوند به رهبری متوسل شوند.» به عنوان کسی که از سال 1352 تاکنون با آیت‌الله خامنه‌ای آشنایی داشته و دارم و روحیات ایشان را کاملاً می‌شناسم، باید بگویم که شنیدن این جملات بیش از هر چیز یادآوری مظلومیت مقام معظم رهبری است. نه از این حیث که چرا طلبه‌ای به ایشان با تندی انتقاد کرده است و ایشان از آن طلبه معذرت‌خواهی کردند که پذیرش انتقاد و عذرخواهی هر دو از نمادهای حکومت اسلامی و فرهنگ درست حکمرانی است؛ بلکه این مظلومیت بیشتر از جهت آن است که چهره واقعی رهبری به هر دلیل به جامعه معرفی نشده و نمی‌شود. ایشان یکی از روشنفکرترین روحانیون زمان خود بوده و با ادبا، شعرا، روشنفکران و نویسندگان که طبع‌های تند انتقادی دارند، رفاقت و مکالمه داشته است. ایشان فردی هستند که تحول را می‌پذیرند و تشویق می‌کنند.

پیشنهاد لغو ویزای بستگان مقامات ایرانی

مطلب مهم دیگری که روزنامه ایران به آن پرداخته پیرامون بحث لغو روادید بستگان مقامات ایرانی است؛ دو منبع نزدیک به خانواده‌های امریکایی‌های زندانی در ایران به NBC گفته‌اند، این خانواده‌ها از دولت ترامپ خواسته‌اند ویزای امریکا برای فرزندان مقامات عالی‌رتبه ایرانی را رد کرده و باطل کند، اما کاخ سفید هنوز اقدامی انجام نداده است.

به گزارش «تابناک»، خانواده‌های زندانیان امریکایی، پاسخ دولت به درخواست خود را بخشی از ناتوانی وسیع‌تر در تضمین آزادی بستگان خود می‌دانند که علی‌رغم وعده‌ رئیس‌جمهوری برای حل این مسأله است.حداقل چهار شهروند امریکایی در حال حاضر در ایران پس از محاکمه محرمانه به اتهام جاسوسی، در زندان هستند. خانواده‌های این افراد در پی این درخواست فهرستی از نام چندین تن از اتباع ایرانی که در امریکا زندگی می‌کنند و فرزندان یا بستگان مقامات ارشد ایرانی را به دولت و قانونگذاران ارائه کرده‌اند.

دوستان خانواده‌های امریکایی که در ایران بازداشت‌ شده‌اند می‌گویند، ویزاهای صادره برای فرزندان مقامات برجسته ایرانی باید تحت بررسی دقیق‌تر قرار بگیرند و به‌ عنوان یک اهرم بالقوه فشار استفاده شود.

اعلام ورشکستگی سیاست‌های نئولیبرال

روزنامه آرمان هم در سرمقاله خود به قلم دکتر حسین راغفر با بررسی سخنان رئیس جمهوری به برشکستگی سیاست های نئولیبرال پرداخته؛ سخنرانی و مواضع رئیس محترم جمهور، عملا اعلام ورشکستگی سیاست‌های نئولیبرال طی سه دهه گذشته است. البته این برای چندمین بار است که رئیس جمهور به اینکه دولت خودش قیمت‌های ارز را افزایش داده، اعتراف می‌کند و برای نخستین بار هم علت افزایش نرخ ارز را تامین هزینه‌های صندوق‌های مالی اعتباری ورشکسته اعلام کرد که طی آن دولت تاکنون ۳۵ هزار میلیارد تومان از اعتبارات بخش‌عمومی یعنی متعلق به مردم را بابت سوءمدیریت صندوق‌های اعتباری پرداخت کرده که واقعا ظلم بسیار بزرگی است. اما این سخن عملا به معنای این نیست که دولت قرار است هنوز دیون چپاول‌گری‌های این صندوق‌ها را تامین کند بلکه تخریبی است که سیاست‌های اقتصادی دولت‌های یازدهم و دوازدهم در ظرف پنج سال گذشته مرتکب شده و همان اقدامی است که در بانک‌های خصوصی صورت گرفته که البته باید تامین مالی شود.

علاوه بر این‌ها کف و حداقل بدهی‌های دولت ۵۰۰ هزار میلیارد دلار است. ضمن اینکه طی همین مدت مبالغ هنگفتی از بانک‌ها استقراض کرده که آن‌ها هم باید تامین شوند. اما پرسشی که در جامعه مطرح است اینکه چرا سوءمدیریت سیاست‌های اقتصادی دولت و دولت‌های قبل را مردم باید بپردازند؟ و چرا طی این مدت هیچ یک از مسئولان بانک‌های ورشکسته و مقصرین اصلی بحران مالی کشور محاکمه نشده‌اند؟ علت اصلی این است که این اقتصاد یک اقتصاد تُیولداری است و هر یک از این مراکز مالی متعلق به یک جریان است و به همین دلیل است که دولت‌ها و دستگاه‌های ذی‌ریط ظاهرا قدرت مواجه با آن‌ها را ندارند، فلذا این مردم هستند که باید هزینه‌های سوءمدیریت‌های دولت‌های گذشته و کنونی را از جیب بپردازند. این ذات سخن دیروز رئیس جمهور است. از طرفی دولت بالغ بر ۳۵ درصد روی پایه ۴۲۰۰ تومانی قیمت ارزی که خودش تعیین کرده بود، پیشنهاد داد و سه روز پیش هم آن را تصویب کرد. خود این پیشنهاد ۵۷۰۰ تومانی ارز در بودجه پیامد‌های سنگینی برای بخش تولید و رفاه عمومی و به‌ویژه رفاه طبقات متوسط و پایین جامعه دارد، تورم بزرگی را رقم خواهد زد و متاسفانه در این راه، شاهد همکاری مجلس هم هستیم.

دست لیبرالیزم فرهنگی را از دانشگاه کوتاه کنید

سرمقاله روزنامه جوان به قلم سردبیر خود غلامرضا صادقیان توضیحاتی را درباره لیبرالیزم فرهنگی در دانشگاه توضیحاتی  پیروز حناچی، شهردار تهران اعلام کرده است که کار‌های فرهنگی اولویت او برای پایتخت خواهد بود. این در ظاهر و بدو امر حرف قشنگی است، اما، چون سابقه ایشان عمرانی بوده است و دوستان ایشان نیز انتخاب بین او و آخوندی را «فینال لیبرال‌ها» نامیدند و خود او نیز در روز اول کار، تفسیری بی‌ربط از سوره ناس به دست داد، باید دید آیا مفهوم عمیق فرهنگ احتمالاً در آینده پایتخت به چالش کشیده می‌شود و دریای فرهنگ در ساحل شهرداری عمقی ندارد یا شهردار جدید، وجه فرهنگی عمیقی دارد که ناشناخته مانده است. از این رو باید به شهردار جدید توصیه کرد اتاق فکری از اعاظم فرهنگی کشور تشکیل دهد تا مبادا کار‌های فرهنگی شهرداری سر از ناکجا در بیاورد. 
همین تشکیل اتاق فکر نشان خواهد داد که منظور شهردار از فرهنگ چیست. اگر یک اتاق نمایشی از کار درآمد که چند سلبریتی با سگ‌های‌شان، چند آوازخوان با مو‌های دم‌اسبی‌شان، چند روشنفکر میانمایه با شال‌گردن و پیپ‌های‌شان و نهایتاً یکی دو استاد خموش و خسته دل از پیران منسوب به فرهنگ! به اتاق ایشان راه یافتند، معلوم می‌شود که همان فینال لیبرال‌ها درست بوده است. پیام‌های آقای حناچی در شبکه‌های اجتماعی در یکی دو روز گذشته هم نشان نمی‌دهد که منظور ایشان از فرهنگ دقیقاً چیست. هدیه دادن به یک نوازنده در مترو و استفاده از دوچرخه به جای خودرو، اگرچه قابل تقدیر است، اما معنی کار عمیق فرهنگی نمی‌دهد. 


اگر مشاوران و اتاق فکر فرهنگی پایتخت ایران اسلامی، معنی عمیق کار فرهنگی را درک نکرده باشند، کار در سطح باقی خواهد ماند و به ساختن یک سالن تئاتر جدید، چند کتابخانه و فرهنگسرای خالی! و چند تغییر نام خیابان‌ها و کوچه‌ها بسنده خواهد شد. به‌ویژه آنکه شورای شهری که پشت سر اوست، در کار فرهنگی مثل بقیه امور، بی‌مایه است و نمی‌تواند شهردار را برای یک شهر فرهنگی حمایت و راهنمایی کند. 
اگر اتاق فکر فرهنگی شهرداری پایتخت ترکیبی از متفکران تاریخ و تمدن ایران و اسلام، متخصصان معماری و شهرسازی، جامعه‌شناسان، فیلسوفان، نماینده‌ای از استادان دانشگاه‌های صنعتی، نماینده‌ای از روزنامه‌نگاران و نماینده بازار باشد، شاید در وهله اول به شهردار تهران توصیه کنند که بهترین کار فرهنگی در تهران اتفاقاً چیزی است که به عنوان کار فرهنگی شناخته نمی‌شود، اما چون آرامش روحی و روانی مردم پایتخت را به همراه خواهد آورد، هر کار فرهنگی دیگری را ارتقا خواهد داد و برای آن ارزش افزوده ایجاد خواهد کرد که آن «کاستن از بار ترافیکی تهران» است که قیمتی برای آن نمی‌توان گذاشت. پس هر چه هزینه دارید و هر چه فکر دارید، اول خرج ترافیک تهران کنید. یک خط جدید مترو در تهران، شخصیت فرهنگی شهروندان را هم ارتقا می‌دهد. همان طور که هنوز برای همه این یک سؤال جدی است که چرا شخصیت مردم در مترو- در زیر زمین- بالاتر از شخصیت آنان در خیابان‌ها - در روی زمین- است؟! 

انتهای پیام/

برچسب ها: روزنامه ، کیهان ، ایران
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.