بشیتربخوانید :رمز و رازهایی از دنیای «معلولان»/باید و نبایدهایی که باید درباره کمک به این افراد بدانیم!
به همین منظور کارشناسان و صاحبنظران این مسأله راهکارهایی را برای پایین آوردن این هزینهها ارایه میدهند. کارشناسان سلامت، سه دلیل را برای آمار بالای معلولزایی در کشور عنوان کردهاند که شامل خدمات ناکافی پیشگیری برای پوشش کامل غربالگری بیماریهای ژنتیکی، نبود مراقبتهای پیشگیرانه کافی دوران بارداری و انجام نشدن خدمات پیشگیرانه مشاورههای قبل از ازدواج است، بنابراین با شناسایی دلایل میتوان راهکارهای متناسب با آنها را در پیش گرفت و ازدرصد تأثیر منفی این عامل بر شاخص سلامتی و جمعیتی کشور کاست.
وقتی فرزند معلولی در خانواده به دنیا میآید، خانوادهها واکنشهای مختلفی به این مسأله نشان میدهند. بعضی از خانوادهها با کتمان این مسأله سعی در انکار این واقعیت دارند، البته بعضی خانوادهها تمام توجه و محبت خود را شامل حال کودک معلول میکنند و این درحالی است که بعضی خانوادهها فرزند معلول را بهعنوان عضو دوم خانواده به شمار میآورند. به دلیل این واکنشهای متفاوت، طرز برخورد با این کودکان در ادامه آورده میشود.
گام اول قبول این واقعیت است؛ معلولیت فرزندتان را بپذیرید تا بتوانید گام بعدی یعنی کمک به او را بردارید. مرحله بعدی آشنایی با وضع و مشکل فرزندتان است، بنابراین در مورد مشکل فرزندتان اطلاعاتی به دست بیاورید و بهتر است با پزشکی در تماس باشید. در چنین شرایطی میتوانید بهتر به او کمک کنید.
همدلی گام بعدی و اساسی در این مسیر است. در خانوادهای که کودک معلول وجود دارد باید روابط اعضای خانواده با هم بیشتر شود بهخصوص با کودک معلول. برای این منظور بهتر است همه اعضای خانواده براساس تواناییشان در برنامههای آموزشی و روانشناسی کودک معلول مشارکت کنند. یکی دیگر از مواهب ایجاد همدلی این است که کودکان سالم خانواده این واقعیت را درک میکنند که همه انسانها تواناییها و محدودیتهای متفاوتی دارند. مرحله بعدی درک تواناییهای کودک معلول است چون در چنین شرایطی میتوانید به او کمک کنید درحالیکه ناراحتی و اشک ریختن هیچ کمکی به او نمیکند. فراموش نکنید که معلولیت فرزندتان به معنای محدودیت نیست.
به دنیا آمدن کودک معلول برای پدرومادرها سختترین اتفاقی است که میتوان متصور بود و بیشک زمان اطلاع از تولد کودک معلول هیچگاه از ذهن آنها پاک نخواهد شد و این درحالی است که این خانوادهها با خانوادههای دیگر از ابعاد مالی، اجتماعی، عاطفی و ... تفاوت دارند و برای همین پدرومادرهای چنین خانوادههایی باید مدیریت خود زندگی روزمره را ادامه بدهند.
کودکان معلول هم حق زندگی دارند: واقعیت تلخ این است که فرد معلول چه در کودکی و چه در بزرگسالی زنده است ولی مانند دیگران زندگی نمیکند، درحالیکه باید این تفکر رواج یابد که فرد معلول هم حق زندگی دارد؛ تفکری که باید از کودکی ایجاد شود و مسئولیت آن به عهده خانواده است. به همین منظور فرزند معلولتان را در اجتماع بیاورید؛ خیالتان راحت با پذیرش معلولیت کودکتان نگاهها و رفتار دیگران برایتان بیمعنا خواهد شد و به مرور زمان میتوانید با تواناییهای کودکتان بیشتر آشنا شوید.
رفتن به مراکز آموزش را فراموش نکنید: سرزدن به مراکز آموزشی مخصوص کودکان معلول هم بر شما و هم فرزندتان تأثیر مثبت دارد.
بودن چند ساعته فرزندتان در این محیط میتواند برای شما مانند یک زنگ تفریح باشد تا برای ساعات بعدی روز شارژ شوید. کودک هم در این محیط خود را میان افرادی میبیند که مثل او هستند و سطح تواناییشان شبیه هم است و البته در این میان میتواند آموزشهایی را مرتبط با تواناییهای شخصیخود دریافت کند.
ازیک روانشناس مشاوره بگیرید: اینکه مشکلات و سختیها در این مسیر بر شما غلبه کنند، کاملا طبیعی است، اما نگذارید این احساسات در شما پایدار شوند. برای این منظور از مشاورههای یک روانشناس قابل اعتماد استفاده کنید و توصیهها و روشهای پیشنهادیاش را در زندگیتان پیاده کنید، البته این روانشناس میتواند به کودک شما کمک کند و با راهنماییهایش کودک با تواناییهایش آشنا شود.
به زندگی برگردید: در میان سختیهای مراقبت از کودک معلول گم نشوید. شما در کنار این وظیفه، همسر و والدین کودکان دیگرتان هم هستید و از همه مهمتر خودتان را هم نباید فراموش کنید. این واقعیت غیرقابل انکار است که تا زمانی که شما پر انرژی باشید، میتوانید سیستم خانواده را جلو ببرید و به آنها مسیر حرکت بدهید.
یک روش صحیح: حواستان باشد رفتارهای پدرانه و مادرانهتان شکل ترحم به خود نگیرد؛ برای برخورد با کودکتان روش صحیح تربیتی در پیش بگیرید و مطمئن باشید نتیجه این رفتارها را در آیندهای نهچندان دور در ابعاد مختلف زندگیفرزندتان خواهید دید. البته به یاد داشته باشید که انکار کودک معلول هم میتواند به شدت آسیبزا باشد.
خواهر و برادری: اگر فرزند معلولتان خواهر و برادر سالم دارد به آنها توضیح دهید که او را همانطور که هست بپذیرند و با او رفتار مناسب داشته باشند. بهترین راهکار این است که آنها را در کارهای خواهر یا برادر معلولشان شریک کنید و بخواهید که همانند شما با او به درستی رفتار کنند.
یکی از دغدغههای پدرومادرهایی که منتظر تولد نوزادشان هستند؛ سلامت نوزاد است، امروزه پیشرفت علم ژنتیک به خانوادهها کمک میکند تا با وجود ازدواج فامیلی و غیره حتی با احتمال صددرصد از تولد نوزاد بیمار جلوگیری کنند! بنابراین در ٣ماهه اول بارداری این اقدامات را فراموش نکنید.
غربالگری: سیاست و هدف رشته تخصصی زنان، تولد و تحویل یک نوزاد سالم به مادری سالم است. اگر یک زایمان موفق انجام شود اما نوزاد عقبافتاده ذهنی یا یک اشکال مادرزادی مثل فتق دیافراگم داشته باشد این سیاست به درستی اجرا نشده است. پس باید چه کار کنیم؟ اینجاست که علم ژنتیک و غربالگری به کمک ما میآید. اکنون امکانات زیادی در این زمینه در کشور ایران وجود دارد که بیمارستان صارم کاملترین آنها را داراست. این غربالگری بهخصوص در ٣ ماهه اول بارداری اهمیت بسیاری دارد. در این زمان سونوگرافی سهبعدی انجام میدهیم و جنین را از لحاظ خطر بیماریهای مادرزادی مثل عقبافتادگی ذهنی بررسی میکنیم. آزمایش خون نیز انجام میدهیم تا ببینیم اختلالات کروموزومي دیگری مطرح است یا خیر. بخش ژنتیک میتواند در این موارد تشخیص قطعی بدهد.
آمنیوسنتز: در بخش ژنتیک با ٢ روش میتوان از جنین سلولهایی استخراج کرد و بررسی کروموزومی انجام داد. یکی از روشها آمنیوسنتز است که در آن با استفاده از سوزن مخصوص با کمک سونوگرافی از آب درون کیسه دور جنین نمونهبرداری میشود. سپس آزمایشگاه سلولهایی را که از جنین داخل این آب دفع شده بررسی میکند و به ما میگوید آیا از لحاظ کروموزومی اختلال دارد یا خیر. این روش بعد از ٣ ماهه اول بارداری کاربرد دارد.
نمونهبرداری از جفت یا cvs: با روش نمونهبرداری از جفت یا CVS هم میتوان قبل از ٣ماهه اول به اختلالات جنین پی برد و او را هم از لحاظ کروموزومی و هم بیماریهای متابولیک، تالاسمیها، اختلالات مولکولی ژن و اختلالات میتوکندری بررسی كرد. درحال حاضر پزشکی قانونی در مورد چندین بیماری اجازه سقط میدهد، بنابراین با تشخیص این اختلالات میتوان قبل از ١٨هفتگی جنین دارای مشکل را سقط کرد.
مسأله حمايت از افراد داراي معلوليت درکشورهاي درحال توسعه مانند ايران که هنوز شاخصهاي کميوکيفي توسعه در مراحل اوليه پيشرفت قرار دارد و بهخصوص در کشورهايي که سازمان بهداشت جهاني اذعان میکنند بيش از دوسوم کل معلولان جهان در آنها زندگي ميکنند، اهميت بيشتري مييابد و اين مسأله باز براي کشور ما از اين جهت که سالها درگير جنگ بوده، اهميت مضاعف يافته است. اين امر بر شمار ساير معلولان ژنتيکي و عارضي(در نتيجه عوامل خارجي غير ازجنگ) افزوده است. چنانکه گفته شد؛ عمده حمايتهايي که در چارچوب اسناد بينالمللي از افراد داراي معلوليت صورت گرفته، به جز اسناد عامي که حقوق بشر تمامی افراد را مورد شناسايي قرار دادهاند و بهويژه کنوانسيون حقوق کودک ١٩٨٩ بهعنوان تنها سند لازمالاجرا که مشخصا حقوق کودکان داراي معلوليت را مورد توجه قرار داده (ايران نيز به آن ملحق شده است) در ساير موارد عمدتا در قالب قطعنامه و اعلاميه است، البته کنوانسيوني که طي سالجاري ميلادي به تصويب رسيده، از سوي دولتها با اقبال خوبي مواجه شد.
منتها اجراييشدن يا نشدن آن را بايد در آينده مشاهده کرد، چنانکه گفته شد اسناد مذکور، ابزارها و راهکارهاي مناسبي را جهت شناسايي موانع و بهبود وضعيت معلولان و نهايتا تحقق آرمان عدالت اجتماعي ارایه دادهاند و چنانچه اين راهکارها به صورت يک قاعده بينالمللي از طرف تعداد زيادي از کشورها به مورد اجرا گذاشته شوند، ميتوانند شکل عرف بينالمللي را به خود بگيرند. مهمترين دستاورد اين اقدامات بينالمللي را در کشورمان ميتوان در قالب قوانين و مصوبات مختلف و بهخصوص قانون جامع حمايت از معلولان مصوب ٦/٣/١٣٨٣ مجلس شوراي اسلامي و نيز قانون ساختار وزارت رفاه و تامين اجتماعي مصوب ١٧/٣/٨٣ مشاهده کرد. با اينکه اين قوانين داراي نقايص زيادي هستند و در راه اجرايشان با چالشهاي متعددي مواجه هستند، بنابراین اين حرکتها ميتواند زمينه خوبي براي اتخاذ اقدامات بيشتر در جهت حمايت از افراد داراي معلوليت در آينده باشد.
منبع: روزنامه شهروند
انتهای پیام/