سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

سرماخوردگی بهانه‌ای برای مرگ پسر ۱۰ ساله

مرد جوان وقتی پسر ۱۰ ساله‌اش را که دچار سرماخوردگی شده بود به درمانگاه می‌برد نمی‌دانست چه سرنوشت شومی در انتظارشان است.

به گزارش گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، ۱۷ دی سال گذشته بود که «طاها» سرما خورد. احساس ضعف و بی‌حالی شدید و ناله‌هایی که ناخودآگاه سر می‌داد باعث شد پدر و مادرش بلافاصله او را به درمانگاه برسانند. پس از معاینه پزشک نسخه‌ای تجویز شد و دارو‌ها را به او خوراندند، اما با گذشت چند ساعت نه تنها حال بچه بهتر نشد، بلکه بیماری‌اش رو به وخامت گذاشت. به همین دلیل آن‌ها تصمیم گرفتند «طاها» را بار دیگر پیش دکتر ببرند و او را این بار به درمانگاه دیگری در خیابان قزوین بردند. پزشک کشیک درمانگاه زن میانسالی بود. او به محض اینکه چشمان پف کرده و بی‌حال «طاها» را دید، برای او سرم تجویز کرد و دستور داد چند دارو نیز در سرم او تزریق شود.

پدر «طاها» دارو‌ها را تهیه کرد و پسر خردسال را با مادرش به اتاق تزریق بردند. مسئول تزریقات سرم را وصل کرد و طبق نسخه پزشک چند دارو نیز به محفظه سرم ریخت. پزشک درمانگاه برای «طاها» سه روز استراحت نوشته بود، اما پسرک نگران بود معلمش باور نکند که او اینقدر بیمار است و نمره‌اش را کم کند.

زن و مرد جوان که در اتاق تزریق با پسرشان تنها بودند با او در این باره شوخی می‌کردند و دست آخر مادرش با گوشی تلفن همراه چند عکس از او روی تخت بیمارستان گرفت تا روز بعد برای معلمش بفرستد. آن‌ها با دیدن عکس‌ها می‌خندیدند و سر به سر طا‌ها می‌گذاشتند غافل از آن که این لحظات آخرین دورهمی شاد این خانواده خواهد بود.

نیم ساعتی گذشت و سرم رو به تمام شدن بود، اما ناگهان «طاها» احساس گرمای شدیدی داخل بدنش کرد. این موضوع را به پدرش گفت و مرد جوان نیز پیش پزشک رفت و با گزارش شرح حال پسرش از او خواست که فرزندش را معاینه کند، اما او که در حال ویزیت بیماران دیگر بود، حاضر به معاینه بچه نشد و گفت: «طاها» را به خانه ببرند و به او مایعات بدهند تا حالش خوب شود.

فاجعه‌ای که رخ داد

از لحظه‌ای که «طاها» به خانه رسید، علاوه بر ضعف و بی‌حالی، تب شدیدی نیز داشت. حال پسرک هر لحظه بدتر می‌شد. نفس‌هایش به شماره افتاده بود. فرصتی برای رساندن او به بیمارستان وجود نداشت و زن و مرد جوان برای نجات فرزندشان با اورژانس تماس گرفتند، اما کاری از امدادگران نیز برنیامد و او را به بیمارستان رساندند. «طاها» وقتی به بیمارستان رسید دیگر نبض نداشت. تلاش پزشکان برای نجات او بی‌نتیجه ماند و کودک ۱۰ ساله در میان بهت و ناباوری پدر و مادرش تسلیم مرگ شد. پزشک بیمارستان که از مرگ «طاها» متأثر بود، به آن‌ها گفت: احتمال دارد پسرک به خاطر دریافت دوز بالای دارو دچار ایست قلبی شده باشد.

شکایتی که یک سال طول کشید

مرگ ناگهانی «طاها» آنقدر شوک‌آور بود که زن و مرد جوان با گذشت حدود یکسال از این ماجرا هنوز نتوانسته‌اند، نبود پسرشان را باور کنند. همه آرزو‌ها و تنها سرمایه زندگیشان به یکباره بر باد رفته بود و حالا جگر گوشه‌شان فقط به خاطر یک سرماخوردگی ساده زیر خروار‌ها خاک آرمیده بود.

پدر «طاها» که چند روز پیش از این اتفاق، جواب آزمایش پسرش را گرفته و از سلامت کامل او مطمئن بود، برای اینکه بتواند پزشک درمانگاه را به خاطر اشتباه فاجعه بارش پای میز محاکمه بکشاند، پس از طرح شکایت در کلانتری ۱۶۱ ابوذر، به دادسرای ناحیه ۱۹ (جرایم پزشکی و دارویی) رفت و پرونده‌ای علیه پزشک کشیک درمانگاه به اتهام تجویز دوز بالای دارو و مرگ کودک ۱۰ ساله‌اش تشکیل داد. با ارجاع پرونده به شعبه چهارم دادرسی، بازپرس ادامه تحقیقات را به پس از تشکیل کمیسیون پزشکی موکول کرد.

این جلسه ۲۳ مرداد ۹۷ و با حضور سه کارشناس تشکیل شد. اعضا پس از بررسی شواهد و مدارک و شنیدن اظهارات خانواده «طاها» و پزشک کشیک درمانگاه علت مرگ پسرک را بیماری التهاب عضله قلبی (میوکاردیت) اعلام کرد که درمان‌های انجام شده برای سرماخوردگی نیز تأثیری در آن نداشته و علت اصلی مرگ بیماری قلبی اعلام شد. با این رأی قصور پزشک معالج و سایر کارکنان درمانگاه احراز نشده و پرونده را مختومه کردند.

پسرم فوتبالیست بود

پدر «طاها» همچنان به‌دنبال کشف علت اصلی مرگ پسرش و احقاق حق اوست. وی گفت: «پس از حدود یک سال دوندگی، کمیسیون پزشکی علت مرگ پسرم را بیماری قلبی اعلام کرده، اما چطور ممکن است کودکی با بیماری قلبی، بتواند ورزش و فوتبال بازی کند. ما پسرم را به خاطر سرماخوردگی به درمانگاه بردیم. وقتی پزشک برای او سرم و چند آمپول تجویز کرد حالش هنوز خوب بود کلی گفتیم و خندیدیم، اما دقایقی بعد به جای اینکه حالش بهتر شود وضعیتش وخیم‌تر شد و ساعت ۱ و نیم بامداد در بیمارستان از دست رفت. پزشک کشیک درمانگاه حتی به خودش زحمت نداد شرایط پسرم را بررسی کند. وقتی پزشک تیم احیای بیمارستان، نسخه پسرم را دید، گفت که دوز بالای دارو باعث این اتفاق شده است. حتی در جلسه کمیسیون کارشناسان هم به این موضوع اشاره شد، اما در نهایت گفتند پسرت بیماری قلبی داشته است. اگر او بیمار بود چرا در این ۱۰ سال هیچ علائمی از بیماری بروز نکرده بود؟ چرا دکتر بیماری‌اش را تشخیص نداده و با تجویز دارو باعث مرگش شد؟ با اینکه به من گفته‌اند شکایتم و پیگیری پرونده به جایی نمی‌رسد، اما من به دادسرای نظام پزشکی نیز شکایت کرده‌ام و تا احقاق حق پسرم و مجازات پزشک زن آرام نمی‌گیرم، چراکه نمی‌خواهم خانواده‌های دیگری مانند ما داغدار عزیزانشان شوند.»

منبع: روزنامه ایران

انتهای پیام/

برچسب ها: اخبار جنایی ، حوادث
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱۸
در انتظار بررسی: ۰
ط
۰۹:۰۱ ۰۹ آذر ۱۳۹۷
باید منتظر جواب پزشک قانونی بود.اینا که فقط حرفای پدر متوفیه.الله اعلم
ط
۰۹:۰۱ ۰۹ آذر ۱۳۹۷
باید منتظر جواب پزشک قانونی بود.اینا که فقط حرفای پدر متوفیه.الله اعلم
مهر
۲۱:۱۰ ۰۸ آذر ۱۳۹۷
طاهای عزیز ... چه بد شد اینجوری رفتی ...
پدر طاهای عزیز خیلی اندوهگین شدم.پدر بنده با سن 55 سال اونم به خاطر سر درد رفت بیمارستان ، ما شهر دیگری بودیم که 1 ساعت با ما فاصله داشت ، وقتی رفته بود دکتر گفته بودند چیزی نیست بدنش کم آب شده به خاطر کار کردن تو گرما ( نقشه بردار زمین بود )
ساعت 8 شب زنگ زدیم حالش رو پرسیدیم گفت خوبم و سرم بهم وصل کردند.
من و برادرم گفتیم بریم دنبالش بیاریمش خونه ، 85 کیلیومتر فاصله بود گفتیم تا سرم تموم میشه ما هم رسیدیم ، وقتی رسیدیم بیمارستان دنبال پدرمان ، گفتند اینجا نیست و رفته ! بعد از چند دقیقه جستجو گفتند پدر شما فوت کرده و انتقالش دادند به سردخانه !
فکرش رو میتونید بکنید ؟ من و برادرم افتادیم رو زمین ! مگه میشد باور کرد ؟
خلاصه اینکه علت فوت رو ایست قلبی ذکر کرده بودن ولی پرستار که آشنا بود گفت داروی اشتباه زدند ، سرم معمولی باید وصل میشده ، یک سرم اشتباه مربوط به بیمار دیگه ای رو وصل کردن ، دستمون به هیچ جا بند نشد ! چون هم تو شک بودیم و ...

خلاصه الان بعد از چند سال که میگذره هنوز یعضی وقتا فکر میکنم پدرم سر کار هست و شب میاد خونه !

خدا ازشون نگذزه که یک خانواده 6 نفره رو بی سرپرست کردند ! درسته همه ما سنمون بالای 20 هست ولی نبود پدر به سن و سال نیست ! امیدوارم طاها خونش پایمال نشه و بتونی حقتو بگیری پدر عزیز ....
ناشناس
۱۲:۰۵ ۰۸ آذر ۱۳۹۷
اصلا رسیدگی نمی کنند
صالح
۱۱:۱۰ ۰۸ آذر ۱۳۹۷
داداش من دچار سکته شد و با چند با تماس چهل و پنج دقیقه طول کشید که مسیر دو کیلومتری رو بیاد و نهایتأ داداش ما جلوی چشم مادرم فوت شد و وقتی که گفتم چرا دیر اومدید گفتند فکر کردیم سرکاریه!!!!!
تکتم
۱۰:۵۸ ۰۸ آذر ۱۳۹۷
نه نظارتی نه رسیدگی
خدا صبرت بده
ناشناس
۰۸:۲۰ ۰۸ آذر ۱۳۹۷
وقتی قبل از هر کاری بیمارستان یا درمانگاه فرمی را به شما می دهند و امضاء و اثر انگشت می گیرن چه میشه کرد. خدا حافظ
ناشناس
۰۸:۱۱ ۰۸ آذر ۱۳۹۷
جامعه پزشکی خود را از مردم جدا می دانند مردم نظر خوبی درمورد آنها ندارند و اکثر آنها آدم های متکبر ی هستند
ناشناس
۰۴:۵۳ ۰۸ آذر ۱۳۹۷
الهى بميرم .....
ناشناس
۲۳:۰۶ ۰۷ آذر ۱۳۹۷
جان مریض برا بعضی دکترا مهم نیست شما دستت به هیچ جا بند نیست اینا از مافیا هم بدترن
ابراهیم
۲۱:۲۹ ۰۷ آذر ۱۳۹۷
قصورات پزشکی دامن خیلی ازعزیزان هموطن راگرفته
ناشناس
۲۱:۲۶ ۰۷ آذر ۱۳۹۷
خیلی ناراحت شدم واقعا ناراحت کننده است،اگر پزشک ها از افراد باهوش و همینطور دارای اعصاب و روحیه قوی انتخاب بشند این اتفاقات نمی افتاد ،یه عده با خرج میلیونها تومان و پر کردن جیب آموزشگاهها دکتر میشند که هیچ ارزشی نداره. چرا پزشک رو تنبیه نمی کنند حداقل دل پدر یه کم آروم بشه ،خطای پزشکی یعنی جان یک انسان
ناشناس
۱۸:۰۸ ۰۷ آذر ۱۳۹۷
خیلی ناراحت ککننده س. تسلیت میگم و خدا به بازماندگانش صبر بده. ان شا ا... اگه دکتر هم مقصر بوده به سزای اعمالش برسه.
ناشناس
۱۷:۳۵ ۰۷ آذر ۱۳۹۷
زمانيكه انتخاب در رشته پزشكي صرفا درسه ساعت كنكور انجام ميشه و تعدادي پس از گذراندن جند سال بي كيفيت ان هم فقط به فكر مال اندوزي بودن چيزديگرينيست و. ،،،،،چه توقعي است واقعاجز تاسفو ناراحتي براي اين پدر و مادر چه ميشود كرد ،
ناشناس
۲۱:۲۷ ۰۷ آذر ۱۳۹۷
همینطوره فقط حرف الان پول میزنه نمیدونم چرا اینایی که پول میخوان تاجر نمیشند ،چرا اجازه نمیدند افراد دلسوز پزشک بشند
ناشناس
۱۷:۰۲ ۰۷ آذر ۱۳۹۷
چرا پزشکها رو هیچوقت مجرم اعلام نمیکنن.چرااا؟؟خدا خودش کمک کنه
ناشناس
۱۶:۵۴ ۰۷ آذر ۱۳۹۷
باید جدی پیگیری کنید. بعضی دکتر ا چیزی بلد نیستن.
ب هیچ وچه
ناشناس
۱۶:۵۴ ۰۷ آذر ۱۳۹۷
باید جدی پیگیری کنید. بعضی دکتر ا چیزی بلد نیستن.
ب هیچ وچه